جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وصل آخر (در سرى از اسرار سلام است)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

از آنچه مذکور شد، از سر صلوة – که حقیقت آن عبارت از سفر الى الله و فى الله و من الله است – در سر سلام مطلبى دیگر معلوم شود. و آن آن است که چون سالک در حال سجده غیبت مطلقه از همه‏ى موجودات براى او دست داد و از همه‏ى موجودات غایب شد و در آخر سجده حالت صحوى براى او رخ داد و در تشهد نیز این حالت قوت گرفت، ناگاه از حال غیبت از خلق به حضور منتقل شد و ادب حضور را به جاى آورد، و در آخر تشهد توجه به مقام نبوت پیدا کرد و در محضر ولایت آن سرور، ادب حضور را که سلام شفاهى است به جا آورد. و پس از آن، به تعینات نور ولایت، که قواى ظاهره و باطنه‏ى خود و «عباد الله الصالحین» است، توجه نموده ادب حضور را ملحوظ داشت. و پس از آن، به مطلق کثرات غیب و شهادت توجه پیدا نموده ادب حضور را ملحوظ داشته شفاهاً سلام تقدیم داشت و سفر رابع که «من الخلق الى الخلق»(1) است تمام شد.

**سر الصلوة، ص: 115@

و این اجمال را تفصیل بیش از آن است، که اکنون «من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش».(2).

**سر الصلوة، ص: 116@


1) اشاره است به یکى از اسفار اربعه که عرفاً در سلوک معنوى براى سالک قائل شده‏اند. مراجعه شود به رساله‏ى مرحوم آقا محمدرضا قمشه‏اى درباره‏ى اسفار اربعه که حضرت امام قدس سره در کتاب مصباح الهدایة ملخص آن را نقل فرموده‏اند. و به مقدمه‏ى مرحوم صدرالمتألهین بر کتاب اسفار.

2) من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر / من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش – سعدى.