جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقدمه (35)

زمان مطالعه: 7 دقیقه

واژه‏ی تبلیغ، مانند هر واژه‏ی دیگر در طول تحولات تاریخى و اجتماعى از نظر معنا، کارکرد، جایگاه و خاستگاه دچار تحولات اساسى شده است. در اصطلاح امروزى، این واژه کاربرد و معنایى وسیع و پیچیده به خود گرفته است. زمانى، تبلیغ در حدّ برانگیختن احساسات و عواطف مخاطبان و آماده ساختن آنها براى پذیرش اندیشه، سلیقه، روش و یا کالاى مادى به شیوه‏ی تلقینى بود. اما امروزه، تبلیغ از محدوده‏ی ارتباط یک سویه و تلقینى فراتر رفته و به یک فرآیند دو سویه و تعاملى بین «گیرنده» و «فرستنده» تبدیل شده است؛ تا آنجا که امروزه مقوله‏ی تبلیغ در یک فضاى بین رشته‏اى و متأثر از رویکردهاى نوین در پهنه‏ی فن‏آورى، ارتباطات، روان‏شناسى، جامعه‏شناسى، مردم‏شناسى و… گستره و کارکرد خود را توسعه داده است.

تاکنون تلاش بسیارى شده است که مفهوم و کارکرد تبلیغ را متناسب با مدل‏ها و پارادایم‏هاى حاکم بر جوامع بازسازى و بازخوانى کنند؛ اما به نظر مى‏رسد این بازخوانى‏ها در بستر تحولات مدرنیته و فرامدرنیسم از بنیاد دگرگون شده باشد.

**راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 13@

فراگرد انتقال پیام از سوى فرستنده به گیرنده؛ مشروط بر آن که در گیرنده‏ی پیام، مشابهت معنى، با معنى مورد نظر فرستنده‏ی پیام ایجاد شود.(1) یعنى، ارتباط، معنى‏دار و اثربخش شود.

اما رابطه‏ی تبلیغ و ارتباط زمانى به خوبى تبیین مى‏شود که بتوان جایگاه‏ تبلیغ را با حفظ ضوابط و اصول صحیح آن بدور از استحمار و استثمار فکرى و عاطفى روشن کرد و از هرگونه سوء استفاده و مسخ افکار مخاطب اجتناب کرد. زیرا، مخالفان و موافقان زیادى در رشته‏هاى مختلف علوم اجتماعى وجود دارند که هر یک به تناسب انتظارى که از «کارکرد تبلیغ» دارند به‏ گونه‏اى متفاوت آن را تفسیر مى‏کنند و حتى بعضى از مخاطبان، تا آنجا پیش مى‏روند که تبلیغ را مغایر با اصول دموکراسى و جامعه مدنى تلقى مى‏کنند.

بدین معنى که، عده‏اى از پیشروان جامعه‏ی مدنى و پاى بند به اصول دموکراتیک اساساً مخالف این‏گونه شیوه‏ی تبلیغى براى ترویج اندیشه و یا ایده‏ی خاصى هستند و بر این باورند که «تبلیغ به‏گونه‏اى که معمول است، عمدتاً در جهت تلقین افکار عمومى بکار مى‏رود؛ و نگاهى بسیار تحقیرآمیز به انسان دارد». زیرا در تبلیغ، مبلّغ خود را در مرتبه‏اى فراتر از مخاطب قرار مى‏دهد و فرض مى‏کند که مخاطب منفعل، نادان، کم ارزش و شاید هم جانور خوست که باید با ارشاد و هدایت مبلّغ از این مقام پست نجات پیدا کند. به زبان روانکاوى رابطه‏ی مبلغ و مخاطبش رابطه‏ی والد ـ کودک است. اما در بیان خویشتن رابطه‏ی بالغ ـ بالغ «یا حداکثر کودک ـ کودک است(2).

**راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 14@

از طرف دیگر، اگر تبلیغ به عنوان فعالیتى که جنبه‏ی آموزشى با رویکرد تعاملى و تعقّلى دارد، نگریسته شود. بار منفى آن از نظر سیاست‏های پنهان تلقینى و تحمیلى برداشته مى‏شود و به منزله‏ی یک راهبرد آموزشی ـ تربیتی مى‏تواند در توسعه‏ی ذهن و بارورى اندیشه عمل کند. از این منظر، تبلیغ بستر اطلاع رسانی و ارتباط فعال و خلاق تلقى مى‏شود و مانع سوء استفاده از کارکردهاى غیر انسانى آن مى‏شود.

