«شکر» سپاسگزارى در برابر نعمت است بدون توجه به مقام منعم؛ «مدح» ستایش ممدوح است به خاطر جمال و کمالى که دارد بدون توجه به نعمت و احسان منعم؛ «حمد» جامع معناى شکر و مدح است. حمد یعنى سپاسگزارى در برابر تمام نعمتها با توجه به مقام عالى منعم که جامع تمام صفات کمالیه است.
**سیماى نماز، ص: 130@
در این جمله یعنى هر شکر و مدحى – چه با زبان بیان، چه با زبان عمل و چه با زبان وجود – مخصوص ذات با کمالى است که مالک و تربیت کنندهى تمام اجزاء هستى است.
باید حمد و ستایش را تنها براى مبدأى دانست که لطف و تربیتش سراسر جهان و همهى موجودات را فراگرفته، هر ناتوانى را توانا مىگرداند، هر بیجانى را جان مىبخشد و فراخور احتیاجش ساز و برگ زندگى به او مىدهد و از آنچه هست برترش مىسازد تا به جمال عقلش مىآراید؛ آن گاه براى تکمیل تربیت، پیامبران را بر مىانگیزد و شرایط و قوانین فراراهش مىگذارد و تربیت تکوین را با تشریع تکمیل مىکند.
بدین جهت در قرآن کریم، که ظهور تربیت و ارادهى حق است، آیات تکوین و تشریع با هم آمده و همه را آثار قانون تربیت «رب العالمین» مىشمارد.
با بیان این حقیقت، معلوم مىشود که حمد به اندازهى پهناى جهان بزرگ از نظر مفهوم توسعه دارد.
هر چه بیشتر اسرار جهان باز شود و خرد انسان پیش رود، مجهولات نظام طبیعت بیشتر معلوم مىگردد و حقیقت حمد و توجه به ربوبیت جهان بیشتر تحقق مىیابد و معنا و واقعیت آن عمیقتر و وسیعتر مىگردد.
به راستى توجه به مالک و رب عالم و مسألهى تربیت موجودات که وقف حریم کبریاست و سازمان وجودى عالمین، اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان، امرى بسیار لازم و حقیقتى واجب است.
کافى است که درک اسرار وجودى کوچکترین ذره عالم، آدمى را به خضوع و خشوع و شکر و سپاس در برابر مالک و مربى جهان وادارد، چه رسد به این که واقعیات بیشترى از جهان بالا یا اسرار نباتات و حیوانات و وجود انسان براى ما کشف شود، و چه نیکو است که نمازگزاران عزیز از
**سیماى نماز، ص: 131@
هر یک از چهار جهان حیرتانگیز: جهان بالا و نبات و حیوان و انسان، مسائلى را از نظر بگذرانند تا از این پس بدانند در برابر چه مالک و مربى عظیمى به عبادت و خضوع و بندگى مىایستند!!