پیش از شب عاشورا که سپاه عمر سعد به طرف خیمه گاه مى تازند، امام حسین علیه السلام به برادرش، حضرت عباس علیه السلام مى فرماید: «به طرف دشمن برو و به آنان بگو به ما مهلتى بدهند تا به نماز و مناجات با خدا و تلاوت قرآن بپردازیم.»
فهو یعلم انى احبّ الصلاة له و تلاوة کتابه و کثرة الدعا و الاستغفار(1).
خدا مى داند که من نماز را براى او و تلاوت آیات قرآن و دعا کردن بسیار و استغفار را دوست دارم. در همان وقت، حبیب بن مظاهر رو به سپاه دشمن مى کند و مى گوید: «چرا مى خواهید با گروهى بجنگید که از اصحاب لیل و شب زنده داران و اهل عبادتند؟»
محبوب شد هر آن که فداى حبیب شد
بیمار عشق بر همه دردى طبیب شد
نازم بر آن حبیب که بر یارى حبیب
از خون سرخ، موى سپیدش خضیب شد(2).
آرى، حسین علیه السلام را جان کلام، «نماز» است. آن حضرت آن قدر به نماز و دعا و نیایش و تلاوت قرآن علاقه نشان مى دهد که از دشمن درخواست مهلت مى کند تا شبى دیگر از عمر خویش را به راز و نیاز و مناجات با محبوب بنشیند.
عنوان فصل دوم نوشتار «نماز اصحاب امام حسین علیه السلام» است. نماز امام حسین علیه السلام و نماز آنانى که در راه او سر به نیزه گشتند نمازى نیست که بتوان به راحتى توصیفش کرد. نماز حضرت مسلم، نماز طفلانش، نماز حضرت زینب (سلام الله علیها) و… و آنانى که تن سپر کردند و تیر دشمن به جان خریدند تا حسین علیه السلام نماز را به پا دارد، شاید در این میان نماز طفلان مسلم ظریف تر باشد.
1) بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ص 392، ج44.
2) سید رضا مؤید.