جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اثر ارزش بخش و بها دهنده‏ى نماز به کارها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از دیگر اثرگزارى نماز و نیایش و رهاورد نیک آن در زندگى، آن است که به دیگر کارهاى نیک انسان، روح و جان و بها مى‏دهد؛ چرا که نماز در حقیقت مجموعه‏اى از اندیشه و نیت، گفتار و منطق و رفتار ناب و خالصانه است، و روشن است که انجام آن در شبانه‏روز آن هم چندین بار و به صورت منظم، روح اخلاص و راستى را در دنیاى وجود نمازگزار زنده مى‏کند و او را از ناخالصى و دورویى و بازیگرى و فقدان اخلاص و یکرنگى پیراسته مى‏سازد، و بدین وسیله به دیگر کارهاى نیک او نیز ارزش و بهایى تازه مى‏دهد.

بى‏جهت نیست که امیر نماز و اخلاص از این برنامه‏ى معنوى و دانشگاه شبانه‏روزى، به ستون خیمه‏ى دین تعبیر مى‏کند و مى‏فرماید:

«و ألله ألله فى الصلاة فانها عمود دینکم، ان قبلت قبل ما سواها و…؛» (1).

خداى را به یاد آورید! خداى را به یاد آورید! شما را به نماز سفارش مى‏کنم، چرا که نماز، ستون استوار دین شماست. اگر در روز رستاخیز نماز انسان مورد پذیرش قرار گیرد، دیگر کارهاى او پذیرفته مى‏شود…

و امام صادق از آن به نخستین چیزى تعبیر مى‏کند که در روز رستاخیز به آن نگریسته مى‏شود:

«اول ما ینظر فى عمل العبد فى یوم القیامة فى صلاته؛ فان قبلت نظر فى غیرها و ان لم یقبل لم ینظر فى عمله بشى‏ء؛» (2).

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 178@

نخستین چیزى که از مجموع کارکرد بندگان خدا در روز رستاخیز مورد نگرش فرشتگان قرار مى‏گیرد، نماز اوست؛ اگر نماز او پذیرفته شد، به دیگر کارهاى او هم نظر مى‏کنند وگرنه به آن‏ها نمى‏نگرند.

و نیز مى‏فرماید:

«اول ما یحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها؛»

نخستین چیزى که در روز رستاخیز بندگان خدا از آن محاسبه مى‏گردند، نماز است؛ اگر نماز آنان مورد پذیرش قرار گیرد، دیگر کارهایشان پذیرفته مى‏شود و اگر پذیرفته نشد، دیگر کارها نیز پذیرفته نمى‏شود…

چرا که نماز و نیایش رمز ارتباط انسان با خداست، و هنگامى که رمز ارتباط، ناب و خالصانه و درست نبود و به هر دلیلى روح اخلاص و راستى و یکرنگى – که شرط پذیرفته شدن کارهاست – در آن زنده و پر نشاط نبود، روشن است که دیگر کارها چه قدر بى‏روح و ناخالص و غیر بهداشتى است و در نتیجه مردود مى‏شود.

با این بیان از دیگر رهاورد نماز و نیایش، آن است که به دیگر کارهاى نیک انسان، روح و جان و بها مى‏دهد.


1) نهج‏البلاغه / نامه‏ى 47.

2) مستدرک الوسایل / ج 1 / ص 173.