جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رهنمودها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از عیسى علیه‏السلام پرسیدند: با چه کسانى هم‏نشین شویم؟ گفت: با آن کس که دیدارش خدا را به یادتان آورد و گفتارش بر دانشتان بیفزاید(1).

به راستى یکى از راه‏هاى تحول درونى – بلکه مؤثرترین آن‏ها – هم‏نشین شدن و هم‏نفس بودن با کسانى است که دم مسیحایى دارند، آنان که خود لذت مناجات‏هاى شبانه را چشیده‏اند و به یک دم و با یک نفس، نفس‏هاى خموده و روح‏هاى مرده را به جوش و خروش مى‏آورند. آنان کسانى‏اند که خود به مرز یقین رسیده(2) و از پس پرده‏ها باخبرند. آن مردان آسمانى با یک نگاه به عمق وجود ما پى برده و از درد و درمان ما آگاه مى‏گردند؛ اما افسوس که چنین دردمندان دردآشنایى بسیار اندکند(3) و دست ما به آسانى به آسمان پر ستاره‏ى معرفت آنان نمى‏رسد. کسى چه مى‏داند؛ شاید هم چنین کسانى را دیده باشیم، اما به سبب غفلت از خود و از وجود آن‏ها، بى‏تفاوت از کنارشان گذشته باشیم. در نیایش با شکوه ندبه، آن محبوب دل‏ها

**سفر به چشمه‏ى نماز، ص: 52@

– امام عصر (عج) – را صدا مى‏زنیم و از فقدانش به خودش گلایه مى‏بریم و با آهنگى اندوهگین مى‏گوییم: جان من فدایت که از جمع ما بیرون نیستى(4).

این آموزه‏ى آسمانى به ما مى‏آموزد که امام عصر (عج) در میان ماست، هر چند او را نمى‏شناسیم، چنان که برادران یوسف به هنگام قحطى و خشک‏سالى در شهر مصر برادر را دیدند و نشناختند(5).

اینک که با صد حسرت و افسوس دستمان از دامان آن عزیز کوتاه است و چشمانمان از دیدن و یا شناختن محروم چه باید کرد؟

باید از خدا فرجش را خواست و در غیابش به کسانى روى آورد که بوى پیراهن او را با نفس‏هاى گرمشان به مشام مى‏رسانند.

هم‏دمى، هم‏نفسى و هم‏نشینى با اینان نیز ما را به شهر حضور – گرچه از راه دور – راه مى‏دهد. اى کاش مى‏توانستیم هر روز پاى صحبتشان بنشینیم و شیرینى مناجات را از چشمان آسمانى‏شان بچشیم!

اگر دیدار با آن محبوب دل‏ها برایمان روى ندهد و هم‏نشین شدن با دوستان او برایمان میسر نگردد، با شنیدن شکوفه‏هاى عطرآگین حضور از زبان و قلم آنان مى‏توانیم لحظه‏هایى را با آنان به سر بریم، بلکه نفس گرمشان یخ‏هاى وجود ما را به آبى حیات‏بخش مبدل گرداند.


1) «قیل لعیسى علیه‏السلام: یا روح الله من نجالس؟ قال: من یذکرکم الله رؤیته و یزید فى علمکم منطقه» (بحارالانوار، ج 1، ص 203).

2) «باشروا روح الیقین» (ابن ابى‏الحدید، شرح نهج‏البلاغه، ج 18، ص 346).

3) «أولئک والله الأقلون عدداً» (ابن ابى‏الحدید، همان، ج 18، ص 346).

4) «بنفسى أنت من مغیب لم یخل عنا» (مفاتیح الجنان – دعاى ندبه).

5) (فعرفهم و هم له منکرون) (یوسف (12) آیه‏ى 58).