در واقع، باید از مفهوم ایستا و یا نگاه قیم مآبانه‏ی تبلیغ در فرآیند آموزشی پرده‏بردارى کرد تا تمایز بین «تبلیغ آگاهى بخش» و «تبلیغ تحریف‏گر» در نظام آموزشى آشکارتر و عمیق‏تر شود. زیرا آنچه که در تبلیغ به معناى مصطلح انتظار مى‏رود نوعى نسخه پیچى همگانى و القایی است که متضمن تصور کلیشه‏اى و «شئى‏گونه» مبلّغ نسبت به «مخاطب» است. به عبارت دیگر محور رویکرد تبلیغات یک سویه در آموزش این است که «انسان‏ها همه عین هم ـ و نه مثل هم ـ هستند: با نیازها، عواطف گرایش‏ها و رفتارهاى یکسان و تقریباً یکسان. پس مى‏توان براى همه نسخه‏اى واحد پیچید»، و آنها را همچون مهره‏هایى از زنجیره‏ی دستگاهی ماشینى تلقى کرد!

حال آنکه، تبلیغ فرآیندى است که محتوا، روش، ابزار و چیستى و چگونگى آن در تعامل با دو قطب سیال «گوینده» و «شنونده» تعیین مى‏شود. در چنین تعامل پیچیده و چند جانبه‏اى حداقل 5 عامل مداخله‏گرى فعال دارد که عبارتند از:

1ـ چه کسى؛ (پایگاه، منزلت و شأن و خاستگاه اجتماعى شخصیت گوینده).

2ـ چه چیزى را؛ (محتوا، ماهیت، جذابیت و کارکرد موضوع و مضمون تبلیغ).

3ـ به چه کسى؛ (نوع مخاطب از نظر سن، جنس، طبقه اجتماعى و فرهنگِ گیرنده یا شنونده).

4ـ از چه طریقى؛ (روش تبلیغ، رسانه و ابزار انتقال پیام، رهیافت‏هاى درونى و بیرونى، روش مستقیم و غیر مستقیم).

5ـ در چه موقعیتى؛ (وضعیت روحى و روانى، شرایط عاطفى و احساسى مخاطب، فضاى میدانى ذهن و عین) منتقل مى‏کند؟

**راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 15@

به عبارت دیگر هر یک از مؤلفه‏هاى یادشده را مى‏توان به حسب ساختار عناصر تبلیغ در ابعاد زیر نیز بازگویى کرد:

1ـ مخاطب‏شناسى؛ (شناختِ ویژگى‏هاى گیرنده و یا شنونده).

2ـ نیازشناسى؛ (شناخت نیازها، رغبت‏ها و علایق مخاطب).

3ـ روش‏شناسى؛ (شناخت و گزینش روش‏هاى مؤثر و کارآمد).

4ـ موقعیت‏شناسى؛ (شناخت فضاى روحى و روانى مخاطب و محیط او). 5ـ زبان‏شناسى و واژه گزینى (زبان آگاهى و هشیارى بر ادبیات و گفتمان روز).

6ـ زمان‏شناسى؛ (زمان آگاهى و توجه به ضرورت‏ها و مقتضیات زمان).

7ـ پیامدشناسى؛ (ارزشیابى، بازخوردگیرى و ارزیابى اثربخشى و کارآمد بودن فرآیند تبلیغ).

پاره‏اى دیگر از جامعه‏شناسان و متخصصان علوم ارتباطات عناصر تبلیغ را به‏ گونه‏اى دیگر نام‏گذارى و بیان کرده‏اند. به عنوان مثال، در مقاله «ارتباط سیاسى و پویایى جامعه(3)» نویسنده، این عناصر را در قالب پیام‏دهنده، پیام‏گیرنده رسانه و پیام مورد نظر و بالاخره واکنش و منظور خواسته شده از سوى پیام‏دهنده به شرح ذیل نام‏گذارى کرده است:

1ـ پیام دهنده: فرد یا گروهى که به منظور تأثیرگذارى بر مخاطب اقدام تبلیغى مى‏کند.

2ـ پیام: مجموعه‏اى از مضامین که از نمادهاى مختلف (کلمه، تصویر، حرکت و…) تشکیل شده است و پیام‏دهندگان مى‏کوشند به یارى آن افکارى را که در نظر دارند به ذهن دریافت کنندگان منتقل کنند.

3ـ رسانه: پیام دهندگان ناگزیر باید از رسانه استفاده کنند؛ یعنى راهى را براى انتقال پیام‏هایشان به مخاطبان بیابند. (از جمله مطبوعات، رادیو تلویزیون و دیگر رسانه‏هاى مکتوب و گفتارى و نمادین).

