نماز بهترین وسیله ایست که میان خالق و مخلوق ارتباط برقرار مىسازد و در اثر این ارتباط انسان به بهرههاى عظیمى نائل مىگردد از جمله آنکه روح محدود بشر از منبع فیاض و پر جود الهى استفادههاى سرشارى برده و خود را از دائره تنگ و جنبههاى محدود حیوانى و شهوانى رها مىسازد و در اثر این رهائى و نجات و در اثر این تکامل و جهش در عوالم پاک و نورانى روحى، سیر مىکند و همین تکامل روحى در زندگى بشرى عالیترین آثار را به جاى مىگذارد به حدى که انسان به کلیه حقایق زندگى آن چنانکه هست توجه و بینش عمیق، پیدا مىکند و حوادث و پیش آمدهاى کوچک و
**سیرى در اسرار نماز، ص: 25@
پست، نمىتوانند او را از کوره در ببرند. خوشحالیها، غصهها، ارتقاء رتبهها و نیل به ثروتها و هر نوع خوب و بدها هرگز نمىتوانند در روحیه او انحراف و اعوجاج به وجود آورند.
آن کس که در برابر قادر متعال و خداى توانا و قهار، پیشانى عبادت بر خاک مذلت و بندگى مىساید و هر روز ده بار با کلمه ایاک نعبد، و ایاک نستعین (به تو عبادت مى کنم و از تو استمداد جویم) از درگاه او استمداد و درخواست کمک مى کند. چگونه مى تواند خود را حاضر سازد که در مقابل ارباب دنیا و گناهگاران و ستمکاران ذلیل گرداند؟ و زبان به عجز و چاپلوسى، و دست نیاز به اظهار فقر و احتیاج بازگشاید؟
کسى که هر روز چندین بار کلمه «اهدنا الصراط المستقیم» بر زبان جارى مىسازد چگونه مى تواند به راه معصیت و گناه که راه انحراف از صراط مستقیم و جاده استوار حقیقت است، گام بگذارد؟ مگر اینکه عمل او از دائره الفاظ و عبارات عبور نکرده باشد و یا به دائره معنى و محتوى نگذشته باشد؟