«تتجافى جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ینفقون».
(شبها پهلو از بستر خواب تهى مىکنند و با بیم و امید خداى خود را بخوانند و از آنچه روزى آنها کردیم به مسکینان انفاق کنند.)
در تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه آمده است: «در تفسیر جملهى «تتجافى جنوبهم عن المضاجع» شبانگاه پهلوى آنها از بستر دور مىشود) دو تفسیر در روایات اسلامى وارد شده؛ تفسیرى به نماز عشاء و اشاره به این که مؤمنان راستین بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشا به بستر نمىروند، مبادا خواب آنها را بگیرد و نماز عشایشان از دست برود؛ زیرا در آن زمان معمول بوده که در آغاز شب به استراحت مىپرداختند و نماز مغرب و عشا را طبق دستور استحباب جدایى میان نمازهاى پنجگانه، از هم جدا مىکردند و هر کدام را در وقت فضیلت خود به جا مىآورند. هرگاه بعد از نماز مغرب و قبل از وقت عشا مىخوابیدند ممکن بود براى نماز عشا بیدار نشوند. این تفسیر را ابنعباس طبق نقل درالمنثور از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نقل کرده و در امالى شیخ نیز از امام صادق علیهالسلام نقل شده است؛ اما در بیشتر روایات و کلمات مفسران به برخاستن از بستر و براى اداى نماز شب تفسیر شده است.»(1).
«در روایتى از امام باقر علیهالسلام چنین مىخوانیم که به یکى از یارانش فرمود: «ألا أخبرک بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه» آیا ریشه و شاخه و بلندترین قلهى اسلام را به تو
**سیماى متهجدین، ص: 63@
معرفى کنم؟ راوى عرض کرد: بفرمایید، فدایت شوم. فرمود: «اما اصله الصلوة و فرعه الزکاة و ذروة سنامه الجهاد» ریشهاش نماز است و شاخهاش زکات و قله مرتفعش جهاد است. سپس فرمود: اگر بخواهى، تمام ابواب خیر را به تو معرفى کنم؟ راوى گوید: بفرمایید، فدایت شوم. امام فرمود: «الصوم جنة، و الصدقه تذهب بالخطیئه، و قیام الرجل فى جوف اللیل بذکر الله، ثم قرأ: تتجافى جنوبهم عن المضاجع» روزه سپرى است در مقابل آتش و صدقه محو کننده گناه است و برخاستن انسان در دل شب او را به یاد خدا مىاندازد، سپس آیهى «تتجافى جنوبهم عن المضاجع» را تلاوت فرمود.»(1).
در تفسیر مجمع البیان از معاذ بن جبل چنین نقل شده: «در غزوهى تبوک در خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بودم، گرما همه را سخت ناراحت کرده بود و هر کس به گوشهاى پناه مىبرد. ناگهان دیدم که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم از همه به من نزدیکتر است. خدمتش رفتم، عرض کردم: اى رسول خدا! عملى به من بیاموز که مرا وارد بهشت کند و از آتش دوزخ دور سازد. فرمود: سؤال بزرگى کردى. اما پاسخ آن براى کسى که خدا بر او آسان کرده است، مشکل نیست. سپس افزود: خدا را پرستش کن و چیزى را شریک او قرار مده. نمازهاى واجب را انجام ده و زکات واجب (حق مستمندان) را اداء کن و ماه رمضان را روزه بگیر. و بعد فرمود: و اگر بخواهى از ابواب خیرات به تو خبر مىدهم. عرض کردم: اى پیامبر! بفرمایید. فرمود: روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا کفارهى گناهان است و قیام انسان در دل شب، براى خشنودى خدا سپس آیهى «تتجافى جنوبهم» را قرائت فرمود».(2).
«گرچه هیچ مانعى ندارد که آیه مفهوم وسیعى داشته باشد؛ هم بیدار ماندن در آغاز
**سیماى متهجدین، ص: 64@
شب را براى نماز عشا شامل شود و هم برخاستن در سحرگاه را براى نماز شب، ولى دقت در مفهوم «تتجافى» معنى دوم را بیشتر در ذهن منعکس مىکند، زیرا ظاهر جمله این است که قبلا پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مىشود و این مناسب قیام در آخر شب براى نماز شب است؛ بنابراین دستهى اول از روایات از قبیل توسعه در مفهوم و القاء خصوصیت است.
گرچه دربارهى اهمیت این نماز پربرکت همان چند روایت فوق کافى به نظر مىرسد، ولى این نکته قابل ذکر است که در روایات اسلامى، آنقدر اهمیت به این عبادت داده شده است که دربارهى کمتر عبادتى چنین سخن گفته شده است. دوستان حق و رهروان راه فضیلت به این عبادت بىریا که قلب را روشنایى و دل را نور و صفا مىبخشد همواره اهمیت بسیار مىدادند. ممکن است بعضى همیشه توفیق بهرهگیرى از این عبادت پربرکت را نداشته باشند ولى چه مانعى دارد که در بعضى از شبها که این توفیق حاصل شده است بهره گیرند و در آن هنگام که خاموشى همه جا را فراگرفته و اشتغالات روزانه همه تعطیل است، کودکان در خواب و محیط آمادهى حضور قلب و راز و نیاز با خدا است، برخیزند و به در خانهى خدا روند و دل را به نور عشق دوست روشن سازند.»(2).
در تفسیر «منهجالصادقین» ذیل آیه شریفه چنین آمده است «و از سهیل یمانى (اویس قرنى) منقول است که در شب مىگفت: «هذه لیلة الرکوع» و به یک رکوع به سر مىبرد و در شبى دیگر مىفرمود که «هذه لیلة السجود» و به یک سجده به صبح مىرسانید. گفتند: اى اویس! چون طاقت طاعت دارى که شبها بدین درازى بر یک حال مىگذرانى؟ گفت: کجاست شب دراز! کاشکى ازل و ابد یک شب بودى تا به یک سجده به
**سیماى متهجدین، ص: 65@
آخر بردمى و در آن سجده گریههاى زارزار و نالههاى بیشمار کردمى.»(3).
از مولاى متقین، حضرت على بن ابیطالب علیهالسلام روایت شده که فرمود: پرهیزکاران دستهدسته سوى بهشت رهنمون مىشوند و از عذاب آسوده و از سرزنش ایمن و از آتش دورند و بهشت به خاطر آنان آرامش یافته و آنان از این قرارگاه خشنودند. کسانى هستند که در این جهان کردارشان پاک، چشمانشان گریان و شبهایشان در دنیا در اثر فروتنى و استغفار، روز و روز ایشان از بیم گناه، شب بوده است. پس خداوند بزرگ، بهشت را جاى بازگشت و ثواب کردار آنان گردانیده است. و به بهشت و اهل بهشت در سلطنت جاوید و نعمت پایدار سزاوارترند.»(4).
1) تفسیر نمونه ج 17 صص 146 – 148.
2) تفسیر مجمع البیان ج 8 ص 330.
3) تفسیر منهجالصادقین ج 2 صص 321 – 322.
4) نهجالبلاغه صبحى صالح خطبه 190 – الدلیل ج 2 ص 1000.