زمان مطالعه: < 1 دقیقه
راوى مى گوید: در مدینه وارد مسجد رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم شدم، پس حسین بن على علیه السلام را در سجده دیدم گونه خود را به خاک سوده و مى گوید: «سرور من! آقاى من! آیا اعضاى مرا براى گرزهاى آهنین (دوزخ) آفریده اى؟ آیا احشاء مرا براى نوشیدن مایع گداخته (دوزخ) آفریده اى؟ معبودا! اگر مرا با گناهانم مؤاخذه فرمایى، تو را به بزرگواریت خواهم خواند و اگر مرا با گنهکاران محبوس دارى، از محبتى که به تو دارم آنان را آگاه خواهم ساخت. سرور من! فرمانبردارى بندگان تو، تو را سودى نبخشد، و نافرمانى من تو را زیانى نرساند، پس آن را که به تو سودى نرساند به من عطا فرما، و آن را که به تو زیانى نزند بر من ببخشاى! به راستى که تو رحم کننده ترین رحم کنندگانى».