جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نیم نگاهى به مفهوم و محتواى نماز و نیایش

زمان مطالعه: 4 دقیقه

اگر کسى بخواهد با نیم نگاهى به نماز و نیایش، مفهوم و محتواى زیبا و مغز و روح سازنده‏ى آن را در چشم‏انداز خود و عصر و نسل‏ها قرار دهد، مى‏تواند چنین بنویسد:

1. بخش مهمى از نماز و نیایش، پاسخى است به انگیزه‏ى خداجویى و خداخواهى و خداشناسى و معنویت طلبى انسان و آگاهى از صفات خدا و حقوق و ویژگى‏ها و یاد خدا و ستایش ذات بى‏همتاى او.

2. بخش دیگر آن، خداپرستى و اعلام عاشقانه و خالصانه‏ى فروتنى و فرمانبردارى از آفریدگار و گرداننده‏ى دانا و تواناى هستى است.

3. بخش سوم، اعلام هدفمندى و هدفدارى آفرینش جهان و انسان و یا معادشناسى و باور این حقیقت که: روز رستاخیز و جهان دیگر و سراى پاداش و کیفر در پیش است و باید درست اندیشید و درست سخن گفت و عادلانه و انسانى رفتار نمود و حقوق و حرمت‏ها را پاس داشت و در این زندگى زودگذر، به بیراهه‏ى استبداد

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 206@

و خشونت و درنده‏خویى و ددمنشى و فریبکارى و عوام‏بازى نرفت.

4. بخش دیگر نماز و نیایش، فرصت طرح تقاضا و خواسته‏هاى سنجیده از بارگاه آن بى‏نیاز را به انسان مى‏دهد، و با این فرصت، انسان را از احساس بى‏کسى و تنهایى نجات داده و سرود دوستى را بر لب و رمز عشق و انس با او را بر گستره‏ى دل انسان مى‏نهد و بدین وسیله مایه‏ى آرامش جان و امنیت روان و راه نجات او مى‏گردد.

5. بخش دیگر نماز و نیایش، از سویى به نمازگزار فرصت شناخت بیشتر دادگرى و دادگسترى و دیگر وصف و ویژگى‏هاى خدا را مى‏دهد، و از سوى دیگر دست او را مى‏گیرد و به گذشته‏هاى دور و نزدیک تاریخ و فرجام عبرت‏انگیز خودکامگان و خشونت کیشان عصرها و نسل‏ها توجه مى‏دهد، تا از ژرفاى جان از یکتا فرمانرواى آفرینش و تدبیرگر حقیقى جامعه و تاریخ، خاضعانه بخواهد که سرنوشت او را نه چون سرنوشت سیاه آزادى ستیزان، بلکه بسان سرنوشت سپید و درخشان و تحسین برانگیز دادگران و آزادمنشان و مبارزان راه آزادى و رعایتگران حقوق بشر قرار دهد.

6. و آخرین بخش نماز و نیایش نیز، شناخت شایسته و بایسته‏ى اندیشه و منش و روش و سیره‏ى زیبا و مترقى پیامبر خدا و سرمشق گرفتن آن حضرت در زندگى است، تا نمازگزار آگاه و با معنویت بتواند به مدد این الگوگیرى و رهنمود آن سمبل رادیها و راستى‏ها، گمشده‏ى حقیقى خود را – که سعادت و سرفرازى و پویندگى و پایندگى است – بیابد و بسازد.

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 207@

با این بیان، انسانى که به نماز و نیایش برمى‏خیزد، خداى را به بزرگى یاد مى‏کند، او را برتر و والاتر مى‏شمارد، به یاد نعمت‏هاى بى‏شمار او مى‏افتد، او را به مهر گسترى و مهربانى ستایش مى‏کند، سپاس او را مى‏گوید، با یاد عدالت و دادگرى و کیفر و پاداش او زندگى مى‏کند، زبان به بندگى او مى‏گشاید و از او یارى مى‏جوید و صمیمانه از آن مهر گستر مى‏خواهد که او را از راهى که گمراهان و مورد خشم قرارگرفتگان رفتند، حفظ کند؛ به راستى آیا جوشش چنین اندیشه و منطقى از قلب و زبان فرد و جامعه و مدیریت آن، انسان را به سوى درستى و جوانمردى و رعایت حقوق و حرمت بشر – که جهان و جهانیان هماره تشنه‏ى آن هستند – برنمى‏انگیزد؟

آیا جوشش چنین بینش و روش و رفتار مترقى و چنین فکر و ذکر خداپسندانه‏اى از ژرفاى جان و تک تک ده میلیون ملیارد سلول وجود انسان، او را به سوى دگرخواهى و دگردوستى و معنویت و اخلاق زیبا اوج نمى‏بخشد؟

فرد و جامعه‏اى نمازگزار افزون بر اینها، به رکوع مى‏رود، سر خضوع و سجده بر آستان او مى‏نهد، و خود برتربینى‏ها و خودکامگى‏ها را از کران تا کران جان بیرون مى‏ریزد و زنگارهاى آن را مى‏زداید.

