در این بخش، مطالب داخل گیومه از کتاب «خلاصه مقالات تبلیغ و تبلیغات»، گردآورى و تنظیم احمدرضا حیدرى، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامى
جایگاه تبلیغ
«دعوت به حق، رساندن پیام حق به مردم از رسالتهاى اصلى انبیاء و اولیاء (صلوات اللّه علیهم) بوده است. مفهوم رسالت همان ابلاغ پیام خداوند به انسانهاست. این ابلاغ، به وسیلهی مردان بزرگى که براى تربیت افراد بشر مبعوث شدهاند، انجام گرفته است تا مشعل هدایت را در جوامع بشرى، روشن نگاه دارند و هدف آفرینش را که همان عبودیت و تکامل انسان است، تأمین نمایند.» بنابراین جایگاه بلاغت و تبلیغ هسته محورى و معنایى رسالت انبیا را در ارسال پیام خداوند به بشر براى نجات و سعادت او تشکیل مىدهد.
تبلیغ و رعایت اولویتها
یکى از تدابیر راهبردى در تبلیغ، تعیین اولویتها و رعایت سلسله مراتب ابلاغ پیام به حسب زمان، مکان، موقعیت و نیاز مخاطبان مىباشد. «در ابلاغ رسالت خداوند و تصدى امر تبلیغ، باید ابتدا، پایهی روحى افراد را محکم نمود و به آن سر و سامان داد. تحکیم اعتقاد به توحید و روز جزاء، زیربناى حرکت تبلیغى انبیاء است. ساختن اندیشه انسانها و جهت الهى دادن به حرکات و سکنات آنان، اگر عملى شد، مسیر انسان به گونهاى تنظیم مىشود که رعایت اصول اخلاقى و آداب اجتماعى از لوازم آن مىباشد.» هر چند تعیین این اولویتها خود به ملاکها و منابع معتبر و مقتضى نیازمند است اما تشخیص مبلّغ در شناخت ضرورتها و مقتضیات جامعه مىتواند در این زمینه راهگشا باشد.
تناسب ظرفیتها و تبلیغ
براى یک مبلّغ آگاه و کارآزموده بررسى ظرفیت روحى و ارزیابى مقدار تحمل انسانها، امرى مهم و اجتنابناپذیر است، او نمىتواند همهی واقعیتها را در همهی شرایط به همه افراد جامعه عرضه نماید.
امام صادق علیهالسلام از رسول اللّه (ص) نقل مىکند:
«انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس على قدر عقولهم».
«ما از ناحیه خداوند مأموریت داریم، با مردم به قدر کشش عقلشان سخن گوییم.»
**راهبردهاى روانشناختى تبلیغ، ص: 123@
اغلب آسیبهاى تربیتى که در خلال تبلیغات دلسوزانه رخ مىدهد ناشى از عدم رعایت ظرفیت مخاطب و بىتوجهى به درک و عقل و علاقهی او مىباشد. آنچه که در فصلهاى پیشین بدان اشاره شد، برملا کنندهی همین آسیبها و زیادهروىها در فرآیند تبلیغ بود.
تنوع در کار دعوت به حق
نوآورى، خلاقیت و ایجاد شرایط جدید به تناسب نیاز مخاطب و جو حاکم بر جامعه یکى از اصول کارساز و جذاب در فرآیند تبلیغ مىباشد. «منظور داشتن تناسب روحى و تأثیر گذاشتن در نفوس باید مورد توجه باشد گاهى انسانهایى پیدا مىشوند که با موعظه ارشاد مىشوند و بعضى با دلیل و برهان محکم و قاطع. پس تنوع و دگرگونى در کار تبلیغ لازم است.» استفاده از شرایط متنوع فرهنگى و آشنایى با آداب و فرهنگ مخاطب مىتواند کثرت روشهاى تبلیغى را توسعه دهد.
تبلیغ بر اساس عبودیت نسبت به خداوند
«در مکتب وحى بنیانگزاران ادیان الهى، همهی تلاشها، جهادها، گفت و شنودها، مقاومتها، باید بر اساس عبودیت انسان در پیشگاه خداوند شکل گیرد، تمام توجه باید به متمرکز شدن حرکات در راه رسیدن به حق معطوف گردد.» تمایز یافتگى تبلیغ در مکتب اسلام برخوردارى مبلّغ از جوهرهی عبودیت و معنویت در محور خداپرستى معنادار مىشود. در عبودیت و پرستشگرى است که خلوص و یگانگى گوینده بر روح و روان مخاطب تأثیر مىگذارد.
انبیاء بزرگ همگى خود عامل به آنچه مىگفتند بودند و مؤمن و مخلص بودند در تمام مراحل عبودیت از توجه به مادیات و اصل قرار دادن عالم ماده پرهیز مىکردند.
رضاى خداوند بهاى تبلیغ است
سیره انبیاء بزرگ، بر این بوده است که پاداش از مردم در برابر دعوت به حق مطالبه نمىکردند.
«قل لا اسئلکم علیه من اجر» این روش پیامبران است. این اصل مهم، تبلیغ را از استفادهی ابزارى و توجیه اهداف مشخصى و سلیقهاى باز مىدارد و ناظر بر صداقت و بىریایى رفتار و گفتار تبلیغ کننده است. اگر رضایت خداوند محور همهی عناصر تبلیغى قرار گیرد آفات احتمالى که در هر شرایطى مبلغ را تهدید مىکند از بین مىرود.
**راهبردهاى روانشناختى تبلیغ، ص: 124@