دنیاى وجود انسان را دو نیروى بزرگ و پرتوان تشکیل مىدهد:
1. نخست نیروى ارجمند و رشد بخش خرد و در کنارش وجدان و انگیزههاى رشد بخش و اوج خواهى چون: حس کنجکاوى، حس زیبایى، حس نیکى و اخلاق، حس مذهبى یا فطرت خداجویى، انگیزهى عدالتخواهى، معنویت طلبى، دگردوستى، آزادیخواهى و استقلال طلبى و دیگر انگیزهها و کششهاى عالى انسانى، که هر آنچه
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 168@
بشر افتخار و سرافرازى و پیشرفت دارد، به برکت بیدارى و راهیابى و شکوفایى این نیروى ارجمند و این گوهر گرانبهاست.
2. و نیروى دوم، کششهاى غریزى است که بسیار نیرومند و لرزانندهاند، و هر کدام خوب و حکیمانه و شاخهاى از درخت سعادت انسان، اما به شرطى که کنترل شوند و نیروى عظیم آنها، بسان سیلاب ویرانگر، پشت سدى استوار و تزلزل ناپذیر مهار گردد و با مدیریت و مهندسى نیروى خرد و دانش و تجربه و معنویت و اخلاق، بسان همان سیلاب ویرانگر به تدریج و حساب شده و جهتدار به کار گرفته شود و هزینه گردد؛ تا زمینهاى خشک را به گل و دانه و طراوت نشاند، و توربینها را به حرکت آورد و جهان را روشن سازد و موتور کارخانهها را به حرکت آورد و…؛ چرا که اگر چنین نشد، سیلآسا شهر و دیار و آدم و عالم و فرد و جامعه را با خود مىبرد و تباه مىکند.
و نماز و نیایش راستین، همان سد استوارى است که مىتواند نیروى خروشان کششها را کنترل، و به مدیریت انسان آگاه و با معنویت در آورد، چرا که روح ایمان به خدا و باور رستاخیز را نیرومند مىسازد و نهال پروا و احساس مسئولیت را در جان انسان مىپرورد، و مىدانیم که این ایمان و پروا، نیرومندترین سد در برابر طغیان و سیلاب این کششها هستند، و به انسان هدفمند و خودساخته امکان کنترل و قدرت مدیریت درست و پرتوان و هزینهى بهینهى آنها را مىدهند.
این همان سخن قهرمان زیباترین داستانها یوسف پاک اندیش و پاک منش است که گفت:
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 169@
«و ما أبرء نفسى ان النفس لأمارة بالسوء الا ما رحم ربى ان ربى غفور رحیم -» (1).
و من خود را پاک نمىدارم؛ چرا که دل به بدى فرمان مىدهد، مگر آن کس را که پروردگارم [بر او] مهر آورد: بىگمان پروردگار من بسیار آمرزنده و مهربان است.
و نیز همان است که قرآن مىفرماید:
… ان الصلاة تنهى عن الفحشاء و المنکر -» (2).
… و نماز را به پا دار، چرا که نماز از کارهاى زشت و ناپسند باز مىدارد.
در تفسیر آیه، این داستان را آوردهاند که: جوانى از یاران مدنى پیامبر نمازهایش را با پیامبر مىخواند، اما در زندگى گاه به گناه و قانونشکنى نیز دست مىیازید، برخى به پیامبر گزارش بردند، و پیامبر ضمن تدبیر فرهنگى براى اصلاح اندیشه و منش نادرست او فرمود: سرانجام نماز آن جوان او را به راه درست راه نموده و از گناه و نافرمانى خدا باز مىدارد؛ «ان صلوته تنهاه یوما» (3).
و پس از مدتى دیدند که شگفتا چنین هم شد!
و نیز آوردهاند که: به پیامبر گزارش شد که یکى از نو مسلمانان روزها نماز مىخواند و شبانگاهان دزدى مىکند.
پیامبر فرمود: نماز او سرانجام وى را از مرزشکنى باز خواهد داشت.
و پس از مدتى مردم دیدند که نماز و یاد خدا او را هم به راه آورد
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 170@
و اصلاح نمود!
قرآن نیز در این مورد مىفرماید:
«واستعینوا بالصبر و الصلوة و انها لکبیرة الا على الخاشعین –
الذین یظنون أنهم ملاقوا ربهم و أنهم الیه راجعون -» (4).
از شکیب و نماز یارى بجویید، و راستى که این کار، جز بر فروتنان راستین بس گران است. همانانى که یقین دارند با پروردگارشان دیدار خواهند کرد و به سوى او باز خواهند گشت.
1) یوسف / آیهى 53.
2) عنکبوت / آیهى 45.
3) الکشاف / ج 3 / ص 207؛ مجمع البیان / ج 4 / ص 285.
4) بقره / آیهى 45.