//سوره اخلاص
سوره اخلاص در مکه نازل شده، پنج آیه و پانزده کلمه و چهل حرف است خواص و ثواب تلاوت آن: در کافى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت کرده فرمود هر کس در رختخواب خود یکمرتبه سوره اخلاص را قرائت کند خداوند گناهان پنج ساله او را بیامرزد و از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده فرمود کسیکه پنج روز بر او بگذرد و در نمازش سوره اخلاص نخواند باو گویند این بنده خدا تو از نماز گذاران نیستى و فرمود هر کس ایمان بخدا و روز قیامت دارد سوره اخلاص را رها نکند عقب هر نمازى و چون قرائت کند آن سوره را خداوند جمع نماید خیر دنیا و آخرت را براى او، و پدر و مادرش را بیامرزد و بمفضل فرمود خود را حفظ کن از شر مردم بخواندن سوره اخلاص، آنرا از طرف راست و چپ و از پیش و عقب و بالاى و پائین خود قرائت کن. و چون بر پادشاهى وارد شوى در وقت نظر کردن بر او سه مرتبه این سوره را قرائت کن و انگشتان دست چپ خود را بهم بگذار و باز نکن تا از نزد او خارج شوى و فرمود در نماز پس از قرائت بسم اللّه از هر سوره اى بسوره دیگر میتوان بر گشت مگر از سوره اخلاص و قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ.
و فرمود نماز از بین تمام سوره ها با سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ است. و فرمود هر کس ده مرتبه قرائت کند سوره اخلاص را هنگامیکه از منزل خود خارج میشود در حفظ خداوند است تا برگردد بمنزل. در تهذیب از ابن عباس روایت کرده گفت پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم با امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود ایعلى تو مانند سوره اخلاص هستى هر کس یکمرتبه اینسوره را قرائت کند ثلثى از قرآن را تلاوت نموده و چنانچه دو مرتبه بخواند دو ثلث قرآن را قرائت کرده و اگر سه مرتبه بخواند سه ثلث قرآن را قرائت نموده. همچنین هر کس تو را بدل دوست داشته باشد اجر و ثواب ثلث عبادت را باو بدهند و چنانچه بزبان و دل دوست بدارد ترا دو ثلث اجر و ثواب باو بدهند و اگر بزبان و دست و دل ترا دوست میدارد اجر و ثواب تمام عبادت باو کرامت کنند ابن بابویه از ابى بصیر روایت کرده که حضرت صادق علیه السّلام فرمود روزى پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم باصحاب خود فرمود کدام یک از شما تمام مدت عمر خود را روزه میدارید و کدام یک تمام شبها را زنده دارى مینمائید سلمان فارسى عرض کرد اى رسول خدا من پیوسته روزها را روزه میدارم و شبها را بعبادت و زنده دارى مشغول هستم و هر روز یک قرآن ختم میکنم بعضى از اصحاب از سخنان سلمان در غضب شدند و گفتند اى رسول خدا این مرد فارسى مى خواهد بر ما عربها فخر و مباهات کند دروغ میگوید ما بسیارى از روزها را دیدیم روزه دار نیست و شبها میخوابد پیغمبر اکرم در پاسخ آن فرمود چه میگوئید شما، سلمان مانند لقمان حکیم است سؤال کنید از او تا جواب بدهد آنوقت سلمان گفت من در هر ماه سه روز روزه میدارم و خداوند میفرماید مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها.
(هر کس عمل نیکى بجا آورد ده برابر خداوند پاداش باو مرحمت مى- کند) و متصل میکنم ماه شعبان را بماه رمضان باین کیفیت تمام روزها را روزه میدارم و پیغمبر اکرم فرمود هر کس با طهارت بخوابد مانند آنست که شب زنده- دارى نموده من شبها با وضوء مى خوابم و هر روز سه مرتبه سوره اخلاص میخوانم آن صحابه چون این سخنان را از سلمان شنید گویا سنگى بدهانش انداختند و منفعل و شرمسار شد دیگر سخنى نگفت و خطیب خوارزمى که از علماء مخالفین است از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت کرده فرمود على مانند سوره اخلاص است چنانچه شرحش گفته شد.
و در خواص قرآن از پیغمبر اکرم روایت کرده فرمود هر کس اینسوره را قرائت کند یا گوش بدهد بقرائت آن خداوند دوست بدارد او را و هر کرا خدا دوست داشت از آتش دوزخ نجات یابد و اگر اینسوره را بر قبرهاى مردگان بخواند ثواب بسیارى دارد و اینسوره حرز هر آفتى است و از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده فرمود هر کس این سوره را قرائت کند و ثوابش را هدیه نماید براى مردگان براى او ثواب تمام قرائت قرآن باشد و چنانچه بخوانند این سوره را بر کسیکه چشم او درد میکند بقدرت خداوند دردش ساکن گردد و از حضرت رضا علیه السّلام روایت کرده فرمود هر وقت پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از قبرستان عبور مى نمود یازده مرتبه سوره اخلاص را تلاوت میفرمود و ثواب آنرا بروح مردگان هدیه میکرد و میفرمود هر کس باین دستور رفتار کند خداوند بتعداد مردگان آن قبرستان اجر و پاداش باو عطا کند.
