جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وصل (در بیان مراقبت از وقت)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

بدان که مراقبت اوقات صلوات، که میقات حضور رب و میعاد جناب

**سر الصلوة، ص: 63@

ربوبیت است، از مهمات نزد اهل مراقبه است؛ که اهل مناجات و سلوک انتظار آن را مى‏کشیدند و خود و قلوب خود را مستعد براى دخول آن مى‏کردند و با حال طهارت ظاهر و باطن از آن استقبال مى‏نمودند و از اشتغالات دیگر یکسره کناره مى‏کردند و قلب را بکلى از غیر و متوجه به میعادگاه حق مى‏کردند.

و از بعض زوجات رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده که «آن بزرگوار با ما مشغول صحبت بود و ما هم با او مکالمه مى‏کردیم، همین که وقت نماز داخل مى‏شد گوئى ما را نمى‏شناخت و ما او را نمى‏شناختیم و از هر چیز اشتغال خود را صرف مى‏کرد و به حق مشغول مى‏شد.»(1).

و جناب مولى الموحدین علیه الصلوة و السلام وقتى که وقت نماز مى‏شد به خود مى‏پیچید و متزلزل مى‏شد. از آن حضرت سؤال شد: «چه مى‏شود تو را یا امیرالمؤمنین؟) مى‏فرمود: (آمد وقت امانتى که حق تعالى عرضه داشت بر آسمانها و زمین و آنها ابا کردند از حمل آن و برحذر شدند از آن.»(2) و جناب على بن الحسین علیهماالسلام وقتى مهیاى براى وضوء مى‏شد رنگ مبارکش زرد مى‏شد. سبب سؤال شد. فرمود: «آیا نمى‏دانید در حضور کى ایستادم؟»(3) و در احادیث است که «نشستن در مسجد براى انتظار نماز، عبادت است.»(4).

بالجمله، آنها که عبادت حق و مناجات محبوب مطلق و مکالمه‏ى با مالک الملوک را تکلیف نمى‏دانستند و سر بار خود نمى‏پنداشتند، اگر از اهل حب و عشق بودند، لذت مناجات حق و اشتیاق ملاقات محبوب را با ملک هستى بدل نمى‏کردند و با حق و عبادت او عشقبازى مى‏نمودند. و اگر از اهل ایمان

**سر الصلوة، ص: 64@

بودند، مى‏دانستند که حیات عالم آخرت و سرمایه‏ى زندگانى آن نشئه به عبادت حق است و بهشت جسمانى و حور و قصور آن، صور اعمال انسانى است: فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره.(5).

پس از آنکه انسان ایمان به نتایج اعمال و اهمیت آن آورد، البته از اوقات آن مراقبت مى‏کند. و ما پیش از این بیان کردیم که یکى از اسرار بزرگ عبادات آن است که هر یک را در قلب تأثیر و صورتى است که آن را نورانى کند و جنبه‏ى ملک را خاضع پیش حضرت ملکوت نماید و حالت انقیاد کامل از براى جنود نفس نسبت به روحانیت پیدا شود و اراده‏ى نفس مستقل گردد. و هر یک این امور از مهمات است که در عوالم غیبیه تأثیرها دارد؛ و صورت غیبى بعض از آنها بهشت صفات است که از بهشت اعمال بالاتر است. و این نتایج بر اعمال و خصوصاً بر نماز، که خیر اعمال است، مترتب نشود مگر آنکه انسان آنها را از روى تفکر و تدبر و حضور قلب آورد.

و از امورى که انسان را اعانت کامل کند بر تحصیل حضور قلب، مراقبه‏ى از وقت است که عهد معهود و میعاد موعود حق است. و شخص سالک الى الله و مجاهد فى سبیل الله اگر نتوانست تمام اوقات خود را به حق دهد، لااقل این پنج وقت را که حق تعالى به او وقت داده و دعوت براى ملاقات فرموده باید مراقبت کند و از حق تعالى به جان و دل تشکر کند که او را اجازه‏ى ورود در مناجات داده و بار خدمت در مجلس انس و محفل قدس داده. پس، از آن غفلت نکند و از وعده‏گاه حق تخلف نورزد، شاید مواظبت بر اوقات و مراقبت از میعاد ملاقات، که در اول امر بى مغز و صورى است، به توفیق حق و دستگیرى آن ذات مقدس، جل شأنه، حقیقت پیدا کند و با مغز شود؛ آن وقت به لذت مناجات و انس با محبوب نائل شود و سر حقیقى عبادت را دریابد و فتح ابواب عبادت روح و قلب بر او گردد و رفته رفته جنود الهیه را در مملکت وجود خود قائم به عبادت حق بیند و کشف نمونه‏اى از سبحات جمال و جلال

**سر الصلوة، ص: 65@

بر قلب او شود و به اول جلوه‏ى توحید افعالى نائل گردد و پس از آن براى او راه سلوک الى الله مفتوح شود و لیاقت ورود در صلوة حقیقى پیدا کند، باذن الله تعالى.


1) بحارالانوار، ج 81، ص 258، «کتاب الصلوة»، باب 38، حدیث 56.

2) مستدرک الوسائل، «کتاب الصلوة»، «ابواب افعال الصلوة»، باب 2، حدیث 14.

3) محجة البیضاء، ج 1، ص 351، «کتاب اسرارالصلوة».

4) الجلوس فى المسجد انتظار للصلوة عبادة. بحارالانوار، ج 80، ص 380، «کتاب الصلوة»، «باب فضل المساجد»، حدیث 47. وسائل الشیعة، ج 3، ص 84، «کتاب الصلوة»، «ابواب المواقیت»، «باب استحباب الجلوس فى المسجد و انتظار الصلوة فیه».

5) «پس هر کس به سنگینى ذره‏اى خیر انجام دهد آن را مى‏بیند؛ و هر کس به سنگینى ذره‏اى شر انجام دهد آن را خواهد دید.» (زلزال / 8).