جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آغوش نماز

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

باز از گلدسته ها عطر اذان

مى‏تراود در فضاى آسمان

بر دلم چیزى است مثل بوى یاس

شادى و دلشوره، ایمان و هراس

رنگ گنبدها مرا گم مى‏کند

مثل دریا پر تلاطم مى‏کند

از وجود خود فراتر مى‏شوم

غرق در «الله‏اکبر» مى‏شوم

مى‏روم تا آستان شستشو

در کنار حوض آهنگ وضو

مادرم مى‏گفت تا دنیا به پاست

در میان هر دلى عشق خداست

در نماز، احساس ها گل مى‏دهند

گفتگوها بوى سنبل مى‏دهند

از گلوها بغض ها وا مى‏شود

روى لب، لبخند پیدا مى‏شود

دوست دارى با خدا صحبت کنى؟

نور را در خانه ات دعوت کنى؟

**سرچشمه امید، ص: 30@

هست شیرین‏تر ز معناى عسل

نغمه «حىّ على خیرالعمل»

رو به سوى قبله با آغوش باز

خویش را گم کن، در آغوش نماز!

«شهرام محمدى»

**سرچشمه امید، ص: 31@