جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مالک یوم الدین (4)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

انسان داراى گوهر پر بهاى آزادى و اختیار است. آزادى و اختیار داشتن در نیت و عمل، بهترین علت براى ارزش پیدا کردن حالات باطن و حرکات ظاهر است. چنانچه اراده و عمل به مقتضاى قواعد فطرى و خدایى و وجدانى از انسان صادر گردد و مقتضى اجر و مزد و ثواب عالى است، و اگر نیت و عمل بر مبناى صحیح صادر نگردد، چون ظلم به خود و دیگران است، مقتضى عذاب و عقاب.

علت ثواب و عقاب همین آزادى در نیت و عمل است، و این را نه فقط شرع و شارع حق مى‏داند بلکه عقل و منطق و حکمت و فطرت هم قضاوتش همین است، که موجود آزاد باید در برابر نیکى و اخلاص پاداش، و در برابر بدى و نیت سوء عقاب و عذاب ببیند.

به همین خاطر، حضرت حق روزى را به نام «روز دین» براى پاداش نیکوکاران و عذاب بدکاران قرار داده و زمان تمام امور آن روز را به دست با قدرت خود مى‏داند: «مالک یوم الدین».

در اینجا این پرسش‏ها مطرح مى‏شود: مگر خداوند مالک هر روز نیست؟ مگر جزاى عمل نیک و بد مخصوص به دنیاى دیگر نیست؟ مگر انسان در همه‏ى لحظات، چه از طریق وجدان و چه از طریق عکس‏العمل خویش، در دنیاى درون و برونش در معرض پاداش و عقوبت نیست؟

باید گفت: آرى، خداوند مالک همه‏ى لحظات است و آدمى هم در برابر

**سیماى نماز، ص: 141@

هر عمل نیک و بدى بلافاصله در معرض اجر و عقوبت است؛ به هنگام کار نیک انبساط درون برایش حاصل مى‏شود و این خوبى و نیکى براى او در بیرون عامل کسب آبرو و اعتبار اجتماعى مى‏گردد، و به وقت کار بد گرفتار تازیانه‏ى وجدان مى‏شود و عکس‏العمل اجتماعى خطرناکى براى او حاصل مى‏گردد. ولى این اجر و عقوبت نسبت به عملى که داشته کامل نیست بلکه نسبى است. به علاوه، در برابر بعضى از اعمال راه فرار از عقوبت دارد، و از طرفى چه بسا که انسانى سراپا نیکوکار باشد ولى در دنیا به مزد واقعى‏اش نرسد.

در این زمینه به حیات پربرکت انبیا و ائمه و عاشقان راه حق نظر کنید که سراسر مثبت بود، و در برابر مخالفان چه زجرها و مصائبى که به آنان وارد نشد و عاقبت هم بدون رسیدن به اجر و مزد متناسب با ایمان و اعمال و اخلاق الهى خود از دنیا رفتند. هم چنین به حیات ننگین ستمکاران تاریخ توجه کنید که بدون چشیدن کمترین عذابى در برابر آن همه جنایت در کمال راحت و آسایش جان دادند.

پس روز دیگرى لازم مى‏آید که در آن روز، نیکوکاران به پاداش واقعى، و بدکاران به جریمه‏ى حقیقى خود برسند و کسى جز حضرت حق دخالتى در آن روز نداشته باشد و مجرم براى فرار از عقوبت راهى پیش پاى خود نبیند، و آن روز به نام روز دین نامیده شده و احدى جز حق در اوضاع آن روز دخالت ندارد و این همه مفهوم آیه‏ى شریفه‏ى «مالک یوم الدین» است.

قرآن مجید متجاوز از هزار آیه در تجزیه و تحلیل روز جزا دارد که گوشه‏اى از آن روز را در آیات اول سوره‏ى غاشیه چنین مى‏خوانیم:

آیا خبر حادثه‏ى هولناکى که [همه‏ى انسان‏ها را از هر سو] فرا مى‏گیرد، به تو رسیده است؟- در آن روز چهره‏هایى زبون و شرمسارند –

**سیماى نماز، ص: 142@

[آنان که همواره در دنیا] کوشیده‏اند و خسته شده‏اند [سرانجام سودى نیافته‏اند] – در آتشى سوزان درآیند – آنان را از چشمه‏اى بسیار داغ مى‏نوشانند – براى آنان طعامى جز خار خشک و زهرآگین وجود ندارد – که نه فربه مى‏کند و نه از گرسنگى بى‏نیاز مى‏نماید – در آن روز چهره‏هایى شاداب و باطراوت‏اند – از تلاش و کوشش خود خشنودند – در بهشتى برین‏اند – در آنجا سخن لغو و بیهوده نشنوند – در آن چشمه‏اى روان است – [و] در آنجا تخت‏هایى بلند و با ارزش قرار دارد.(1).

و نیز گوشه‏اى از آن روز را در سوره‏ى مبارکه‏ى ذاریات بدین صورت قرائت مى‏کنیم:

مرگ بر دروغ پردازان [که بدون دلیل و به ناحق درباره‏ى قرآن و حقایقش سخن پراکنى مى‏کنند.] – همانان که در جهالتى عمیق و فراگیر در بى‏خبرى و غفلتى سنگین فرورفته‏اند! – [همواره] مى‏پرسند: روز جزا چه زمانى خواهد بود؟ – همان روزى است که آنان را در آتش مى‏سوزانند – [و به آنان گویند:] عذابتان را بچشید، این همان عذابى است که [از روى ریشخند] شتاب در آمدنش را مى‏خواستید – بى‏تردید پرهیزکاران در بهشت‏ها و چشمه‏سارهایند – آنچه را پروردگارشان به آنان عطا کرده دریافت مى‏کنند؛ زیرا که آنان پیش از این همواره نیکوکار بودند – آنان اندکى از شب را مى‏خوابیدند [و بیشتر آن را به عبادت و بندگى مى‏گذراندند.] –

**سیماى نماز، ص: 143@

و سحرگاهان از خدا درخواست آمرزش مى‏کردند – و در اموالشان حقى براى سائل تهى‏دست و محروم از معیشت بود(2).


1) «هل أتاک حدیث الغاشیة – وجوه یومئذ خاشعة – عاملة ناصبة – تصلى نارا حامیة – تسقى من عین آنیة – لیس لهم طعام الا من ضریع – لا یسمن و لا یغنى من جوع – وجوه یومئذ ناعمة – لسعیها راضیة – فى جنة عالیة – لا تسمع فیها لاغیة – فیها عین جاریة – فیها سرر مرفوعة» غاشیه (88): 13 – 1.

2) «قتل الخراصون – الذین هم فى غمرة ساهون – یسألون أیان یوم الدین – یوم هم على النار یفتنون – ذوقوا فتنتکم هذا الذى کنتم به تستعجلون – إن المتقین فى جنات و عیون – آخذین ما آتاهم ربهم إنهم کانوا قبل ذلک محسنین – کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون – و بالأسحار هم یستغفرون – و فى أموالهم حق للسائل و المحروم» ذاریات (51): 19 – 10.