جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

زمان مطالعه: 5 دقیقه

در نقطه‏ى پایانى این سفر ملکوتى و پیوند آسمانى است که تمام پرده‏ها و فاصله‏ها و جدایى‏ها بین انسان و رسول اکرم صلى الله علیه و آله و عباد شایسته و صالح و ملکوت برداشته شده و انسان فقط ناظر و حاضر پاکان و پاکى‏هاست و بین او و واقعیت‏ها هیچ مانعى وجود ندارد.

راستى نماز چه قدرت آفرین است، چه رشته‏ى اتصال عجیبى است، چه دنیاى بى‏انتهائى است، چه سفر پرخیر و برکتى است. قدرت پرواز انسان در نماز چه اعجاب‏انگیز است. آدمى را از همه‏ى پستى‏ها و آلودگى‏ها جدا کرده و به اوج رفعت و عظمت مى‏رساند، آنجا که انسان فقط رویارو با انبیا و عباد صالح و ملائکه حق است، که در این رویارویى و برخورد، واجب شده انسان به همه‏ى آن‏ها سلام کند و درود فرستد، آن هم سلام خطابى نه سلام غایبانه: «السلام علیکم».

حضرت صادق علیه‏السلام در توضیح سلام پایان نماز مى‏فرماید:

**سیماى نماز، ص: 159@

حقیقت سلام در پایان هر نماز، اعلام ایمنى از عذاب خداست(1).

و اشارت بر این که هر کس به اداى حق حضرت معبود برخیزد و واجبات الهى و سنن خدایى را با رعایت شرایط و با کمال خضوع و خشوع بجاى آورد، از خزى دنیا و عذاب آخرت در امان است.

سلام نامى است از نام‏هاى خداوند که آن را در بندگان خود به امانت گذاشته و مفهوم آن عبارت از عدم میل از حق به باطل است.

این عدم میل، و در حقیقت حفظ درستى و سلامت، باید در تمام معاملات و روابط و برخوردهاى اخلاقى به وسیله‏ى همه‏ى مردم رعایت شود.

هر انسانى در تمام شئون حیات باید از انسان نمازگزار در امان باشد.

سلام، به حقیقت، عبارت است از رعایت عدل و انصاف و پرهیز از ظلم و ستم به وقت برخورد با مردم. رعایت حق این امانت آن وقت به ظهور مى‏رسد که نمازگزاران با یکدیگر از سر صدق و آشتى و محبت و عشق درآیند و از مکر و حیله و خیانت و غدر و دغل بپرهیزند.

حضرت صادق علیه‏السلام گفتار خود را این چنین ادامه مى‏دهد:

اگر مى‏خواهى سلام به جاى خود قرار بگیرد و یا به مقتضاى آن عمل شود، از خدا بترس و از کردار ناپسند و اعمال خلاف کناره‏گیرى کن، عقل و دین و دل را از کدورت و تیرگى معاصى بر کنار دار، ضبط کنندگان اعمال خود را که کرام کاتبین هستند با کردار ناپسند آزار مده و آنان را در رنج و ناراحتى و وحشت مبر، چنان زندگى کن که دوستان و رفقا و تمام مردم از تو در سلامت باشند، و با دشمن با عدل و داد رفتار نماى، که اگر کرام کاتبین و نزدیکان و دوستان از تو در امان

**سیماى نماز، ص: 160@

نباشند واى به حال دیگران(2).

هر کس به مقتضاى سلام رفتار نکند – یعنى وجودش براى خود و دیگران منبع سلامت و پخش امان نباشد – در سلام کردن دروغگو است، فرقى ندارد که در نماز سلام بدهد یا در غیر نماز سلام کند.

الهى! به لطف و کرمت و به آبروى عاشقان جمالت و به عارفان شوریده بر بساطت، ما را در این سفر معنوى و سیر و سلوک ملکوتى کمک کن تا به معراج قرب نایل گردیم و به ملکوت غیب اتصال پیدا کنیم و موفق به نمازى شویم که انبیا و امامان و اولیایت به آن نایل شدند.

جامى شاعر معروف درباره‏ى نماز امام عاشقان و مولاى عارفان و سر حلقه‏ى مجاهدان مى‏گوید:

شیر خدا شاه ولایت على‏

صیقلى شرک خفى و جلى‏

روز احد چون صف هیجا گرفت‏

تیر مخالف به تنش جا گرفت‏

غنچه‏ى پیکان به گل او نهفت‏

صد گل محنت ز گل او شکفت‏

روى عبادت سوى محراب کرد

پشت به درد سر اصحاب کرد

**سیماى نماز، ص: 161@

خنجر الماس چو بنداختند

چاک به تن چون گلش انداختند

غرقه‏ى خون غنچه‏ى زنگارگون‏

آمد از آن گلشن احسان برون‏

گل گل خونش به مصلى چکید

گشت چو فارغ زنماز آن بدید

اینهمه گل چیست ته پاى من‏

ساخته گلزار مصلاى من‏

صورت حالش چو نمودند باز

گفت که سوگند به داناى راز

کز الم تیغ ندارم خبر

گرچه زمن نیست خبردارتر

طایر من سدره نشین شد چه باک‏

گر شودم تن چو قفس چاک چاک‏

جامى از آلایش تن پاک شو

در قدم پاک روان خاک شو

شاید ازین خاک به گردى رسى‏

گرد شکافى و به مردى رسى‏

از بزرگان دین شنیده‏ام که آخوند ملامحمد کاشى که از اساتید بزرگ حکمت الهى در اصفهان بود، و نیز مرحوم آیةالله آقا سید محمد باقر درچه‏اى از اول نماز تا پایان سلام یک لحظه از گریه‏ى شدید و ریختن اشک از شوق و هیبت حق متوقف نبودند.

