جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اسرار وقت

زمان مطالعه: 3 دقیقه

و آن در مسلک اهل عرفان و مشرب اصحاب ایقان، از اول استواء شمس حقیقت است در غایت ظهور آن به احدیت جمع اسماء که آن وقت صلوة ظهر است؛ که صلوة رب است. و صلوة رسول الله صلى الله علیه و آله

**سر الصلوة، ص: 61@

در معراج است که مظهر استواء نور احدى و جمع احمدى است که خود عرش استواء رحمن است: الرحمن على العرش استوى.(1) و از این جا سر وقوع آن در معراج معلوم شود، با آنکه معراج در شب واقع شده، تا اول طلوع شمس مالکیت از افق یوم القیمه که یوم اتیان یقین است: و اعبد ربک حتى یأتیک الیقین.(2) پس، از اول زوال استواء ظهور، که رو به احتجاب شمس احدیت در افق تعینات و امتداد اظلال است: الم تر الى ربک کیف مد الظل(3) تا آنجا که در تحت آفاق اجسام غروب کند، وقت نماز مقربین و اهل سابقه‏ى حسنى است: اذا زالت الشمس دخل الوقتان.(4) و آن، وقت ظهر و عصر است که افضل صلواتند و صلوة وسطى از آن دو خارج نیست؛ گرچه اقرب در نظر فقاهت آن است که آن، نماز ظهر است؛ و در مسلک عرفان، هر دو صلوة است به طریق ظاهریت و مظهریت و اولیت و آخریت: انما هى اربع مکان اربع؛(5) و در اخبار از هر دو به صلوة وسطى تعبیر شده.

و وقت صلوة عصر، هنگام خطیئه‏ى آدم علیه‏السلام به ورود در حجاب تعین و میل به شجره‏ى طبیعت است.

و اما صلوة عشائین در اوقات ظلمت دیجور طبیعت و احتجاب تام شمس حقیقت است، براى خروج از این ظلمت به توبه‏ى صحیحه از خطاى غریزى ابوالبشر علیه‏السلام به صلوة مغرب؛ و خروج از ظلمات قبر و صراط و قیامت، که بقایاى ظلمت طبیعت است، به طریق مشایعت؛ چنانچه در حدیث اهل‏بیت عصمت و طهارت است که مغرب وقتى است که آدم توبه کرد پس سه رکعت نماز خواند، یکى براى خطیئه‏ى خود، و یکى براى خطیئه‏ى حواء

**سر الصلوة، ص: 62@

علیهاالسلام، و یکى براى توبه‏ى خود. و نماز عشا براى آن است که قبر و قیامت را ظلمتى است که به آن نماز رفع شود و صراط براى آنها نورانى گردد.(6).

و اما صلوة فجر از اول بروز آثار یوم الجمع است تا طلوع آفتاب حقیقت از افق یوم‏القیمة. و وقتى طلوع حاصل شد، تکلیف منقطع شود و بساط لیل برچیده شود و سر «مالک یوم الدین» واضح گردد.

و به بیان دیگر، به لسان اهل معرفت، از اول زوال نور حقیقت از مرتبه‏ى استوائیه و غروب آن در تحت استار خلقیه، که مبدأ لیلةالقدر است، تا منتهاى احتجاب آن به حجب تعینات، که نصف شب و آخر قوس نزولى و منتهاى لیلةالقدر است، وقت چهار نماز است که مختلط از جنبه‏ى حقى و خلقى است که فرض الله و فرض النبى است: اقم الصلوة لدلوک الشمس الى غسق الیل.(7).

و از ابتداى انحدار نجوم، که وقت رجوع شمس از حجب تعینات به سوى افق اعلى است، که مبدأ یوم‏القیمة است، تا طلوع آفتاب از افق یوم‏القیمة، وقت نوافل لیلیه است تا حکم لیل غالب است. و وقت فریضه‏ى صبح، که فرض الله صرف است مى‏باشد آنگاه که حکم نهار غالب شد: ان قرآن الفجر کان مشهودا.(8) و پس از طلوع شمس اتاک الیقین و انقطع السلوک.(9) پس، تمام دائره‏ى وجود یک شب قدر محمدى است، اگر قدر بدانى؛ و یک یوم‏القیمه‏ى احمدى است، اگر قیام به خدمت کنى.


1) «رحمان بر عرش استیلا یافت.» (طه / 5).

2) «پروردگار خود را عبادت کن تا یقین بیایدت.» (حجر / 99).

3) «آیا پروردگارت را نمى‏بینى چگونه سایه را کشید (گسترد).» (فرقان / 45).

4) «چون خورشید به حد زوال رسید دو وقت (ظهر و عصر) فرا رسیده است.» من لا یحضره الفقیه، ج 1، «باب مواقیت الصلوة»، حدیث 3.

5) همانا آن چهار (رکعت) به جاى چهار (رکعت) دیگر است.» وسائل الشیعة، ج 3، ص 211، «کتاب الصلوة»، «ابواب المواقیت»، باب 63، حدیث 1.

6) مجالس [امالى] شیخ صدوق، ص 114، «مجلس» 35.

7) «نماز را از زوال خورشید (ظهر) تا زمان شدت تاریکى شب به پا دار.» (اسراء / 78).

8) «همانا قرآن صبحگاه (نماز صبح) مشهود است.» (اسراء / 78).

9) «یقین آمدت و سیر به پایان رسید.».