افزون بر این، نمازگزار به هنگام آماده شدن براى نماز، به پیش شرطهایى براى درستى نمازش مىاندیشد و به سوى پیش نیازهایى مىرود که اینها نیز باعث پاکیزگى و بهداشت جسم و روح و دورى گزیدن او از حقکشى و غذاى حرام و مسکن غصبى و روابط ناسالم اقتصادى و اجتماعى و پرهیز از اشتغال ظالمانه و ویرانگر او مىگردد؟ آیا اینها، انسان را از قانون شکنى آشکار و نهان و
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 31@
نگاه ابزارى به مذهب و خدا باز نمىدارد؟
چرا، باز مىدارد، اما هر نماز و نیایشى به اندازهى روح و جان و مغز و اخلاص همان نماز و نیایش مىپالاید و مىسازد، نه بیشتر؛ اگر از شرایط کامل سرشار بود، اثر پالاینده و سازندهى آن هم جامع و کامل خواهد شد و نمازگزار آگاه و با معنویت بسان پیامبران و امامان راستین، جز خشنودى خدا و رعایت حقوق مردم نمىبیند و سراسر زندگىاش بوستانى از گلها و لالههاى کمال و دنیایى از رایحه و عطر دلانگیز رادیها و راستىها و وفاها و صفاها و بشر دوستىها و… مىگردد، و یک خار بىمقدار گناه و ستم و خودخواهى هم در مزرعهى زندگى او نمىروید، اما اگر نماز و نیایش، از شرایط درست سرشار نبود، در آن صورت اثر پالاینده و سازندهى آن هم به همان نسبت کاهش مىیابد، و اگر نماز و نیایشى ظاهرى و صورى و بدون عرفان و اخلاص و فاقد شرایط بود، اثر پالاینده و سازندهى آن هم ناچیزتر مىگردد و چنین نمازى نمىتواند نمازگزار را از گناه و زشتى و ستم و حق کشى و شکستن مرز مقررات و نقض حقوق بشر باز دارد. اما شاید بتوان گفت حتى این نماز هم بىاثر نیست، ما چه مىدانیم، شاید چنین نمازگزارى اگر همین نماز ظاهرى را هم نداشت و رو به خدا نمىایستاد، سیاهکارتر و بازیگرتر و سنگدلتر مىشد.
پس به هر حال، نماز و نیایش بىاثر نیست، مگر اینکه از ریشه ریاکارانه و سوداگرانه باشد و به ابزار فریب و انحصار و چماق سلطه و سرکوب تبدیل گردد و بخواهند از آن، کار استبداد و خودکامگى کشند و آن را جاده صاف کن دیکتاتورى و وسیلهى تخدیر مردم
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 32@
سازند، این نماز و نیایش است که دیگر نه تنها اثر پالاینده و سازنده و بیدارگر ندارد که جز بر دورى چنین نمازگزار و پیشواى نمازى از خدا و منش و اخلاق خداپسندانه نمىافزاید، چرا که دیگر نمازى در کار نیست.
از پیامبر آوردهاند که در این مورد فرمود:
«من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم یزدد بها من الله الا بعدا؛» (1)
کسى که نمازش، او را از زشتى و گناه باز ندارد، چنین نمازى جز بر دورى او از خدا نمىافزاید.
در بیان دیگرى در نقش تربیتى و اصلاحى نماز فرمود:
«لا صلوة لمن لم یطع الصلوة، و طاعة الصلوة أن ینتهى عن الفحشاء و المنکر؛» (2).
کسى که از نماز فرمانبردارى نکند، نماز او در حقیقت نماز درست و خدا پسندانهاى نیست؛ و فرمانبردارى از نماز و نیایش آن است که نمازگزار از زشتى و گناه دورى جوید و هشدار نماز و یاد خدا را با گوش جان بشنود و با دل بپذیرد.
به بیان دیگر، پیام روایت این است که وقتى نماز و نیایش انسان را از گناه و زشتى دور مىسازد که به آن دل دهد، و پیام انسانساز آن را بشنود، و کارهایى انجام دهد که به خدا نزدیک گردد؛ اما هنگامى که نمازگزار از گناه و زشتى دورى نجوید، نماز او داراى وصف و شرایط و
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 33@
اثر مورد نظر قرآن نیست، و تنها زمانى نماز او اثربخش و مفید و انسانساز مىگردد که از نافرمانى خدا توبه کند و خویشتن را از اسارت هوسها و وسوسههاى شیطان و ارتباط ناسالم نجات بخشد، و این کار ممکن است و گاه نماز ظاهرى و صورى هم سرانجام چنین اثر تربیتى و اصلاحى را در نمازگزار مىنهد، تا چه رسد به نماز راستین و سرشار از شرایط و آداب معنوى.
در تفسیر این آیه، از «انس بن مالک» آمده است که جوانى از «انصار» نمازهایش را با پیامبر به جماعت مىخواند، اما گاه به زشتى و قانونشکنى دست مىیازید، برخى جریان را به پیامبر گزارش کردند، و آن حضرت ضمن تدبیر فرهنگى براى اصلاح او فرمود:
«ان صلوته تنهاه یوما؛» (3).
سرانجام نماز آن جوان او را به راه درست، راه نموده و از گناه و نافرمانى خدا باز مىدارد.
و نیز آوردهاند که:
«قیل لرسول الله ان فلانا یصلى بالنهار و یسرق باللیل؛ فقال ان صلوته لتردعه» (4).
به پیامبر گزارش گردید که یکى از نو مسلمانان روزها نماز مىخواند و در همان حال شبانگاهان دست به سرقت مىزند؛ پیامبر فرمود: نماز او سرانجام وى را از گناه و مرزشکنى باز خواهد داشت.
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 34@
1) نهج الفصاحة / ح 2822.
2) مجمع البیان / ج 4 / ص 285.
3) الکشاف / ج 3 / ص 207؛ مجمع البیان / ج 4 / ص 285.
4) همان منابع.