بىتردید در میان عبادات و مسائل معنوى و ملکوتى، نماز از ارزش و اهمیت خاصى برخوردار است.
به اندازهاى که به نماز سفارش شده به چیزى سفارش نشده است.
نماز، وصیت حضرت حق، انبیا و امامان، عارفان و عاشقان، و ناصحان و حکیمان است.
کتابى از کتابهاى آسمانى حق خالى از آیات مربوط به نماز نیست.
از برنامههاى بسیار مهم کتابهاى عرفانى و اخلاقى و مخصوصا کتب حدیث، نماز است.
معارف الهى، انسان بىنماز را انسان نمىدانند، و هر بىنماز را مستحق عذاب ابد و محروم از بهشت دانسته و بلکه جداى از نماز را حیوانى پست و موجودى تهى دست و تیرهبختى بیچاره به حساب مىآورند.
نماز در زندگى و حیات انسان به اندازهاى ارزش دارد که اولیاى الهى براى یک لحظه از آن غافل نبودند و از هر راهى که ممکن بود دیگران را هم به این عبادت ملکوتى تشویق مىکردند.
نماز با این که به غیر مکلف واجب نیست ولى به خاطر ارزش و اهمیتى که دارد امامان معصوم دستور مىدادند که فرزندان خود را از شش و هفت سالگى به جهان نماز ببرید و آنان را به سفر در این عرصهگاه معنوى تشویق کنید:
عن معاویة بن وهب قال: سألت اباعبدالله علیهالسلام فى کم یؤخذ الصبى
**سیماى نماز، ص: 18@
بالصلوة؟ فقال: فیما بین سبع سنین و ست سنین(1).
معاویه بن وهب که از بزرگان اصحاب امام ششم است از حضرت صادق علیهالسلام مىپرسد: در چه زمان کودکان خود را متوجه نماز کنیم؟
حضرت مىفرماید: در هفت و شش سالگى.
عن محمد بن مسلم عن احدهما علیهماالسلام فى الصبى متى یصلى؟ قال: اذا عقل الصلوة قلت: متى یعقل الصلوة و تجب علیه؟ قال: لست سنین(2).
محمد بن مسلم که از یاران بىنظیر امامان است، از حضرت باقر یا حضرت صادق علیهماالسلام مىپرسد: کودک در چه زمانى نماز بخواند؟ حضرت مىفرماید: وقتى که نماز را بفهمد. عرضه مىدارد: چه زمانى مىفهمد تا خواندن نماز بر او لازم باشد؟ امام مىفرماید: در شش سالگى.
عن الحلبى، عن ابىعبدالله علیهالسلام عن ابیه قال: انا نأمر صبیاننا بالصلوة اذا کانوا بنى خمس سنین، فمروا صبیانکم بالصلوة اذا کانوا بنى سبع سنین(3).
حلبى که از راویان بزرگوار شیعه است از امام صادق علیهالسلام نقل مىکند که حضرت از پدر بزرگوارشان امام باقر علیهالسلام روایت مىکنند که ما فرزندانمان را در سن پنج سالگى به نماز امر مىکنیم، پس شما آنان را به وقت هفت سالگى به دنیاى نماز حرکت دهید.
**سیماى نماز، ص: 19@
روایات بسیار مهم کتابهاى پرارزش حدیث از سبک شمردن نماز شدیدا نهى مىکنند:
عن ابىجعفر علیهالسلام قال: لا تتهاون بصلوتک فان النبى صلى الله علیه و آله قال عند موته: لیس منى من استخف بصلوته، لیس منى من شرب مسکرا، لا یرد على الحوض لا والله(4).
امام باقر علیهالسلام مىفرماید: نمازت را سبک مشمار، به حقیقت که رسول خدا صلى الله علیه و آله به وقت مرگش فرمود: هر کس نماز را سبک انگارد از من نیست، هر کس شراب بنوشد از من نیست، والله قسم کنار کوثر بر من وارد نمىشود.
قال الصادق علیهالسلام: ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة.(5).
امام صادق علیهالسلام فرمود: آن که نماز را سبک بشمارد (و در نتیجه از خواندن آن محروم گردد یا همراه با شرایط بجا نیاورد) به شفاعت ما نمىرسد.
عن ابىعبدالله علیهالسلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: لیس منى من استخف بالصلوة، لا یرد على الحوض لا والله(6).
امام صادق علیهالسلام از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت مىفرماید: از من نیست آن که نماز را سبک بشمارد، والله سبک شمارندهى نماز کنار کوثر بر من وارد نمىشود.