[سوره الإخلاص (112): آیات 1 تا 4]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ(1) اللَّهُ الصَّمَدُ(2) لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ (3) وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ (4)
این سوره مشتمل است بر بیان توحید.
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ طبرسى از حضرت عسکرى روایت کرده فرمود سبب نزول این سوره آن بود دشمنان خدا یهودیان و علماء آنها از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سؤال کردند که توصیف کند و خبر بدهد آنها را از خداوند، سوره اخلاص در پاسخ سؤال ایشان نازل شد، در مجمع از ابى بن کعب روایت کرده که سبب نزول سوره آن بود مشرکین از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سؤال کردند نسبت خداى خود را براى ما بیان کن و بگوى خداى تو چیست از زر است یا از سیم یا از روى و یا از آهن خداى تعالى در پاسخ سؤال آنها این سوره را فرستاد و آتشى فرود آمد بعض از آنها را بسوخت و بعضى دیگر فرار کردند و در واقعه اى هلاک شدند.
در احتجاج از داود بن قاسم روایت کرده که از حضرت جواد معناى قُلْ هُوَ اللَّهُ احد را سؤال نمودم فرمود احد کسى است که همه مردم متفقا اقرار دارند به یگانگى او مگر نمیشنوى قول پروردگار را که میفرماید وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ.
(اگر از این مردم مشرک سؤال کنى چه کسى آسمان و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر نموده میگویند خداى تعالى) با این وصف پس از گفتار نخست براى او مصاحب و شریک قائل میشوند ابن بابویه از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده فرمود صمد چیزیست که جوف ندارد نمى خورد و نمى آشامد و نمى- خوابد و دائم است و هرگز براى او زوالى نیست و تغییر نکند و هر وقت اراده فرماید فورا ایجاد شود و کسى استکه ایجاد نموده و آفریده تمام اشیاء را از اضداد و اشکال و ازواج، و خود متفرد است به یگانگى، ضد و شکل و مثل و مانند و شریکى ندارد پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود احد نوریست که در آن ظلمت و تاریکى نمیباشد و علمى است که جهل و نادانى در آن نیست و صمد چیزیست که جوف ندارد و جزء و اجزاء در آن نیست لَمْ یَلِدْ یعنى حادث نیست وَ لَمْ یُولَدْ یعنى در اصلاب و ارحام نبوده وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً یعنى شبیه و شریک ندارد و از براى او یار و معینى نیست واحد یعنى جزء و اجزاء ندارد و داراى کم و کیف نیست و واقع نمیشود بر او اسم عدد و نه زیاده و نقصان و در حدیث دیگر فرمود صمد یعنى منتهى میشود بسوى او اشیاء و اهل آسمان و زمین در حوائجشان بر میگردند بسوى او لَمْ یَلِدْ یعنى فرزندى از براى او نیست چنانچه یهود و نصارى میگویند عزیز و مسیح فرزندان خدا هستند و قریش میگویند فرشتگان دختران خدایند و مجوس میگویند خورشید و ماه و ستارگان فرزندان خدا هستند خداوند لعنت کند تمام آنها را وَ لَمْ یُولَدْ یعنى در صلب و رحم نبوده و از شیئى خلق نشده وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ یعنى نیست از براى او شبه و مثل و نظیر و مانندى در آنچیزیکه عطا و تفضیل و مرحمت میفرماید بر بندگانش، واحد و واحد یکى است و توحید اقرار بیگانگى او است و مراد از واحد واحد عددى نیست چنانچه امیر المؤمنین علیه السّلام میفرماید واحد لا بالعدد.
طبرسى از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده فرمود هو اشاره بغایب است هاء آن تنبیه است از معناى ثابت و واو اشاره است بر اینکه خدا غایب است از حواس ظاهره بشر چنانچه هذا اشاره است بحاضر و مشاهده بحواس چه کفار بحرف اشاره و هذا اشاره میکردند بخدایان خود و میگفتند
هذه آلهتنا المحسوسة بالابصار
این خدایان ما است که بچشم مشاهده میکنیم او را اى محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم تو هم اشاره کن بآن خدائى که پرستش میکنى او را تا ما به بینیم و درک کنیم خدایت را سوره نازل شد و امر فرمود به پیغمبرش بگو اى محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ پس ها اثبات میکند وجود ثابت پروردگار را و واو اشاره است بر آنکه آن وجود ثابت مدرک به بصر و بحواس ظاهره نیست و او مدرک ابصار و مبدع حواس است چنانچه فرمود
لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار
و فرمود حضرت باقر علیه السّلام امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود پیش از جنگ بدر شبى در خواب خضر پیغمبر را ملاقات نمودم باو گفتم تعلیم ده مرا چیزیکه بوسیله آن بر دشمنان غالب شوم گفت بگو
یا هو یا من هو الا هو
چون صبح شد خواب خود را براى پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بیان نمودم فرمود یا على خضر اسم اعظم خدا را بتو تعلیم نموده و فرمود قرائت کن قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را پس از آن بگو
یا هو یا من لا هو الا هو اغفر لى و انصرنى على القوم الکافرین
امیر المؤمنین فرمود مکرر در روز بدر و صفین این کلمات را میگفتم عمار یاسر از حضرتش سؤال کرد این کنایات و کلمات چیست یا امیر المؤمنین؟ فرمود اینها اسم اعظم پروردگار است و عماد و ستون توحید
لا اله الا هو
است و فرمود اللّه همان معبودیست که: خلایق و اله و حیران هستند از درک حقیقت او، و احاطه پیدا کردن بکم و کیفیت او.
