راستى چگونه نمازى دلانگیز و سازنده و با روح و محتوا بخوانیم؟ و چه کنیم که موفق به حال و حضور در نماز باشیم؟ و چسان از راز و نیاز با آن خداى بنده نواز و مهر آفرین لذت ببریم و با او عشق بورزیم؟
پاسخ
نماز و نیایش از چند بخش تشکیل مىگردد:
1. پیش نیازها یا مقدمات درستى نماز و پیش شرط هاى کمال و پذیرفته شدن آن در بارگاه خدا؛
2. ارکان و واجبات نماز و نیایش؛
3. شکل و قالب نماز؛
4. محتوا و مفاهیم بلند نماز؛
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 192@
5. روح و جان نماز.
به باور ما، نمازگزار هر چه بکوشد تا در بخشهاى یک تا چهار نماز بیشتر دل بدهد و دقت کند تا آنها را کاملتر و زیبندهتر فراهم آورد، بهتر به آخرین مرحلهى نماز و نیایش – که روح و جان و مغز آن است – اوج مىگیرد و بیشتر موفق مىشود تا به نمازى عاشقانه و عارفانه و خالصانه و دلانگیز و با روح و محتوا برسد.
با این بیان باید نخست پیش شرط هاى صحت و درستى نماز و نیز قبولى و کمال آن را از جهت مثبت و منفى رعایت کنیم. (1).
آن گاه ارکان و واجبات نماز و نیایش و آداب مربوط به قبله، مکان و زمان و ترتیب و مقررات نماز و لباس و غذاى نمازگزار را فراگیریم و به آنها دل بسپاریم.
سپس واژهها را دقیق و درست بخوانیم و بچینیم و شکل و قالب نماز را هر چه زیباتر و وزینتر و سرشار از ادب سازیم؛
از پى آن باید به محتوا و مفهوم و پیام و درس هر واژهاى نیک اندیشید، تا از آغاز تا پایان، با نماز همراه باشیم و بدانیم در حضور خداییم و با او سخن مىگوییم و…، نه با نیت و تکبیر در پى کار خود برویم و با سلام نماز به خود بیاییم.
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 193@
و سرانجام هم روانشناسانه به خود بگوییم و تلقین نماییم که روح نماز و جان آن، وقتى به جان ما مىدمد و مىرسد که جان را پالایش و بهداشتى ساخته و به زیور دادگرى و انصاف و وجدان و اخلاق و معنویت آراسته و عطرآگین سازیم.
و پس از این همه باید پذیرفت که خواستهاى با این عظمت، آرزویى به این بزرگى و شاهکارى به این سترگى و هدفى به این والایى، اهتمامى پىگیر و تمرینى جدى و طلبى خستگىناپذیر و هماره مىخواهد.
کوتاه سخن آنکه باید در پیش نیازها و پیش شرطها جدىتر باشیم. به روایات رسیده بنگرید که چگونه غذاى حرام، ستم و بیدادگرى، بد اخلاقى در قلمرو خانه و خانواده و گسترهى جامعه، عدم رعایت حقوق بشر و نقض آن، غیبت و تهمت و تحقیر و اهانت و مردم آزارى و تحمیل برترى خود حتى در امامت جماعت به دیگران تا چه رسد به تحمیل خود و یافتههاى خود در سیاست و قضاوت و مدیریت جامعه به مردم و تصرف در مال و جان و امنیت ملى آنان بدون خواست و خشنودى و رأى آزادانه و آگاهانه و عادلانه و با رقابت درست و معیارهاى جهانى؛ همهى اینها آفتها و آسیبهاى نماز و نیایش با روح و جان و با مغز و محتواست و اجازه نمىدهد تا انسان از پوسته و قالب نماز به روح و مغز آن راه یابد، تا چه رسد که بتواند به نمازى عاشقانه و خالصانه اوج گیرد.
آرى، باید دانست و آموخت که نماز، تنها بر زبان آوردن واژههایى چند و انجام حرکاتى موزون و معلوم نیست، و آن همه برکت و آثار
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 194@
شگرف، نه در امواج صوتى و حرکات بدنى بدون روح و جان است، نه، بلکه باید به این دو – که جسم و کالبد نماز است – یاد خدا و حضور قلب و خشوع در برابر حق و عدالت دمیده شود، وگرنه از نماز بىحضور و فاقد یاد خدا و رعایت حرمت و حقوق خدا و بندگان او یا آن کالبد بىروح، نباید انتظار اثر و معجزهاى در پاک اندیشى و پاک منشى و پاک رفتارى و مدیریت و سیاست آزادمنشانه و بشردوستانه داشت.
1) براى نمونه، تنها سیزده شرط فقهى براى درست بودن وضو آمده است، که از آن جمله است: پاک و بهداشتى بودن آب وضو، غصبى نبودن زمین و فضا و آب و ظرف وضو؛ همین گونه در غسل و لباس و مکان نماز؛ راستى اگر نماز و نیایش با شرایط درست حقوقى و فقهى و اخلاقى در میان مردم برگزار گردد، دیگر آمار تکان دهندهى این همه اختلاس و فریبکارى و رانتخوارى و غصب و حقکشى و بیداد و ستم و تقلب چرا؟.