وقتى طفلان مسلم، محمد و ابراهیم، به دست حارث اسیر شدند به طرف نهر فرات برده شدند تا در آن جا به شهادت برسند؛ آن دو کودک به حارث گفتند: «اکنون که قرار است ما را بکشى، مهلتى ده که چند رکعت نماز کنیم.»
حارث پذیرفت و گفت: «هر چه مى خواهید نماز کنید، اگر شما را نفع بخشد.»
کودکان مسلم چهار رکعت نماز گزاردند؛ پس از آن سر به جانب آسمان بلند نمودند و گفتند:
«یا حىّ یا قیّوم یا حلیم یا احکم الحاکمین احکم بیننا و بینه بالحق»
اى خداى زنده و حکیم، اى کسى که بردبارى و اى کسى که حاکم ترین حاکمان هستى! بین ما و این شخص دادرسى کن.
وقتى که نماز آن دو طفل به اتمام رسید، آن ملعون هر دو را به شهادت رسانید.
فصل سوم به «پیام هاى نماز عاشورا» اختصاص دارد.
فصل چهارم به «نماز در سیره نظرى امام حسین علیه السلام» مى پردازد و نویسنده سفارش هاى امام حسین علیه السلام را در مورد نماز بیان مى کند.