جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چرا برخى از نمازگزاران اصلاح ناپذیرند

زمان مطالعه: 3 دقیقه

افزون بر این، نمازگزار به هنگام آماده شدن براى نماز، به پیش شرطهایى براى درستى نمازش مى‏اندیشد و به سوى پیش نیازهایى مى‏رود که این‏ها نیز باعث پاکیزگى و بهداشت جسم و روح و دورى گزیدن او از حق‏کشى و غذاى حرام و مسکن غصبى و روابط ناسالم اقتصادى و اجتماعى و پرهیز از اشتغال ظالمانه و ویرانگر او مى‏گردد؟ آیا این‏ها، انسان را از قانون شکنى آشکار و نهان و

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 31@

نگاه ابزارى به مذهب و خدا باز نمى‏دارد؟

چرا، باز مى‏دارد، اما هر نماز و نیایشى به اندازه‏ى روح و جان و مغز و اخلاص همان نماز و نیایش مى‏پالاید و مى‏سازد، نه بیشتر؛ اگر از شرایط کامل سرشار بود، اثر پالاینده و سازنده‏ى آن هم جامع و کامل خواهد شد و نمازگزار آگاه و با معنویت بسان پیامبران و امامان راستین، جز خشنودى خدا و رعایت حقوق مردم نمى‏بیند و سراسر زندگى‏اش بوستانى از گل‏ها و لاله‏هاى کمال و دنیایى از رایحه و عطر دل‏انگیز رادیها و راستى‏ها و وفاها و صفاها و بشر دوستى‏ها و… مى‏گردد، و یک خار بى‏مقدار گناه و ستم و خودخواهى هم در مزرعه‏ى زندگى او نمى‏روید، اما اگر نماز و نیایش، از شرایط درست سرشار نبود، در آن صورت اثر پالاینده و سازنده‏ى آن هم به همان نسبت کاهش مى‏یابد، و اگر نماز و نیایشى ظاهرى و صورى و بدون عرفان و اخلاص و فاقد شرایط بود، اثر پالاینده و سازنده‏ى آن هم ناچیزتر مى‏گردد و چنین نمازى نمى‏تواند نمازگزار را از گناه و زشتى و ستم و حق کشى و شکستن مرز مقررات و نقض حقوق بشر باز دارد. اما شاید بتوان گفت حتى این نماز هم بى‏اثر نیست، ما چه مى‏دانیم، شاید چنین نمازگزارى اگر همین نماز ظاهرى را هم نداشت و رو به خدا نمى‏ایستاد، سیاهکارتر و بازیگرتر و سنگدل‏تر مى‏شد.

پس به هر حال، نماز و نیایش بى‏اثر نیست، مگر اینکه از ریشه ریاکارانه و سوداگرانه باشد و به ابزار فریب و انحصار و چماق سلطه و سرکوب تبدیل گردد و بخواهند از آن، کار استبداد و خودکامگى کشند و آن را جاده صاف کن دیکتاتورى و وسیله‏ى تخدیر مردم

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 32@

سازند، این نماز و نیایش است که دیگر نه تنها اثر پالاینده و سازنده و بیدارگر ندارد که جز بر دورى چنین نمازگزار و پیشواى نمازى از خدا و منش و اخلاق خداپسندانه نمى‏افزاید، چرا که دیگر نمازى در کار نیست.

از پیامبر آورده‏اند که در این مورد فرمود:

«من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم یزدد بها من الله الا بعدا؛» (1)

کسى که نمازش، او را از زشتى و گناه باز ندارد، چنین نمازى جز بر دورى او از خدا نمى‏افزاید.

در بیان دیگرى در نقش تربیتى و اصلاحى نماز فرمود:

«لا صلوة لمن لم یطع الصلوة، و طاعة الصلوة أن ینتهى عن الفحشاء و المنکر؛» (2).

کسى که از نماز فرمانبردارى نکند، نماز او در حقیقت نماز درست و خدا پسندانه‏اى نیست؛ و فرمانبردارى از نماز و نیایش آن است که نمازگزار از زشتى و گناه دورى جوید و هشدار نماز و یاد خدا را با گوش جان بشنود و با دل بپذیرد.

به بیان دیگر، پیام روایت این است که وقتى نماز و نیایش انسان را از گناه و زشتى دور مى‏سازد که به آن دل دهد، و پیام انسان‏ساز آن را بشنود، و کارهایى انجام دهد که به خدا نزدیک گردد؛ اما هنگامى‏ که نمازگزار از گناه و زشتى دورى نجوید، نماز او داراى وصف و شرایط و

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 33@

اثر مورد نظر قرآن نیست، و تنها زمانى نماز او اثربخش و مفید و انسان‏ساز مى‏گردد که از نافرمانى خدا توبه کند و خویشتن را از اسارت هوس‏ها و وسوسه‏هاى شیطان و ارتباط ناسالم نجات بخشد، و این کار ممکن است و گاه نماز ظاهرى و صورى هم سرانجام چنین اثر تربیتى و اصلاحى را در نمازگزار مى‏نهد، تا چه رسد به نماز راستین و سرشار از شرایط و آداب معنوى.

در تفسیر این آیه، از «انس بن مالک» آمده است که جوانى از «انصار» نمازهایش را با پیامبر به جماعت مى‏خواند، اما گاه به زشتى و قانون‏شکنى دست مى‏یازید، برخى جریان را به پیامبر گزارش کردند، و آن حضرت ضمن تدبیر فرهنگى براى اصلاح او فرمود:

«ان صلوته تنهاه یوما؛» (3).

سرانجام نماز آن جوان او را به راه درست، راه نموده و از گناه و نافرمانى خدا باز مى‏دارد.

و نیز آورده‏اند که:

«قیل لرسول الله ان فلانا یصلى بالنهار و یسرق باللیل؛ فقال ان صلوته لتردعه» (4).

به پیامبر گزارش گردید که یکى از نو مسلمانان روزها نماز مى‏خواند و در همان حال شبانگاهان دست به سرقت مى‏زند؛ پیامبر فرمود: نماز او سرانجام وى را از گناه و مرزشکنى باز خواهد داشت.

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 34@


1) نهج الفصاحة / ح 2822.

2) مجمع البیان / ج 4 / ص 285.

3) الکشاف / ج 3 / ص 207؛ مجمع البیان / ج 4 / ص 285.

4) همان منابع.