به تشهد مى‏نشیند و به یکتایى خدا و بندگى پیامبر و رسالت او گواهى مى‏دهد و از بارگاه دوست تقاضا مى‏کند که او را در ردیف بندگان شایسته و رشد یافته و اصلاحگرش در گذر زمان و بستر جامعه و تاریخ قرار دهد.

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 208@

آیا این کارها موجى از معنویت و اخلاق را – که بسان سدى نیرومند در برابر خودخواهى و مرزشکنى مى‏ایستد – در دنیاى وجود او پدید نمى‏آورد و شکوفا نمى‏سازد؟

به ویژه که این کار در آغاز روز، نیمه‏هاى روز و آغاز و واپسین ساعت‏هاى شب تجدید گردد؟

افزون بر این، نمازگزار به هنگام آماده شدن براى نماز، به مقدمات و پیش شرطهایى براى درستى نمازش مى‏اندیشد و به سوى پیش نیازهایى مى‏رود که این‏ها نیز باعث پاکیزگى و بهداشت جسم و روح و دورى گزیدن او از حق‏کشى و درآمد ناروا و غذاى حرام و مسکن غصبى و روابط ناسالم اقتصادى و اجتماعى و جسمى و جنسى و پرهیز از اشتغال ظالمانه و مخرب او مى‏گردد، آیا همه‏ى این‏ها در برنامه‏ى شبانه‏روزى نماز، انسان را از قانون‏شکنى آشکار و نهان و نگاه ابزارى به مقررات و مقدسات و بهره‏ورى ابزارى از مذهب و باورهاى درست باز نمى‏دارد؟

آرى، نماز و نیایش، خداى مهر گستر را به یاد انسان مى‏آورد تا او را بشناسد و به او عشق ورزد و نعمت‏هایش را سپاس گوید و پاسخ فطرت توحیدى و دل خداجو را بدهد.

نماز و نیایش، بم دل‏انگیز مهر گسترى و ترنم دلنواز بنده‏نوازى خداى را در شبانه‏روز بر گوش جان انسان مى‏نوازد تا با روح امید و نوید و نشاط و طراوت، زندگى و حرکت کند و دستخوش افسردگى و احساس پوچى و پوکى نگردد.

نماز و نیایش، لغزش‏ها را یادآور مى‏گردد تا انسان به چاره‏جویى و

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 209@

توبه و جبران و اصلاح خود و جامعه و جهان خود برخیزد و به سرنوشت تبهکاران و خودکامگان اصلاح‏ستیز تاریخ گرفتار نگردد.

نماز و نیایش، از خطرها هشدار مى‏دهد تا انسان هماره به فکر آن سوى مرزها و جهان پس از مرگ باشد و درست رفتار کند و با بارى گران از حق‏کشى و بیداد و نقض حقوق بشر و حقوق حیوان و طبیعت و حقوق محیط زیست و حقوق جاندار و بى‏جان در آن جهان حضور نیابد و سرنوشت خود را سیاه و خود را تیره‏بخت و دوزخى نسازد.

و سرانجام اینکه نماز و نیایش، نجات‏بخش انسان از احساس بى‏کسى و تنهایى، رمز دوستى و عشق با خدا و انس با او و مایه‏ى آرامش جان و روان است و به او امکان طرح خواسته‏هایش از بارگاه آن بى‏نیاز و نعمت بخش را مى‏دهد. او را به شناخت صفات خدا و حقوق و ویژگى‏هاى او راه مى‏نماید، همچنانکه به شناخت شایسته و بایسته‏ى پیامبر خدا و سرمشق گرفتن از آن حضرت در زندگى اوج مى‏بخشد.

راستى کدامین ما انسانهاى خود دوست و سودجو و خودمحور، براى تربیت و خودسازى و اوج خود از چاه خودخواهى و براى مهار و کنترل کشش‏ها، در لحظه لحظه‏هاى زندگى از گوش جان سپردن به این درس‏ها و تکرار و تلقین و اندیشیدن در این فضاى معنوى بى‏نیازیم؟