**سیماى نماز، ص: 20@
قال الصادق علیهالسلام فى حدیث: ان ملک الموت یدفع الشیطان عن المحافظ على الصلوة و یلقنه شهادة لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله فى تلک الحالة العظیمة(7).
امام صادق علیهالسلام در روایتى فرمودهاند: ملک الموت به هنگام قبض روح، شیطان را از آن که بر نمازش محافظت داشته دفع مىکند تا نتواند به مسافر با ایمان جهان آخرت ضرر برساند و در آن حالت هولناک، شهادت به توحید و رسالت را به او تلقین مىکند.
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: لا تضیعوا صلاتکم فان من ضیع صلوته حشر مع قارون و هامان، و کان حقا على الله ان یدخله النار مع المنافقین.(8).
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: نماز خود را ضایع مکنید که ضایع کنندهى نماز با قارون و هامان محشور مىشود، و بر خداوند لازم است او را همراه منافقان به آتش وارد کند.
عن ابىجعفر علیهالسلام قال: بینا رسول الله صلى الله علیه و آله جالس فى المسجد اذ دخل رجل فقام یصلى فلم یتم رکوعه و لا سجوده، فقال صلى الله علیه و آله: نقر کنقر الغراب! لئن مات هذا و هکذا صلوته لیموتن على غیر دینى(9).
امام باقر علیهالسلام مىفرماید: رسول خدا صلى الله علیه و آله با گروهى در مسجد نشسته بودند، مردى وارد مسجد شد و رکوع و سجود نمازش را ناتمام بجاى آورد، به نحوى که وضع رکوع و سجودش نماز را از حیثیت نماز
**سیماى نماز، ص: 21@
مىانداخت. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: نوک زد مانند نوک زدن کلاغ (کنایه از این که نمازش را با عجله خواند آن چنان که گویى نماز نبود) اگر این مرد با چنین نمازى بمیرد به دین من نمرده است.
قال الصادق علیهالسلام: اول ما یحاسب به العبد على الصلوة، فان قبلت قبل منه سائر عمله، و اذا ردت علیه رد علیه سائر عمله.(10).
امام صادق علیهالسلام فرمود: اول برنامهاى که انسان به آن محاسبه مىشود نماز است؛ اگر پذیرفته شود بقیهى اعمال پذیرفته مىشود، و اگر مردود گردد سایر اعمال او نیز مردود مىگردد.
قال ابوعبدالله علیهالسلام: صلوة فریضة خیر من عشرین حجة، و حجة خیر من بیت مملو ذهبا یتصدق منه حتى یفنى(11).
امام صادق علیهالسلام: یک نماز واجب از بیست حج بهتر است، و یک حج بهتر است از خانهاى که پر از طلا باشد و تمام آن در راه خدا به صدقه برود.
عن یونس بن یعقوب قال: سمعت اباعبدالله علیهالسلام یقول: حجة افضل من الدنیا و ما فیها، و صلوة فریضة افضل من الف حجة.(12).
یونس بن یعقوب مىگوید: از حضرت صادق علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: یک حج برتر است از دنیا و هر چه در آن است، و یک نماز واجب از هزار حج برتر است.
**سیماى نماز، ص: 22@
عن ابىعبدالله علیهالسلام قال: ان تارک الصلوة کافر(13).
از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمود: به حقیقت که ترک کنندهى نماز، کافر است.
عن أبىعبدالله علیهالسلام عن أبیه عن جابر قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: ما بین الکفر و الایمان الا ترک الصلوة.(14).
امام صادق از حضرت باقر علیهماالسلام از جابر از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت مىفرماید که: بین کفر و ایمان جز ترک نماز چیزى نیست.
محمد بن سنان از علل و فلسفهى مسائل الهى از حضرت رضا علیهالسلام در ضمن یک نامه سؤال مىکند، امام هشتم در پاسخ به مسئلهى نماز مىنویسند:
نماز اقرار به ربوبیت حضرت حق عزوجل، و نفى شریک از وجود مقدس او، و ایستادن در پیشگاه عظمت آن جناب با ذلت و مسکنت و خضوع و اعتراف، و طلب آمرزش نسبت به گناهان گذشته، و صورت به خاک نهادن در هر روز براى تعظیم در برابر عظمت آن وجود مبارک، و این که عبد به یاد حق و جداى از تجاوز به حقوق الهى و خاضع و خاکسار و راغب به رحمت واسعه و خواهان زیاد شدن ایمان و وسعت رزق و مداومت بر ذکر خدا در شب و روز است، و نیز عبد سید و مولا و مدبر و خالقش را فراموش نکند تا دچار شر و طغیان نگردد، و نیز به وسیلهى نماز از انواع معاصى حفظ گردد و از افتادن در دریاى فساد مصون بماند(15).
