الهى! دل بىحضور، چشم بىنور است.
الهى! خفتگان را نعمت بیدارى ده، و بیداران را توفیق شب زندهدارى و
**سفر به چشمهى نماز، ص: 53@
گریه و زارى.
الهى! آزمودم تا شکم دایر(1) است، دل بایر(2) است.
الهى! تا کعبهى وصلت فرسنگهاست و در راه خرسنگها. و این لنگ به مراتب کمتر از خرچنگ.
الهى! پیشانى بر خاک نهادن آسان است، دل از خاک برداشتن دشوار.
الهى! به سوى تو آمدم؛ به حق خودت مرا به من برمگردان.
الهى! در بسته نیست، ما دست و پا بستهایم.
الهى! آن که سحر ندارد، از خود خبر ندارد.
الهى! از من آهى، و از تو نگاهى.
الهى! آن که در نماز جواب سلامى نمىشنود، هنوز نمازگزار نشده. ما را با نمازگزاران بدار.
الهى! تاکنون مىگفتم: جهان را براى ما آفریدى، اکنون فهمیدم که خودت هم براى مایى.
الهى! شکرت که مىگویم: شکرت(3).
1) دایر: آباد.
2) بایر: مقابل دایر.
3) حسن زاده آملى، الهى نامه.