آیةالله العظمى بروجردى – که خود در نمازش شرکت کردم – ذکر رکوع و سجود را در عین کهولت سن، هفت بار با حالتى خاضعانه و خاشعانه تکرار مى‏کردند.

صفوان بن یحیى که از اصحاب حضرات رضا و جواد و هادى علیهم‏السلام بود روزه و نماز عمر خود و دو نفر از دوستانش را در عین این که بجا آورده بودند قضا کرد.

حضرت آیةالله حاج سید احمد خوانسارى که بیش از نود سال عمر کرد سه بار معادل 240 سال نماز عمر خود را تکرار کرد، در عین این که تمام نمازهاى یومیه‏اش را از قبل از به تکلیف رسیدن با شرایط بجا مى‏آورد.

مرحوم حاج آقا حسین فاطمى که از اساتید اخلاق حوزه‏ى علمیه‏ى قم بود،

**سیماى نماز، ص: 162@

از استاد خود مرحوم ملکى تبریزى مسائل عجیبى نقل مى‏کرد، از جمله فرمود در روز عید قربان اول ظهر در حالى که اشک از دیده مى‏ریخت با گفتن تکبیرة الاحرام به سوى قرب جانان به پرواز درآمد.

سید محمد باقر حجةالاسلام معروف به شفتى تمام نمازهاى خود را با خضوع و همراه با گریه و ناله مى‏خواند و حتى ذکر رکوع و سجود را در نمازهاى مستحب سه بار مى‏گفت.

شخصیت‏هایى چون میرزاى شیرازى و شیخ فضل الله نورى و مرحوم امام خمینى قدس سره که از شخصیتهاى علمى و فقهى و اجتماعى بودند، در عین انواع گرفتارى‏هاى اجتماعى و سیاسى براى یک بار از رسوم عبادات واجب و مستحباتشان کاسته نشد.

شیخ انصارى معروف به شیخ اعظم از سن بلوغ تا آخر عمر عباداتى که انجام مى‏داد، گذشته از فرایض و نوافل شبانه روزى و ادعیه و تعقیبات، عبارت بود از: قرائت یک جزء قرآن، نماز جعفر طیار، و زیارت جامعه و زیارت عاشورا در هر روز.

حکیم سبزوارى هر شب در زمستان و تابستان و بهار و پائیز ثلث آخر شب بیدار بود و در تاریکى تا اول صبح به عبادت مى‏پرداخت و هر شب از اول شب به مقدار سه ساعت خدا را بندگى مى‏کرد.

این برنامه‏ها نمونه‏اى بود از عبادات آنان که داراى مقام نبوت و امامت نبودند، حال عبادات انبیا و امامان علیهم‏السلام در چه کیفیت و مقام معنوى بوده است؟ به این مقام و حال جز حضرت حق کسى علم ندارد.


1) «معنى السلام فى دبر کل صلاة، معنى الأمان» مصباح الشریعة: 95.

2) «قال الصادق علیه‏السلام: معنى التسلیم فى دبر کل صلاة معنى الأمان أى من أتى بأمر الله تعالى و سنة نبیه صلى الله علیه و آله خاضعا له خاشعا فیه فله الأمان من بلاء الدنیا و البراءة من عذاب الآخرة و السلام اسم من أسماء الله تعالى أودعه فى خلقه لیستعملوا معناه فى المعاملات و الأمانات و الإلصاقات و تصدیق مصاحبتهم و مجالستهم فیما بینهم و صحة معاشرتهم فإن أردت أن تضع السلام موضعه و تؤدى معناه فاتق الله تعالى و لیسلم دینک و قلبک و عقلک لا تدنسها بظلم المعاصى و لتسلم منک حفظتک لا تبرمهم و لا تملهم و توحشهم منک بسوء معاملتک معهم ثم مع صدیقک ثم مع عدوک فإن من لم یسلم منه من هو أقرب إلیه فالأبعد أولى و من لا یضع السلام مواضعه هذه فلاسلام و لا تسلیم و کان کاذبا فى سلامه و إن أفشاه فى الخلق و اعلم أن الخلق بین فتن و محن فى الدنیا إما مبتلى بالنعمة لیظهر شکره و إما مبتلى بالشدة لیظهر صبره و الکرامة فى طاعته و الهوان فى معصیته و لا سبیل إلى رضوانه و رحمته إلا بفضله و لا وسیلة إلى طاعته إلا بتوفیقه و لا شفیع إلیه لا بإذنه و رحمته» مصباح الشریعة: 95، باب 43 فى السلام.