جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پیشگفتار (14)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند

گرد در و بام دوست پرواز کنند

هر جا که درى هست به شب مى‏بندند

الا در دوست را که شب باز کنند

انسان در دوران زندگى پر شر و شور خود دستخوش جریانات و القائات فکرى گوناگونى قرار مى‏گیرد و به تناسب استعدادهاى درونى و محیط و زمینه‏ى فکرى واکنش‏هاى مختلفى نشان مى‏دهد و در مسیرى که نشأت گرفته از جهان بینى او است قرار مى‏گیرد. آنچه که در طول تاریخ بشر همواره دستگیر او در تمام پستى و بلندى‏هاى زندگى وى بوده، میزان و نوع رابطه‏ى وى با خالق بى همتا است. این خداشناسى است که به بشر یاد مى‏دهد چگونه حرکت کند و کدام مسیر، او را به سر منزل سعادت و خوشبختى و کمال واقعى خود مى‏رساند. انسان همواره طالب کمال است و تاریخ نشان داده هرگز انسان‏هایى که از مسیر حقیقت دور افتاده‏اند نتوانسته‏اند به آن کمال مطلوب دست یابند. لذا مذاهب و عقاید گوناگونى تشکل یافته که اساس اکثریت قریب به اتفاق آنها اقناع حس پرستش بوده است. بشر غرق شده در هوى و هوس مى‏خواسته لجامى از حقیقت بر هوس باطل خود بزند.

کسانى که در مسیر خداشناسى زحمات طاقت فرسایى را متحمل شده‏اند و به لب توحید و مغز آن دست یافته‏اند درکى ماوراى دیگر انسان‏ها نسبت به طبیعت و جهان اطراف خود و عقایدى کاملا متفاوت از اهل باطل و عصیان داشته‏اند.

یکى از بزرگان مى‏گوید: «اگر انسان تسلیم خدا شود، رأى و سلیقه خود را کنار بگذارد و خود را به تمام معنا به خدا واگذار نماید، خداوند او را براى خود تربیت مى‏کند. کسى که براى خدا تربیت شده با کسى که صبح تا به شب مشغول امور دنیوى است و با خدا و خداپرستان کارى ندارد تفاوت بسیار دارد.»

**سیماى متهجدین، ص: 10@

و باز مى‏گوید: «اگر چشم براى خدا کار کند، مى‏شود «عین الله» و اگر گوش براى خدا کار کند، مى‏شود «اذن الله» و اگر دست براى خدا کار کند، مى‏شود، «یدالله» تا مى‏رسد به قلب انسان که جاى خدا است که فرموده‏اند: «قلب المؤمن عرش الرحمن» قلب مؤمن، عرش خداوند رحمان است.»

«کارها را بایستى براى او بکنى، آن هم با محبت او؛ یعنى او را دوست داشته باشى و اعمالت را به دوستى او انجام دهى. داشتن محبت به خدا، و انجام عمل براى خدا سر همه ترقیات معنوى بشر است و این در سایه مخالفت با نفس است؛ بنابراین تمام ترقیات بشر در مخالفت با نفس است، تا با نفس کشتى نگیرى و زمینش نزنى، ترقى نمى‏کنى.»

و از جمله روش‏هاى نیل به آن کان عظمت و سرچشمه زلال معرفت، تهجد و شب زنده‏دارى است. پروردگار عظیم‏الشأن را سپاس مى‏گویم که بر این بنده کم‏ترین منت نهاد تا به قلم قاصر و بیان الکن خویش مجموعه‏اى ناقابل را به دوستداران حق و حقیقت و متهجدین شب زنده دار تقدیم دارم؛ تا بلکه با دعاى خیر خود من حقیر عاصى را نیز دستى گیرند و از ظلمات معاصى نجات بخشند.

خداى تعالى را شاکرم که اجلم را تا تکمیل نهایى این مجموعه به تأخیر انداخت و با الطاف بیکران خویش بنده نوازى نمود. و اینک این هدیه ناقابل در مقابل شما عزیزان صاحب بصیرت قرار دارد. امیدوارم بزرگان و سروران معزز به دیده‏ى اغماض نگریسته، اشکالات این مجموعه را به این حقیر گوشزد نمایند تا در نوبت‏هاى چاپ بعدى رفع شده و در اختیار عزیزان قرار گیرد. ان شاء الله تبارک و تعالى

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

سید حسن موسوى

**سیماى متهجدین، ص: 12@