زمان مطالعه: < 1 دقیقه
[از این پس، چکیدهى هر گفتار در «نگاه دوم» مىآید.]
الف) تو صورتى دارى و سیرتى، قالبى دارى و قلبى، نماز تو نیز صورتى دارد و سیرتى و قلبى و قالبى. صورت نماز تو همین نشستنها و
**سفر به چشمهى نماز، ص: 16@
برخاستنهاست و سیرت آن، ظهور روح نماز در قلب توست.
ب) جوانى چون تو که حاضر نیست نخى به زور و ناروا از مردم بگیرد چگونه حاضر مىشود خون آنان را در شیشه کند.
ج) وقتى تو در جامعهاى زندگى کنى که مردم آن، خوردن و آشامیدن از ظرفهاى طلا و نقره و استعمال آنها را حرام مىدانند، آیا چنین مردم و جامعهاى به زراندوزى، احتکار و جمع ثروت و اندوختن طلا و نقره روى خواهد آورد؟
چنین نمازهایى است که مىتواند سعادت دو جهان را تضمین کند و لذت مناجات را در جان انسان بنشاند.
**سفر به چشمهى نماز، ص: 17@