جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مرحوم نجفى قوچانى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مرحوم آقانجفى قوچانى (ره) ضمن گزارش و شرح ماجراهاى دوران طلبگى‏اش در اصفهان مى‏نویسد:

«… در این حجره تازه که حجره‏هامان به هم وصل بود. از میان طاقچه سوراخ نمودیم و ریسمانى در آن کشیدیم که یک سر ریسمان در حجره رفیق بود و یک سر آن در حجره من، وقت خواب، آن سر را رفیق به پا یا دست خود مى‏بست و این سر ریسمان را من به دست خود مى‏بستم که سحر هر کدام زودتر بیدار شویم دیگرى را بدون این که صدایى بزنیم، به توسط همان ریسمان بیدار کنیم که مبادا طلبه‏اى از صداى ما بیدار شود و راضى نباشد!»(1).

**سیماى متهجدین، ص: 150@


1) سیاحت شرق ص 248.