و از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده فرمود جمعى از اهل فلسطین حضور پدرم حضرت باقر علیه السّلام شرفیاب شدند و سؤال نمودند معناى صمد را آنحضرت فرمود الصمد پنج حرف است الف دلیل است بر انیت و حقیقت ذات خداى تعالى این است معناى آیه شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ و اشاره و تنبیه است بآنکه غایب است از حواس و لام دلیل است بر الهیت او و بآنکه هو، اللّه است و الف و لام ادغام میشوند در تلفظ و ظاهر نمیشوند بر زبان و شنیده نمیشوند بگوش ولى در نوشتن ظاهر هستند و ادغام در لفظ و اظهار در کتابت دلیل است بر لطیف بودن او و آنکه حواس ظاهره درک نمیکند او را و هیچ لسانى نمى تواند وصف کند او را و هیچ گوشى تاب شنیدن او را ندارد چه معناى اللّه چنانچه گفته شد چیزى است که خلایق در او حیرانند و ماهیت او را درک نکنند نه بحواس و نه موهم بلکه او مبدع اوهام و خالق حواس است و ظاهر شدن الف و لام در کتابت دلیل است بر آنکه خداى تعالى ظاهر گردانیده ربوبیت خود را در اثر ایجاد خلایق و ترکیب ارواح لطیفه ایشان در اجساد کثیفه آنها و هر گاه بنده اى نظر کند بسوى نفس خود روح خویش را نمى- بیند و درک نمیکند او را بیکى از حواس ظاهره پنجگانه همچنانچه لام الصمد ظاهر و هویدا نیست در مقام تلفظ ولى هر گاه بکتابت آن نظر کرد ظاهر میشود براى او آنچه لطیف و دقیق و پنهان بود پس هر وقت بنده اندیشه و فکر کند در ماهیت بارى و کیفیت او واله و جیران بماند و فکر او بجائى نرسد و تصور او را نتواند نمود چه پروردگار خالق صور است نه خود صور و چنانچه نظر کند بسوى مخلوقاتش ثابت شود از براى آن بنده و یقین پیدا کند که پروردگار خالق موجودات و بشر است و او ارواح را در اجساد وارد و داخل فرموده و ترکیب کرده آنها را با اجساد.
و صاد دلیل است بر اینکه خداى تعالى راستگو است و کلام و گفتار او صادق است و مردم را دعوت بحق و صدق میفرماید و وعده او صادق است در دار صدق.
و میم دلیل است بر ملک او چه خداى تعالى ملک الحق المبین است ملک و سلطنت او پیوسته بوده و خواهد بود هرگز زوال پذیر نیست.
و دال دلیل است بر دوام ملک او و منزه است از کون و فساد و هرگز نابود و زایل نشود بلکه پروردگار مکون کائنات و بوجود او موجودات قائم و بر پا است پس از آن فرمود حضرت باقر علیه السّلام اگر مى یافتم کسى را که توانائى بار علم را داشته باشد همانا تمام توحید و احکام اسلام و دین و شرایع را از کلمه الصمد براى او تفسیر و شرح میدادم چگونه ما ائمه مى یابیم کسى را که تاب و تحمل برداشتن علومى که خداوند بما عطا فرموده داشته باشد چنانچه جدم امیر المؤمنین فرمود اگر کسى را مى یافتم که تاب تحمل بر داشتن علوم را داشته باشد همانا شرح و تفسیر میکردم از براى او باء بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را و مکرر میفرمود بر منبر سلونى قبل ان تفقدونى فان بین الجوانح منى علما جما هاه هاه الا لا اجد من یحمله الا و ان علیکم من اللّه الحجة البالغة فلا تتولوا قوما غضب اللّه علیهم قد یئسوا من الاخرة کما یئس الکفار من اصحاب القبور.(1)
1) تفسیر روشن، حسن مصطفوى ، ج7، ص530-537، مرکز نشر کتاب، تهران، 1380 ش، چاپ: اول.