آقاى نظام التولیه سر کشیک آستان قدس رضوى نقل کرد که:
«شبى از شبهاى زمستان که هوا خیلى سرد بود و برف مىبارید، نوبت کشیک من بود. اول شب خدام آستان مبارکه (حضرت رضا علیهالسلام) به من مراجعه کردند و گفتند به علت سردى هوا و بارش برف زائرى در حرم نیست، اجازه دهید حرم را ببندیم، من نیز به آنان اجازه دادم. مسئولین درها را بستند و کلیدها را آوردند. مسئول بام حرم مطهر آمد و گفت: «حاج شیخ حسنعلى اصفهانى از اول شب تاکنون بالاى بام و در پاى گنبد مشغول نماز مىباشند و مدتى است که در حال رکوع هستند و چند بار که مراجعه کردیم ایشان را به همان حال رکوع دیدیم، اگر اجازه دهید به ایشان عرض کنیم که مىخواهیم درها را ببندیم.»
گفتم: «خیر، ایشان را به حال خود بگذارید، و مقدارى هیزم در
**سجادهى عشق، ص: 80@
اطاق پشت بام که مخصوص مستخدمین است بگذارید که هرگاه از نماز فارغ شدند استفاده کنند و در بام را نیز ببندید.»
مسئول مربوطه مطابق دستور عمل کرد و همه به منزل رفتیم. آن شب برف بسیارى بارید. هنگام سحر که براى بازکردن درهاى حرم مطهر آمدیم، به خادم گفتم برو ببین حاج شیخ در چه حالند. پس از چند دقیقه خادم مزبور بازگشت و گفت: «ایشان همانطور در حال رکوع هستند و پشت ایشان با سطح برف مساوى شده است.» معلوم شد که ایشان از اول شب تا سحر در حال رکوع بودهاند و سرماى شدید آن شب سخت زمستانى را هیچ احساس نکردهاند، نماز ایشان هنگام اذان صبح به پایان رسید. (1).
خوشا آنان که الله یارشان بى
که حمد و قل هوالله کارشان بى
خوشا آنان که دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بى
1) نشان از بىنشانها، ص 85. علامهى امینى صاحبالغدیر یک ماه در مشهد بود، شبى هزار رکعت نماز مىخواند آن وقت گفتند؛ آقا شما از خواندن هزار رکعت نماز خسته نمىشوید؟ جواب فرمودند: ماهى از شنا خسته نمىشود.