جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دو نکته‏ى درس‏آموز

زمان مطالعه: 3 دقیقه

الف. گفتنى است که آن پیشواى فرهنگ ساز و بزرگ مدافع حقوق انسان، بدان جهت اعلام دوستى معنوى با شخصیت زن و اظهار مهر آسمانى به جامعه‏ى زنان یا نیمى از پیکر جامعه مى‏کند، (1) که در آن روزگار سیاه و جامعه و دنیاى عقب‏مانده، فروغى در آسمان زن نمى‏درخشید، و جامعه‏ى خشن و خمود و عبوس روزگار، به زنان و دختران خود به چشم حقارت و حماقت نگاه مى‏کرد، و آنان را چون کالاى بى‏ارزش یا مایه‏ى ننگ و عار خانواده به حساب مى‏آورد.

و آن اصلاحگر بزرگ آسمانى با این سخن بلند و منش تاریخ ساز خود در حقیقت مى‏خواهد خط بطلان بر اندیشه‏ى منحط جاهلیت بکشد و با اوج دادن زن به جایگاه حقیقى‏اش، نگاه اسلام خردگرا و رعایت‏گر کرامت انسان و تأمین کننده‏ى حقوق بشر را نسبت به زن بیان کند، و روشنگرى نماید که زن نیز بسان مرد انسان است و ارزش

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 97@

و شرافت و حقوق و وزن و نقش انسانى برابر دارد، تا بدین وسیله درسى ماندگار و اندیشاننده براى همه باشد، تا پس از چهارده قرن از بعثت پیامبر و فرود قرآن و ابلاغ آموزه‏هاى عدالت آفرین آن، و نیز کسب قله‏هایى بلند از دانش و تجربه‏هاى انسانى در گذر تاریخ و آزمون و خطاهاى بسیار، واپسگرایانى چون طالبان و دیگر مغزهاى سنگواره‏اى و هم اندیش آنان، همچنان بسان روش زن ستیزانه‏ى جاهلیت نیندیشند و از تبعیض و ستم و حق‏کشى و داغ و درفش و ترور و خشونت و دریغ از ابتدایى‏ترین حقوق بشر براى انسان، به ویژه زن یا نیمى از پیکر جامعه، آن هم به نام قرآن و محمد صلى الله علیه و آله سخن نگویند و با وانهادن روشنگرى کتاب خدا – که شخصیت و کرامت و حقوق زن و مرد را دوشادوش هم طرح مى‏کند – که «ان المسلمین و المسلمات.. -» (2) و «من قتل نفسا بغیر نفس -» (3) و «أن النفس بالنفس و العیین… -» (4) و «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و… -» (5) – به روایتى – که به جعل و ساخته بودن شبیه‏تر از

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 98@

واقعیت است، و با آموزه‏هاى عدالت آفرین قرآن و منش و روش مترقى و بشر دوستانه‏ى آن در تضاد است – چنگ نزنند و به پیامبر نبندند که فرمود: «أخروهن کما أخروهن الله»، زنان را از جامعه و حقوق و کرامت برابر با مردان پس بزنید، همانسان که خدا آنان را پس افکنده و عقب‏مانده خواسته است!! و آن گاه نظر دهند که: پس، زن نمى‏تواند به قضاوت و فتوا و مدیریت و زمامدارى و حقوق و ارزش برابر برسد، و حتى در انسانیت، گواهى، خونبها و… به اندازه‏ى نیمى از مرد یا انسان درجه‏ى دوم به حساب مى‏آید! (6).


1) آن حضرت مى‏فرمود: «خیرکم خیرکم لأهله، و أنا خیرکم لأهلى؛»بهترین شما مردم، حق‏شناس‏ترین و بهترین‏هاى شما در رفتار با خانواده‏ى خویش است و بدانید که من خوشرفتارترین و بهترین شما باخانواده‏ام هستم.

2) احزاب / 35.

3) مائده / 32.

4) مائده / 45.

5) توبه / 171. به راستى اگر هر کار سودمند و گام مثبتى – که به صلاح انسان و در جهت خشنودى خدا باشد – «معروف» و پسندیده است، و هر کار منفى و زیانبارى – که به صلاح انسان و در جهت خشنودى خدا نباشد – «منکر» و ناپسند است، در آن صورت ظرفیت و میدان ایفاى نقش زن، به گستره‏ى جهان است، چنانکه نقش و ظرفیت مرد، و در این صورت هر دو، در شخصیت و مسئولیت و حقوق برابرند و نمى‏توان زن را انسان درجه‏ى دوم از نظر اصل انسانیت و شخصیت و نقش و مسئولیت و حقوق پنداشت. آنان که در مورد زن چنین مى‏اندیشند، آیا بر این پندارند که زن و مرد در آفرینش نابرابرند؟.

6) بنگرید به مصاحبه‏هاى علمى علامه فضل الله – که با عنوان «زن از نگاهى دیگر» به وسیله‏ى مجید مرادى ترجمه، و به وسیله‏ى شرکت چاپ و نشر بین‏الملل وابسته به انتشارات امیرکبیر چاپ شده است، و نیز بنگرید به سخنان آیت‏الله صانعى در درس خارج فقه در نقد و نفى این دیدگاه که در روزنامه‏ى اعتماد ملى به تاریخ 29 بهمن 85 نیز چاپ شده است.