– الهه صاحبکار خورقی
بعد از وضو، مادربزرگم سجادهاش را پهن کرد و به من گفت:«توهم برو سجادهات را بیاور و پهن کن تا آیاتی را که در نماز خوانده میشود به تویاد بدهم.»
من که از قبل دو سوره حمد و توحید را یاد داشتم، بقیه ذکرها را آنقدر با مادربزرگم تکرار کردم تا یاد گرفتم.
آنگاه شروع به نماز خواندن کردم. بعد از نماز مادربزرگم پرسید: «عزیزم! حالا چه احساسی داری؟»
گفتم:«فکر میکنم به خدا نزدیکتر شدهام و او را بهتر میشناسم.»
مادربزرگ گفت:«نماز خواندن، فقط گفتن آیات و ذکرهای آن نیست، بلکه عمل کردن به آنهم مهم است.»
-الهه صاحبکار، در بخش «آثار گوناگون» با سه داستان و یک شعر از مسابقه استقبال کرده است. این نویسنده در آثار خود مستقیماً به نماز و تأثیر آن در زندگی پرداخته و شعر خود را به موضوع نماز ظهر عاشورا اختصاص داده است. با این که آثار وی سرشار از عبارات و الفاظ عاطفی و احساسی است اما هنوز تا رسیدن به غنا و قوت لازم راه زیادی در پیشرو دارد که البته با همتی که از او مشاهده میشود، انشاءالله راه ترقی را خواهد پیمود.
عناوین سه داستان و یک شعر وی به ترتیب زیر است:
روز به یاد ماندنی؛
در آرزوی یک معجزه؛
نوری در عاشورا؛
مسافر شب.