امام على علیه السلام مى فرماید: اَفْضَلُ النّاسِ مَنْ عَشِقَ العِبادَةَ وَ عانَقَها و أحَبَّها بِقَلْبِهِ وَ باشَرَها بِجَسَدِهِ و تَفَرَّغ لَها، فَهُوَ لا یُبالى عَلى ما أصْبَحَ مِن الدنیا عَلى یُسرٍ اَمْ عَلَى عُسرٍ. برترین مردم کسى است که به عبادت خدا عشق بورزد و براى آن آغوش باز کند و از جان آن را دوست بدارد و با بدن خود بدان بپردازد و به چیز دیگر اشتغال نیابد. چنین کسى را اندیشه آن نخواهد بود که دنیایش با آسایش و راحتى بگذرد یا با سختى و مشقّت.
امام حسین علیه السلام و یارانش شب عاشورا را با نماز و ذکر خدا و دعا و تلاوت قرآن سپرى کردند. دشمن با وجود آن که با تمام امکانات و ساز و برگ جنگى به میدان آمده و آن ها را در محاصره و تنگنا قرار داده بود ولى آن چنان روح نماز بر جمعشان حاکم بود که در سر هیچ کدام سودایى غیر خدا نبود و دنیا با تمام زخارف و زرق و برق و زیبایى اش در نظر آنان حقیر و خوار شده بود. عَظُم الخالِقُ فى اَنْفُسِهِم فَصَغُرَ ما دُونَهُ فى أعْیُنِهِم.(1) خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدار و حقیرند. از یاد خدا چنان آرامشى بر این جمع حاکم است که حتى دشمن را به رعب و وحشت مى اندازد. آنان با نماز و یاد خدا، ترس را ترسانده اند. هر لحظه که مى گذرد بر شادى و انبساط خاطر آنان افزوده مى شود. گویى که در محفل جشن و شادى گرد آمده باشند. این روحیه تا آخرین لحظات شهادت نیز ادامه داشت.
امام جواد علیه السلام به نقل از پدران بزرگوارشان مى فرماید: امام سجاد علیه السلام مى فرمودند: هنگامى که کار بر پدرم حسین بن على علیهما السلام سخت شد آنان که با او بودند به وى نگاه کردند و دیدند امام حسین علیه السلام برخلاف ایشان است. آن ها رنگشان تغییر نموده و قلبشان ترسناک است ولى امام حسین علیه السلام و برخى از یاران خاص وى چهره شان نورانى و برافروخته و با قلبى آرام به یکدیگر مى گفتند: اُنظُروا لا یُبالى بِالمَوْتِ. نگاه کنید که از مرگ باکى ندارد.(2).
1) نهج البلاغه ترجمه محمد دشتى، فرازى از خطبه همام (193)، ص402.
2) فروغ شهادت، على سعادت پرور، ص 181.