جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شعیب و نماز

زمان مطالعه: 3 دقیقه

[شعیب: (که گویند نام اصلى او یثرون بوده) ابن مکیل بن یشجب بن مدین بن (اسحاق بن) ابراهیم خلیل. مادر مکیل دختر لوط بوده، پیغمبرى از نسل ابراهیم خلیل که طبق روایات پس از هود و صالح و اندکى پیش از موسى مى‏زیسته و پدر زن موسى بوده.

شعیب نابینا بود و هر گاه پیغمبر اسلام از او نام مى‏برد وى را خطیب الانبیا مى‏خواند که وى در وعظ و ارشاد قومش زبانى گویا و بلیغ داشته و خداوند او را به قوم ایکه، اهل مدین مبعوث نمود و آنان که کافر بودند در فراخى نعمت و فراوانى ارزاق مى‏زیستند چنان که از امام صادق علیه‏السلام آمده: اینکه شعیب به قوم خود گفت: «انى أراکم بخیر» مرادش این بود که قیمت اجناستان ارزان است. و آنان در داد و ستد کم فروشى مى‏کرده و اموال یکدیگر را تباه مى‏ساختند. حضرت شعیب هر چه آنان را نصیحت نمود کمتر پذیرفتند تا عاقبت خداوند بادى گرم چون شعله آتش بر آنها فرستاد و آنان از شدت گرما به بیابان گریختند ناگهان ابرى پدید آمد و آنها بسایه ابر پناه بردند ولى آن ابر آتشى بود و همه را بسوزاند (کامل ابن اثیر). وى صد و چهل سال عمر کرد (سفینة البحار). از امام صادق علیه‏السلام آمده که خداوند پنج تن از پیامبران را عرب زبان مبعوث نمود: هود و صالح و اسماعیل و شعیب و محمد علیه‏السلام و شعیب از خوف خدا و محبت او بسیار مى‏گریست.]

مردم مدین مردمى فاسد و طاغى و یاغى و متجاوز به حقوق حق و خلق بودند. خداوند بزرگ حضرت شعیب را در میان آنان مبعوث به رسالت فرمود، تا آنان را از گمراهى و ضلالت نجات دهد.

تعالیم ملکوتى و آسمانى شعیب را حضرت حق بدین صورت بیان مى‏فرماید:

«و إلى مدین أخاهم شعیبا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره و لا تنقصوا المکیال و المیزان إنى أراکم بخیر و إنى أخاف علیکم عذاب یوم محیط – و یا قوم أوفوا المکیال و المیزان بالقسط و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تعثوا فى الأرض مفسدین – بقیت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین و ما أنا علیکم بحفیظ»(1).

و به سوى [مردم] مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم.] گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید، شما را جز او هیچ معبودى نیست؛ و از پیمانه و ترازو مکاهید، همانا من شما را در توانگرى و نعمت[ى که بى‏نیاز کننده از کم فروشى است] مى‏بینم و بر شما از عذاب روزى فراگیر بیمناکم – و اى قوم من، پیمانه و ترازو را عادلانه [و منصفانه] کامل و تمام بدهید، و اجناس مردم را [هنگام خریدن] کم شمارتر و کم ارزش‏تر [از آنچه که هست] به حساب نیاورید و در زمین تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید – آنچه خدا [در کسب و کارتان از سود و بهره پس از پرداخت حق مردم] باقى مى‏گذارد، براى شما بهتر است اگر مؤمن باشید، و من بر شما نگهبان نیستم.

تعالیم شعیب ضامن خیر دنیا و آخرت مردم بود، ولى جامعه‏ى مدین در برابر شعیب و دلسوزى‏هاى او موضع سختى گرفتند و نخواستند هدایت‏

**سیماى نماز، ص: 43@

حق را بپذیرند و دست از هوى و هوس و شهوت و دنیاپرستى بردارند.

و عجیب این جاست که تمام برنامه‏ها و تعالیم آن بزرگمرد الهى را نتیجه‏ى نماز شعیب مى‏دانستند و به این معنا علم داشتند که نماز، بازدارنده‏ى نمازگزار از هر فحشا و منکرى است. آنان به شعیب گفتند:

«یا شعیب أصلاتک تأمرک أن نترک ما یعبد آباؤنا أو أن نفعل فى أموالنا ما نشاء إنک لأنت الحلیم الرشید»(2).

گفتند: اى شعیب! آیا نمازت به تو فرمان مى‏دهد که آنچه را پدرانمان مى‏پرستیدند رها کنیم؟ یا از این که در اموالمان به هر کیفیتى که مى‏خواهیم تصرف کنیم دست برداریم؟ به راستى که تو [انسانى] بردبار و راه یافته‏اى [پس چرا مى‏خواهى در برابر آزادى ما نسبت به بت‏پرستى و هزینه کردن اموالمان به هر کیفیتى که بخواهیم بایستى؟!]

آرى، نماز رشد دهنده و هدایتگر و بازدارنده‏ى از فحشا و منکرات و فساد بود، اما مردم شهوت‏پرست مدین نمى‏خواستند در چنین حصن و حصینى داخل شوند و دایره‏ى حیات را با این دژ محکم و حصار مستحکم از شر شیاطین و خطرات مصون و محفوظ بدارند.

**سیماى نماز، ص: 44@


1) هود(11): 86 – 84.

2) هود (11): 87.