اسلام تمام راههایى را که به گونه اى آبرو و حیثیت آدمى را به مخاطره مى اندازد، بسته است و به ما تأکید کرده است که:
و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکة.(1).
و خود را به دست خود به هلاکت میفکنید.
اسلام به حساسیت دوران جوانى و عطش دوست یابى کاملا واقف است و کوشیده است روح شرافت و بزرگوارى جوانان را شکوفا کرده و آنها را به شخصیت والاى انسانى الهى برساند.
**احکام راه سبز، ص: 154@
از آنجا که روح آدمى به ویژه جوان، لطیف و رنگ پذیر است، اسلام از هر گونه ارتباط با آدم هاى نا اهل ما را پرهیز داده است.
حضرت على (علیه السلام) مى فرماید:
«از دوستى و همنشینى کسى که رأى و نظرى سست و نادرست دارد و کردارش مورد اعتراض و انکار است بپرهیز؛ زیرا شخصیت و اعتبار هر کسى با همنشین او رقم مى خورد.»(2).
مکن با بدآموز هرگز درنگ
که انگور گیرد ز انگور رنگ (3).
اسلام مى کوشد جوان را به گونه اى نیرومند و با شخصیت تربیت کند که در مقابل تمام کسانى که او را به مخالفت خدا و بزهکارى دعوت مى کنند پاسخ منفى بدهد.
رد کردن تعارف دوستان ناباب و قطع رابطه با آنان هرگز نشانهی خشونت و دور بودن از اجتماع نیست عاقل از آتش دور مى شود، از گزنده مى گریزد ولى در کنار سبزه و گل مى آرمد. اصلا پرهیز و کناره گیرى از دوستان ناباب، بزرگترین شاخصهی یک جوان معتدل و اجتماعى است.
تحقیقات مى گوید 62 درصد از معتادان اعتراف کرده اند که دوستان ناباب آنها را به اعتیاد کشانده اند.(4).
انس بیشتر جوانان با دین، قرآن و شرکت در مجالس مذهبى، آنان را در برابر این خطرها بیمه خواهد کرد.
**احکام راه سبز، ص: 155@
1) سوره ی بقره، آیه ی 195.
2) نهج البلاغه، نامه ی 69، ص 460.
3) امثال و حکم، دهخدا.
4) دو مشکل مهم جهانی، دکتر سید حسن اسعدی، ص 188.