4ـ دریافت کننده پیام: فرد یا گروهى که از محتواى پیام دهنده آگاه مى‏شود. برخى پیام را مستقیماً از منبع ارتباط دریافت مى‏کنند و در حالى که عده‏اى دیگر به‏گونه‏اى غیر مستقیم؛ یعنى به صورت گزارش‏هاى دست دوم از افراد دیگر دریافت مى‏کنند.

**راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 16@

همان‏گونه که ملاحظه مى‏شود دیدگاه‏هاى مختلف و رویکردهاى متنوعى در فرآیند تبلیغ و چگونگى انتقال پیام وجود دارد. این دیدگاه‏ها در عصر جدید و در جهان کنونى از ژرفنا و فراخناى بیشترى برخوردار شده است.

«در این عصر،»جهان به هم پیوسته، محصول «انقلاب در ارتباطات و ظهور پدیده انفورماتیک» است (4) و سه پدیده‏ی نو: «رایانه»، «ماهواره» و «اینترنت»، جهان را چنان به هم پیوند داده‏اند که دنیاى جدید را دنیاى «بدون مرز» و «بدون دولت» نامیده‏اند، زیرا توزیع اطلاعات، داده‏ها، تصاویر و صدا در سطح بین‏الملل عملاً مرزهاى جغرافیایى و سیاسى را از میان برده است. به عبارتى دیگر مى‏توان عصر اطلاعات را، عصر خرد و دانایى از نوع دیگر دانست، انبوه داده‏ها و مشاهدات متنوع و متکثر، افراد را دچار «بحران انتخاب» نموده است، در چنین دنیایى تنوع و تفرق اجتناب‏ناپذیر است، در این صورت، چاره اندیشى در حفظ ارزش‏هاى ملى، مذهبى و میراث فکرى و فرهنگى امرى ضرورى مى‏شود. استمرار این روند و عدم چاره جویى و فقدان توانایى دفاع منطقى در حفظ ارزش‏هاى خودى ممکن است جامعه‏ی ما را دچار بحران نماید. پس چاره اندیشى در چنین «دنیاى پر مسئله»، پیچیده و نابسامان امرى حیاتى است. در شرایط جدید که ماهواره و اینترنت مرزها را در هم مى‏ریزد به طورى که در چند سال آینده شاهد اتصال تمامى دانشگاه‏ها، آموزشگاه‏ها و بنگاه‏هاى بازرگانى به اینترنت خواهیم بود. در این فضاى سیال و موّاج، آموزش و پرورش، تبلیغات، فرهنگ، دانشگاه و اقتصاد بدون حضور اینترنت فاقد هرگونه حرکت، رقابت، تحول و نوآورى خواهند بود. ابزارهاى نو شیوه‏هاى زندگى را آنچنان دچار تحول و دگرگونى خواهند ساخت که عده‏اى آن را «جادوى الکترونیک» نامیده‏اند.

در آینده‏اى نه چندان دور، ماهواره جزء لاینفک زندگى همه‏ی افراد خواهد شد و ارزش‏ها و دست‏آوردهاى خود را بر فرهنگ‏هاى بومى تحمیل خواهد کرد، در چنین دنیایى، کنترل و سانسور مفهومى نخواهد داشت و حتى مفهوم قدرت و مناسبات اجتماعى نیز دگرگون خواهد شد، بدین ترتیب، «خرد نوین» توانایى تغییر «خرد کهن» را خواهد داشت. و «دانایى» در این جهان

**راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 17@

ملاک «توانایى» خواهد شد. زیرا ابزارهاى تغییر را در اختیار دارد. خرد کهن براى ماندن باید توان خود را افزایش دهد. در عصر کنونى، همه چیز به سرعت رو به تغییر و تحول است، هر روز پدیده‏ی نوینى به جمع دیگر پدیده‏هاى موجود مى‏پیوندد و اثرى اجتناب‏ناپذیر بر پیکره‏ی نسل جدید بر جاى مى‏گذارد. «سرعت»، «تنوع» و «دگرگونى» سه عنصرى که در جهان به هم پیوسته امروز بسیار نقش آفرین است. امروزه رسانه‏هاى فرامرزى، دریاى عظیمى از اطلاعات و شاهراه بزرگى است که انتخاب راه درست را مشکل نموده است. گسترش و توسعه‏ی فن‏آورى و ارتباطات، زندگى «نسل جدید» را دگرگون مى‏سازد و چالش‏هاى عظیمى در پیش روى او قرار مى‏دهد و شیوه‏ی زندگى و فرهنگ او دستخوش تغییر قرار مى‏دهد. انقلاب ارتباطات، دوران تاریخى جدیدى را به دنبال دارد، چرا که امروزه کلیه‏ی اطلاعات، آزادانه در اختیار همگان قرار مى‏گیرد و ارزش‏هاى انسانى و باورهاى مذهبى و نهادهاى ملى و بومى رنگ خواهد باخت، لذا براى بقا و حفظ ارزش‏هاى بومى باید در حوزه‏هاى سیاست، فرهنگ، اقتصاد و هنر ایده‏هاى نو تولید نمود(5) بر این اساس است که باید فرآیند تبلیغ از نو مورد بازخوانى و بازنگرى قرار گیرد. و انواع رویکردهاى تبلیغى از نظر روش‏ها، راهبردها مبانى و ابزارها و مراحل آن به تبع این تحولات از نو باز سازماندهى شود.

