از میان این دسته از روایات، نمونههایى را به عنوان مثال، از نظر شما مىگذرانیم:
1. وائل بن حجر مىگوید:
«آنگاه که پیامبر سجده مىنمود، پیشانى و بینى خود را بر زمین مىنهاد.» (1).
2. ابنعباس مىگوید:
«پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله، بر سنگ سجده نمود.» (2).
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 32@
3. از عایشه چنین روایت شده است:
«هرگز ندیدم پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله (به هنگام سجده) پیشانى خود را با چیزى محافظت کند (بپوشاند)». (3).
سخن یاد شده حاکى از آن است که رسول خدا صلى الله علیه و آله، (به گواهى همسر آن حضرت) همواره بر زمین سجده مىنموده و از هرگونه عایقى که بین پیشانى ایشان و زمین فاصله شود، خوددارى و اجتناب مىفرمودهاند.
4. احمد بن شعیب نسائى در سنن خود، از ابوسعید خدرى که از صحابه پیامبراست، چنین حکایت مىکند:
«با دو چشم خویش، اثر آب و گل را بر پیشانى و بینى رسول خدا صلى الله علیه و آله مشاهده کردم.» (4).
از این حدیث و امثال آن، به روشنى معلوم مىگردد که پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله حتى در حال بارش باران نیز، ترجیح مىدادند بر زمین سجده نمایند به طورى که اثر آب و گل بر پیشانى مبارک ایشان نقش مىبسته است، حدیث یاد شده در زیر، بر این نکته دلالت دارد.
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 33@
5. در مجمع الزوائد از ابوهریره، چنین نقل شده است:
«پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله در یک روز بارانى سجده نمود، به طورى که اثر آن را در پیشانى و طرف بینى وى مشاهده کردم.» (5).
از سوى دیگر، روایاتى وجود دارد مبنى بر این که در حالت اضطرارى مانند سرماى شدید و یا بارش باران، رسول خدا صلى الله علیه و آله عبا و یا لباس خویش را فقط بین دستها و پاهاى خویش و زمین قرار مىدادند.
از ظاهر این احادیث چنین استفاده مىشود که آن حضرت، حتى در حالات اضطرارى مثل باران و سرماى شدید، پارچهاى را به عنوان عایق رطوبت و سردى زیاد، بین پیشانى و زمین قرار نمىدادند، چرا که در احادیث مذکور، اشارهاى به قرار دادن لباس بین پیشانى و سطح زمین توسط آن حضرت به چشم نمىخورد. اینک نمونههایى از احادیث یاد شده:
6. ابنعباس مىگوید:
رسول خدا صلى الله علیه و آله را مشاهده کردم که در ردایى سفید و در صبحگاهى سرد، نماز مىخواند در حالى که سرماى زمین را به وسیلهى رداى خویش از دست و پاى خود، دور
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 34@
مىنمود.» (6).
7. در جاى دیگر مىگوید:
«پیامبر را در روزى بارانى (در حال نماز) دیدم، در حالى که به هنگام سجده، به وسیلهى عباى خویش، از گل پرهیز مىنمود، به این صورت که عباى خود را بین دو دست خود و زمین قرار مىداد.» (7).
8. ابنماجه در سنن خود، از عبدالله بن عبدالرحمن، چنین حکایت مىنماید:
«پیامبر صلى الله علیه و آله به جانب ما آمد و با ما در مسجد «بنىعبدالأشهل» نماز گزارد، او را مشاهده کردم در حالى که به هنگام سجده، دو دست خود را بر لباس خویش مىنهاد.» (8).
9. همچنین با چند واسطه، از ثابت بن صامت چنین روایت مىکند:
«پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله در (مسجد) بنىعبدالأشهل نماز
**سجده بر تربت یا نهایت تواضع در پیشگاه خداوند، ص: 35@
گزارد در حالى که ردایى پوشیده بود و دو دست خویش را (به هنگام سجده) بر آن مىنهاد، و به این طریق، خود را از سردى سنگریزهها، در امان نگاه مىداشت.» (9).
1) احکام القرآن (جصاص حنفى)، ح 3، ص 209، طبع بیروت: «رأیت النبى صلى الله علیه و آله إذا سجد وضع جبهته و أنفه على الأرض».
2) سنن بیهقى، ج 2، ص 102: «ان النبى صلى الله علیه و آله سجد على الحجر».
3) المصنف، ج 1، ص 397 و کنزالعمال، ج 4، ص 212 و در طبع دیگر، ج 8، ص 85: «ما رأیت رسول الله صلى الله علیه و آله متقیا وجهه بشىء تعنى فى السجود».
4) سنن نسائى، ج 2، ص 208، السجود على الجبین: «بصرت عیناى رسول الله صلى الله علیه و آله على جبینه و أنفه أثر الماء و الطین». قریب به این مضمون در بسیارى از کتب حدیث مانند صحیح بخارى، سنن بیهقى، سنن ابىداود و غیره آمده است.
5) مجمع الزوائد، ج 2، ص 126: «سجد رسول الله صلى الله علیه و آله فى یوم مطیر حتى انى لانظر إلى أثر ذلک فى جبهته و ارنبته».
6) سنن بیهقى، ج 2، ص 106: «رأیت رسول الله صلى الله علیه و آله یصلى فى کساء أبیض فى غداة باردة یتقى بالکساء برد الأرض بیده و رجله».
7) سیرتنا و سنتنا، ص 132، به نقل از احمد بن حنبل: «لقد رأیت رسول الله صلى الله علیه و آله فى یوم مطیر و هو یتقى الطین إذا سجد بکساء علیه یجعله دون یدیه إلى الأرض إذا سجد».
8) سنن ابنماجه، ج 1، باب السجود على الثیاب فى الحر و البرد، ص 328: «جاءنا النبى صلى الله علیه و آله فصلى بنا فى مسجد بنىعبدالأشهل، فرأیته واضعا یدیه على ثوبه إذا سجد».
9) سنن ابنماجه، ج 1، ص 328: «ان رسول الله صلى الله علیه و آله صلى فى بنىعبدالأشهل و علیه کساء متلفف به، یضع یدیه علیه یقیه برد الحصى».