جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رابطه‏ى عجیب وانهادن نماز با سختى جان کندن

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در آموزه‏هاى آیات و روایات، رابطه‏اى است عجیب میان وانهادن نماز و نیایش و سختى جان کندن و جان دادن.

قرآن در این مورد مى‏فرماید:

«کلا اذا بلغت التراقى –

و قیل من راق –

و ظن أنه الفراق –

و التفت الساق بالساق –

الى ربک یومئذ المساق –

فلا صدق و لا صلى –

و لکن کذب و تولى –

ثم ذهب الى أهله یتمطى –

أولى لک فأولى –

ثم أولى لک فأولى… -» (1).

نه، [آن گونه که تاریک اندیشان مى‏پندارند، نیست]؛ آن گاه که [جان] به گلوگاه برسد،

و گفته شود: آیا کسى هست که [این بیمار را] نجات دهد؟

و [خود او] بداند که آن [لحظه، لحظه‏ى] جدایى است،

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 73@

و ساق [پاها از فشار جانکاه جان کندن] درهم پیچند،

[آرى،] آن روز، راه [همگان] تنها به سوى پروردگار توست.

[آن روز، در مورد برخى گفته مى‏شود:] او، نه [خدا را] گواهى کرد و نه نماز خواند،

بلکه دروغ انگاشت و روى برتافت،

سپس خرامان [و مستانه] به سوى خانواده‏ى خود رفت.

[با این تاریک اندیشى] عذاب بر تو سزاوارتر است، سزاوارتر.

باز هم عذاب بر تو سزاوارتر است، سزاوارتر.

آیا انسان مى‏پندارد که بیهوده و بى‏هدف رها مى‏شود؟

از نکات هشدار دهنده در این آیات، آن است که انحراف بنده‏ى غفلت‏زده و تباه و حق‏ستیز را، بى‏اعتنایى به نماز و انحراف از حقیقت و عدالت‏ورزى و دادگرى معرفى مى‏کند.


1) قیامت / آیه‏هاى 26 – 36.