به هنگام رسیدن وقت نماز، توجه داشته باش که موقعیت بسیار والایى است که حضرت دوست براى انجام بندگى تو قرار داده و زمان چنگ زدن به عوامل نجات است، پس گشاده رو و دلشاد باش؛ زیرا وسیلهى نزدیکى به حق فراهم شده.
بعضى از زنان پیامبر صلى الله علیه و آله مىگویند:
رسول حق با ما حرف مىزد و ما با او سخن مىگفتیم، چون وقت نماز مىرسید آن گونه مىشد که ما را نمىشناسد، و ما هم نسبت به او بیگانهایم(1).
امیرالمؤمنین علیهالسلام به هنگام دخول وقت، لرزه بر اندامش مىافتاد و به خود مىپیچید. عرضه مىداشتند: چه شده؟ مىفرمود: وقت اداى امانتى رسیده که به آسمانها و زمین و کوهها ارائه کردند ولى آنها از قبولش سر برتافتند(2).
حضرت زینالعابدین علیهالسلام وقت نماز رنگ از چهرهاش مىرفت و رو به زردى مىگرایید(3).
**سیماى نماز، ص: 115@
1) «و قالت عائشة: کان رسول الله صلى الله علیه و آله یحدثنا و نحدثه فإذا حضرت الصلاة فکأنه لم یعرفنا و لم نعرفه» عوالى اللآلى: 1 / 324، حدیث 61؛ بحارالأنوار: 81 / 258، باب 16، حدیث 56.
2) «و فى تفسیر القشیرى إنه کان علیهالسلام إذا حضره وقت الصلاة تلون و تزلزل فقیل له: ما لک فیقول: جاء وقت أمانة عرضها الله تعالى على السماوات و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و حملها الانسان فى ضعفى فلا أدرى أحسن إذا ما حملت أم لا» المناقب: 2 / 124؛ بحارالأنوار: 81 / 256، باب 16، حدیث 53.
3) «و عنه علیهالسلام أنه کان إذا توضأ للصلاة و أخذ فى الدخول فیها اصفر وجهه و تغیر لونه…» دعائم الإسلام: 1 / 158؛ بحارالأنوار: 81 / 256، باب 16، حدیث 66.