جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مواهب علیة (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

//سورة الاخلاص

مکّیّة وّ هى اربع آیات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ جماعتى از قریش گفتند اى محمد صفت کن از براى ما آن خدا که بپرستش او دعوت مى کنى و در معالم آورده گروهى از یهود گفتند که یا ابو القاسم وصف کن خداى را تا بتو ایمان آریم چه در توریت صفت او را دیده و دانسته ایم بگو چه چیز است و چه میخورد و چه مى آشامد و از که میراث گرفته و میراث او که خواهد گرفت این سوره نازل شد که قُلْ بگو اى محمد ص آن کسى که از وى مى پرسید هُوَ اللَّهُ اوست خداى تعالى أَحَدٌ یگانه متوحد بذات و متفرد بصفات اللَّهُ الصَّمَدُ خداى بى نیاز است از همه و اوست پناه نیازمندان نخورد و نیاشامد و پاینده است که هرگز فانى و نیست نشود ماوردى رح آورده که صمد آنست که هر چه خواهد کند و در عین المعانى از امام على ابن موسى رض نقل کرده اند که صمد آنست که عقلها از اطلاع کیفیت او ناامید باشند بیت

کمالش روى هر اندیشه بر بست

خرد را پشت ازین اندیشه بشکست

لَمْ یَلِدْ نزاد کس را ردّ یهود است که گفتند عزیر پسر اوست وَ لَمْ یُولَدْ و زاده نشد از کسى ردّ نصارى است که گویند که عیسى ع پسر مریم خدا است- وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ و نیست و نبوده و نخواهد بود مر او را کُفُواً أَحَدٌ همتائى هیچ یکى ردّ مجوس است و مشرکان عرب که گفتند که او را کفو هست یعنى اهرمن و بتان حاشا که نیست شیخ ابو على رودبارى رح گفته که شرکت دایر است بر عدد و تقلب و علت و معلول و شکل و ضد حق تعالى نفى عدد و کثرت کرد از ذات خود به هو اللّه و نفى تقلب و تنقیص فرمود به اللّه الصّمد و علّت و معلول را منتفى ساخت به لم یلد و لم یولد و اشکال و اضداد را مرتفع گردانید به و لم یکن له کفوا احد و ازین جهت است که این سوره را سوره اخلاص گویند محققان گفته اند که توحید بنفى وجود متماثل در ماهیت بر متکافى در قوت متصور تواند بود و متماثل در ماهیت و متکافى در قوّت یا متاخر باشد در رتبت بمثابه معلول باشد مثل ولد یا متقدم در ان بمنزله علت مثل والد یا معیت دارد بمثابه مقارن مثل کفو پس تمهید قاعده توحید که به قُلْ هُوَ اللَّهُ تقویم یافت بلم یلد که مقتضى نفى صنف اول است وَ لَمْ یُولَدْ که اقتضاى نفى صنف دوم مى کند وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ که مقتضى نفى صنف سوم است تمام شد و شیخ جمال الدین بن ساوجى رح گفته که معطله گویند عالم را صانع نیست و فلاسفه برآنند که هست اما او را نام و صفت نیست و مذهب ثنویان آنست که شریک دارد و مشبّه را اعتقاد آنست که بخلق ماند و یهود و ترسایان گویند او را زن و فرزند هست و معتقد مغان آنست که کفو دارد و چون بنده مؤمن گفت هو از تعطیل بیزار شد و چون گفت اللّه از گفتار فلاسفه مبرا گشت و چون گفت احد از روش ثنویه براءت نمود و چون بزیان راند که اللَّهُ الصَّمَدُ از مذهب مشبّه دور شد و چون لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ خواند از یهود و ترسا بیزارى کرد و چون وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ گفت از معتقد مغان تبرا نمود و بعضى گفته اند که اسرار از کلمه هو بهره گیرد و ارواح از ذکر اللّه ارتیاح یابد و دلها از نور احد محظوظ شود و عقول از سر اللَّهُ الصَّمَدُ نصیب یابد و نفس از تعقل لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ منتفع گردد و شخص از معنى وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ بمراد رسد و گفته اند کلمه هو قسم و الهان است و لفظ اللّه بهره دانشوران است نام احد حظ محبّان ست گفتار اللَّهُ الصَّمَدُ نصیب عارفان است و کلمات لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ پخش عاقلان است و الفاظ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ از ان عامه مومنان است هر که بسر هو رسد و اله است و هر که اللّه را داند عالم و عارف است و هر که احد را دریابد محب است و هر که صمد را شناسد عارف است و هر که لم یولد و لم یولد را اعتقاد کند عاقل است و هر که وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ راتصدیق نماید مومن است و هر که همه این معنى را جمع کند موحد خالص است و شمه از حقایق این سوره در تفسیر جواهر باز توان یافت و اللّه الهادى (1)


1) مواهب علیة، حسین بن علی کاشفی سبزواری، تحقیق: سید محمد رضا جلالى نائینى، ص 1383-1382، سازمان چاپ و انتشارات اقبال، تهران، 1369 ش.