در بخش اوّل این اثر، تبلیغ و اطلاع‏رسانى در عصر جدید، حیطه‏هاى تبلیغ در ابعاد شناختى و عاطفى و رفتارى، مراحل تبلیغ، انواع تبلیغ از نظر اثربخشى (تبلیغات سرد و تبلیغات گرم، تبلیغات هادى (رسانا) و تبلیغات عایق (نارسانا) و عوامل مؤثر در تبلیغ، اصول و قواعد تبلیغ، تبلیغ از دیدگاه اسلام و مکتب وحى مورد بحث قرار گرفته است و در بخش دوم، حکمت تبلیغ در حکایت‏هاى بلیغ با مراجعه به متون کهن و میراث غنى فرهنگ دینى و عرفانى به بحث گذاشته شده است.

از سوى دیگر، در این کتاب، تلاش شده است تا بر اساس نظریه‏هاى جامعه شناختى، روان شناختى و با تکیه بر آخرین یافته‏هاى علمى در قلمرو ارتباطات و اطلاع‏رسانى در عصر کنونى، جایگاه تبلیغ و راهبردهاى اثر بخش

**راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 18@

آن با تأکید بر دوره‏ی جوانى و نوجوانى ـ معرفى شود. زیرا تبلیغ در عصر جدید از بنیاد و اساس دچار تحولات فزاینده‏اى شده است‏ و عناصر مداخله‏گر در این فرآیند ناظر بر مناسبات جدید در عصر کنونى مى‏باشد. در عین حال، مؤلف بر این باور است که این نوشتار صرفاً در حد یک پیش درآمد اوّلیه براى باز کردن افق‏هاى جدید در پى‏ریزى بنیان‏هاى نظرى و کاربردى تبلیغ به منزله‏ی «علم» و «فن» و «هنر» مى‏باشد. امید است که صاحب‏نظران نیک‏اندیش و اندیشمندان حکیم با تکیه بر تعالیم عالیه مکتب توحید و الگویابى از سیره و سنت انبیاى الهى و ائمه اطهار (علیهم السلام) در پهنه‏ی فرهنگ‏سازى و اندیشه آفرینى، ـ آن هم در میان مخاطبان نسل جوان و نوجوان ـ گام‏هاى محکم‏تر و روشن‏ترى بردارند.

**راهبردهاى روان‏شناختى تبلیغ، ص: 20@


1) محسنیان راد، مهدى، ارتباطشناسى، سروش، چاپ اول 1369، ص 57. بر اساس این تعریف، هر چه معنى مورد نظر در فرستنده‏ی پیام، با معنى متجلى شده در گیرنده‏ی پیام، مشابهت بیشترى داشته باشد، ارتباط کامل‏تر است. از نظر پاره‏اى از صاحب‏نظران علوم ارتباطات، اگر معنى مورد نظر در فرستنده پیام را با M و معنى متجلى شده در گیرنده‏ی پیام را با َM مشخص کنیم، انواع وضعیت‏هاى زیر برقرار خواهد بود: وضعیت الف) 1=M َ/ M ارتباط کامل وضعیت ب) 1 > Mَ/ M ارتباط ناقص وضعیت ج) 0=Mَ/ M عدم ارتباط وضعیت د) 1 < Mَ/ M ارتباط + ارتباط با خود بر اساس فرمول فوق، مناسبات یک سویه، دو سویه و یا تعاملى بین وضعیت‏ها مى‏تواند در اثربخشى فرآیند تبلیغات مداخله نماید. (به نقل از پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، شماره‏ی 25).

2) ر.ک؛ در غیر این صورت…، مجید محمدى، گفتار روابط انسانى، تبلیغ یا بیان خویشتن، ص 123، انتشارات قطره، سال 1377».

3) روزنامه انتخاب، مورخ 1 / 9 / 79، محمدرضا حقیقى جواهرى.

4) نسل جدید و چالش‏هاى جدید، آریا، شماره 217.

5) منبع پیشین.