جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محبت الهى از دیدگاه امام سجاد

زمان مطالعه: 4 دقیقه

امام سجاد علیه‏السلام در مناجات هشتم از مناجات خمس عشر که به نام «مناجات مریدین» و مشتاقین است مى‏فرماید: «… و ما را به آن بندگان خاصت که با سرعت به سوى تو مبادرت مى‏جویند و دائم حلقه بر در تو مى‏زنند و شب و روز ترا پرستش مى‏کنند و از هیبت و عظمتت ترسان و هراسانند ملحق فرما. همان بندگان پاک که آب از سر چشمه‏ى صفاى توحید نوشاندى و به آرزویشان رسانیدى و حاجتهایشان برآوردى و به مقاصد عالیه شان به فضل و کرمت نائل ساختى و دلهاشان را پر از محبت خود فرمودى و آن تشنگان جرعه‏ى وصالت را از آب صاف (عشق و معرفت و طاعت) خود سیراب گردانیدى. پس به لطف تو به مقام لذت مناجاتت رسیدند و از کرمت منتهاى مقصودشان را که

**سیماى متهجدین، ص: 32@

مشاهده‏ى توست یافتند. پس اى خدایى که به هر که رو سوى تو آورد توجه و اقبال کرده و با عطوفت و مهر فضل و احسان مى‏کنى و به آنان که از یاد تو غافلند هم رئوف و مهربان هستى و با عاطفه و لطف و جاذبه‏ى محبت آنها را نیز به درگاهت مى‏کشانى. از تو اى خدا، درخواست مى‏کنم که بهره‏ى مرا از فضل خود بیشتر و منزلتم را نزد خویش بالاتر از همه‏ى آنان قرار دهى و قسمتم را از دوستى و عشق و محبتت بزرگ‏تر و نصیب معرفتم را به تو افزون‏تر گردانى که من اى خدا، توجهم از همه منقطع به سوى تو و دلم مشتاق توست. تویى مقصودم نه غیر تو. بیدارى و کم خوابیم از شوق تست. لقایت نور دیدگانم و مقام وصالت تنها آرزوى من است. شوقم منحصر به تو و سرگردان و واله محبت توام. دلباخته‏ى هواى توام. غرض و مقصدم خشنودى تست و به مشاهده‏ى تو نیازمندم و نعمت جوارت مطلوب من است و مقام قربت منتهاى خواهش من است و حال مناجات با تو فرح و آرامش خاطر من است و دواى مرض و شفاى قلب سوزانم و تسکین حرارت دل و رافع غم و اندوهم پیش تست…»(1).

و در مناجات نهم که «مناجات محبین» است مى‏فرماید: «اى خدا، آن کیست که شیرینى محبتت را چشید و جز تو کسى را خواست و آن کیست که به مقام قرب تو انس یافت و لحظه‏اى روى از تو گردانید؟ اى خدا! ما را از آنان قرار ده که براى مقام قرب و دوستى خود برگزیده‏اى و خالص براى عشق و محبتت نموده‏اى و به لقایت مشتاق و به قضایت خشنود نموده‏اى و نعمت دیدارت را به او عطا کرده اى و براى مقام رضایت برگزیده‏اى و از براى فراق و هجرانت در پناه خود گرفته‏اى و در جوار خود در نشیمنگاه عالم صدق و حقیقت او را جاى داده‏اى و به رتبه‏ى مخصوص گردانیده‏اى و لایق پرستش‏

**سیماى متهجدین، ص: 33@

خود نموده‏اى و دلباخته‏ى محبت و برگزیده براى مشاهده‏ى خویش گردانیده‏اى و یک جهت روى او را به سوى خود آورده‏اى و قلبش را از هر چه جز دوستى تست خالى ساخته‏اى و او را راغب به آنچه نزد تست گردانیده‏اى و ذکرت را به او الهام کرده‏اى و شکرت را به او آموخته‏اى و به طاعتت سرگرمش نموده‏اى و از صالحان خلق خود قرارش داده‏اى و براى مناجاتت انتخابش نموده‏اى و از هر چه او را از تو دور کند علاقه اش را بریده‏اى. اى خدا، ما را از آنان قرار ده که بالفطره به تو شادمان و خوشند و از دل ناله‏ى شوق مى‏کشند و همه‏ى عمر با آه و ناله‏ى (عاشقانه)اند. پیشانیشان در پیشگاه عظمتت به سجده و چشمهاشان بیدار در خدمتت و اشک دیدگانشان از خوفت جارى و دلهاشان علاقه مند عشق و محبتت و قلوبشان را جلال و مهابتت از عالم برکنده است.

اى خدایى که انوار قدسش به چشم دوستان در کمال روشنى است و تجلیات ذاتش بر قلوب عارفان او شوق و نشاظ انگیز است. اى آرزوى دل مشتاقان! اى منتهاى مقصود محبان! از تو درخواست مى‏کنم دوستى ترا و دوستى دوستدارانت را و دوست داشتن هر کارى که مرا به مقام قرب تو رساند و هم درخواست دارم که خود را از هر چه غیر توست بر من محبوب‏تر گردانى و محبتم را منحصر به مقام خشنودى خود سازى و شوقم را به تو بیش از عصیانت قرار دهى و بر من به یک نظر کردن بر جمالت منت گذار و به من به چشم لطف و محبت بنگر و هیچ وقت روى از من مگردان و مرا از اهل سعادت و سالکان طریق محبت نزد خود گردان. اى اجابت کننده‏ى دعاى خلق! اى مهربان‏ترین مهربانان عالم!»(2).

در مناجات یازدهم که «مناجات المفتقرین» نامیده شده و عرض حال نیازمندان به درگاه حضرتش مى‏باشد مى‏فرماید: «… و حرارت اشتیاقم را جز وصالت فرو نمى نشاند و

**سیماى متهجدین، ص: 34@

شعله‏ى سوز و گدازم را جز لقایت خاموش نمى‏کند و بر آتش شوقم چیزى جز نظر به جمالت آب نمى‏زند و دلم جز به قرب تو جایى آرام نمى‏گیرد. اندوه و حسرتم را جز نسیم رحمتت زایل نمى‏کند و دردم را جز توجهت کسى شفا نمى‏دهد و چیزى جز قرب تو غم از دل نمى‏برد و بر جراحتم جز بخششت مرهم نمى‏گذارد و زنگار قلبم را جز عفوت پاک نمى‏سازد و وسواس و اندیشه‏هاى باطل درونم را جز فرمان تو زایل نتواند کرد…»(3).

در مناجات دوازدهم که «مناجات العارفین» مى‏باشد و مى‏فرماید:

«… اى خدا! ما را از آن بندگانت قرار ده که نهال‏هاى شوق لقایت در باغ دلهایشان سبز و خرم گشته و سوز محبت سراسر قلب آنها را فرا گرفته است…»(4).

و باز در بخشى دیگر از همین مناجات مى‏فرماید: «… اى خداى من! چقدر یاد تو که به الهام خطور کند بر دلها لذت بخش است و چه اندازه فکر و اندیشه ها که در پرده‏هاى غیب به سوى تو سیر مى‏کنند شیرین است؟! چقدر طعم محبتت خوش و شربت قرب تو گواراست؟(4).


1) مفاتیح الجنان صص 227 و 228.

2) مفاتیح الجنان صص 229 و 230.

3) مفاتیح الجنان صص 221 و 232.

4) مفاتیح الجنان ص 234.