**سیماى نماز، ص: 23@
در روایت صحیح بسیار مهمى از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده که فرمود:
روزى امین وحى براى اداى وحى به نزدم آمد، هنوز آنچه را که باید بر من بخواند تمامش را نخوانده بود که ناگهان آوازى سخت و صدایى هولناک برآمد. وضع فرشتهى وحى تغییر کرد، پرسیدم: این چه آوازى بود؟ گفت: اى محمد صلى الله علیه و آله! خداى تعالى در دوزخ چاهى قرار داده، سنگ سیاهى در آن انداخته، اکنون پس از سیزده هزار سال آن سنگ به زمین آن چاه رسید. پرسیدم: آن چاه جایگاه چه کسانى است؟ گفت: از آن بىنمازان و شرابخواران!(16).
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
هر که نماز را ترک کند خداى تعالى او را به پانزده عقوبت مبتلا کند: شش عقوبت در دنیا و سه عقوبت نزدیک مرگ و سه در قبر و سه در قیامت. اما شش عقوبت در زمان حیات:
1. بىآبرو شود،
2. برکت از مالش برود،
3. عمر و ثروتش زیاد نگردد،
4. خیراتش قبول حق نشود،
5. دعایش مستجاب نگردد،
**سیماى نماز، ص: 24@
6. دعاى شایستگان نصیب وى نشود.
اما سه بلایى که نزدیک وفات به او مىرسد:
1. سکرات مرگ بر او شدید شود،
2. گرسنه از دنیا برود،
3. تشنگى از او رفع نشود،
اما سه عقوبتى که در قبر به وى رسد:
1. با درد و غم قرین باشد،
2. در تاریکى محض به سر برد،
3. تا قیامت در عذاب باشد.
اما سه عقوبتى که در قیامت به او رسد:
1. حساب بر وى دشوار شود،
2. خداوند دشمن وى گردد و به او نظر رحمت نیندازد و او را عذاب دردناک رسد،
3. از قبر هم چون حیوان به قیامت وارد گردد و سپس با ذلت و خوارى رهسپار دوزخ شود.(17).
**سیماى نماز، ص: 25@
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: لا ایمان لمن لا صلوة له(18).
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: آن که نماز ندارد ایمان ندارد.
و قال رسول الله صلى الله علیه و آله: من احرق سبعین مصحفا و قتل سبعین نبیا وزنى مع امه سبعین مرات و افتض سبعین بکرا بطریق الزنا اقرب الى رحمة الله ممن ترک الصلوة متعمدا(19).
و نیز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که هفتاد قرآن بسوزاند و هفتاد پیامبر به قتل رساند و هفتاد مرتبه با مادر درآمیزد و هفتاد دختر را از طریق زنا تجاوز نماید، به رحمت خداوند از کسى که عمدا نمازش را ترک کند نزدیکتر است.
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: ان تارک الصلوة لا یجد ریح الجنة(20).
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: به حقیقت که تارک نماز بوى بهشت را استشمام نکند.
روایاتى که در باب ارزش و عظمت نماز رسیده به اندازهاى است که اگر کسى بخواهد همهى آنها را از معتبرترین کتابهاى حدیث در یک جا جمع کند کتاب قطورى خواهد شد، و من فکر مىکنم به همین اندازه براى دریافت ارزش این عبادت ملکوتى براى خوانندگان این رساله بس باشد.
در این قسمت لازم است این نکتهى مهم را تذکر دهم که عدهاى تصور
**سیماى نماز، ص: 26@
مىکنند نماز، حقیقتى است که در آیین محمدى و فرهنگ اسلام بر مردم واجب شده، در حالى که این تصور از هر جهت بدون پایه و ریشه است. نماز واقعیتى است که از هنگام شروع زندگى به وسیلهى حضرت آدم در کرهى زمین از جانب حضرت حق بر هر مکلفى واجب شد و این امر واجب به هر یک از صد و بیست و چهار هزار پیغمبر ابلاغ گشت تا آن را به امت خود برسانند و آنان را به نماز دعوت کنند و از ترک آن بترسانند.
در قسمت بعد به مسألهى نماز در آیین انبیا از طریق قرآن و روایات مىپردازیم تا معلوم شود این حکم با عظمت در پیشگاه حضرت حق از چه حیثیت و ارزشى برخوردار است.
**سیماى نماز، ص: 30@
1) التهذیب: 2 / 381 باب 18، حدیث 7؛ وسائلالشیعة: 4 / 18، باب 3، حدیث 4397.
2) التهذیب: 2 / 381، باب 18، حدیث 6؛ وسائل الشیعة 4 / 18، باب 3، حدیث 4398.
3) الکافى: 3 / 409، باب صلاة الصبیان، حدیث 1؛ وسائل الشیعة: 4 / 19 باب 3، حدیث 4401.
4) الکافى: 3 / 269، باب من حافظ على صلاته، حدیث 7؛ وسائل الشیعة 4 / 23، باب 6، حدیث 4413.
5) من لا یحضره الفقیه: 1 / 206، باب فرض الصلاة، حدیث 618؛ وسائل الشیعة: 4 / 25، باب 6 حدیث 4418.
6) علل الشرایع: 2 / 365، باب 70، حدیث 2؛ بحارالأنوار: 80 / 9، باب 6، حدیث 4.
7) من لا یحضره الفقیه: 1 / 137، باب غسل المیت، حدیث 369؛ وسائل الشیعة: 4 / 29، باب 7، حدیث 4429.
8) عیون اخبار الرضا: 2 / 31، باب 31، حدیث 46؛ بحارالأنوار: 80 / 14، باب 6، حدیث 23.
9) الکافى: 3 / 268 باب من حافظ على صلاته…، حدیث 6؛ بحارالأنوار: 82 / 100، باب 26، حدیث 1.
10) من لا یحضره الفقیه: 1 / 208، باب فضل الصلاة، حدیث 626؛ وسائل الشیعة: 4 / 34، باب 8، حدیث 4442.
11) الکافى: 3 / 265، باب فضل الصلاة، حدیث 7؛ وسائل الشیعة: 4 / 39، باب 10، حدیث 4456.
12) التهذیب: 2 / 240، باب 12، حدیث 22؛ وسائل الشیعة: 4 / 40، باب 10 حدیث 4460.
13) وسائل الشیعة: 4 / 42، باب 11، حدیث 4465.
14) وسائل الشیعة: 3 / 29.
15) «أن أبا الحسن على بن موسى الرضا علیهالسلام کتب إلیه فیما کتب من جواب مسائله أن علة الصلاة إنها إقرار بالربوبیة لله عز و جل و خلع الأنداد و قیام بین یدى الجبار جل جلاله بالذل و المسکنة و الخضوع و الاعتراف و الطلب للإقالة من سالف الذنوب و وضع الوجه على الأرض کل یوم خمس مرات إعظاما لله عز و جل و أن یکون ذاکرا غیر ناس و لا بطر و یکون خاشعا متذللا راغبا طالبا للزیادة فى الدین و الدنیا مع ما فیه من الانزجار و المداومة على ذکر الله عز و جل باللیل و النهار لئلا ینسى العبد سیده و مدبره و خالقه فیبطر و یطغى و یکون فى ذکره لربه و قیامه بین یدیه زاجرا له عن المعاصى و مانعا من أنواع الفساد» علل الشرایع: 1 / 256، باب 182.
16) اسرار الصلوة: 31.
17) «أنها سألت أباها محمدا صلى الله علیه و آله، فقالت: «یا أبتاه ما لمن تهاون بصلاته من الرجال و النساء؟ قال: یا فاطمة من تهاون بصلاته من الرجال و النساء، ابتلاه الله بخمسة عشر خصلة، ست منها فى دار الدنیا، و ثلاث عند موته، و ثلاث فى قبره، و ثلاث فى القیامة اذا خرج من قبره. فأما اللواتى تصیبه فى دار الدنیا: فالاولى: یرفع الله البرکة من عمره و یرفع البرکة من رزقه و یمحوالله عز و جل سیماء الصالحین من وجهه و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه و لا یرتفع دعاؤه الى السماء و السادسة لیس له حظ فى دعاء الصالحین.و أما اللواتى تصیبه عند موته: فأولاهن: أنه یموت ذلیلا، و الثانیة: یموت جائعا، و الثالثة: یموت عطشانا، فلو سقى من أنهار الدنیا لم یرو عطشه.و أما اللواتى تصیبه فى قبره: فأولاهن یوکل الله به ملکا یزعجه فى قبره و الثانیة: یضیق علیه قبره و الثالثة: تکون الظلمه فى قبره.و أما اللواتى تصیبه یوم القیامة إذا خرج من قبره فأولاهن: أن یوکل الله به ملکا یسحبه على وجهه والخلائق ینظرون إلیه، و الثانیة یحاسبه حسابا شدیدا، و الثالثة: لا ینظر الله إلیه، و لا یزکیه، و له عذاب ألیم» مستدرک الوسائل: 3 / 23، باب 6، حدیث 2922؛ اسرار الصلوة: 32.
18) کنزالعمال: حدیث 2164.
19) أسرار الصلوة: 33.
20) أسرار الصلوة: 34.