جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چگونه نماز مى‏خوانیم؟

زمان مطالعه: 5 دقیقه

با روحى آماده، فارغ از هر فکر دیگر، دل به سوى خدا مى‏آوریم و

**سرود یکتاپرستى، ص: 114@

مى‏گوییم: «الله اکبر.»

خدا از هر کس و هر چیز بزرگ‏تر و از آنچه در تصور ما بگنجد برتر است.

با آهنگ الله اکبر – خداى از همه بزرگ‏تر – همه‏ى عظمت‏هاى دیگر در چشم نمازگزار فرومى‏ریزند؛ تنها به عظمت خدا مى‏اندیشد و با دل و جانى خاضع در برابر او آماده‏ى نیایش آفریدگار مى‏شود.

از این لحظه تا پایان نماز همواره رو به سوى کعبه به نیایش و پرستش خدا و راز و نیاز با او مى‏پردازیم، بى‏آنکه با کسى سخن گوییم یا به کسى پاسخ دهیم.

در ستایش او نخست، سوره‏ى «حمد» را با توجه به معانى پرارجى که در آن آمده مى‏خوانیم:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

به نام خداى مهربان مهرورز.

«الحمد لله رب العالمین»

ستایش مخصوص خدا، خداوند جهانیان است.

مسلمان هر کار و هر سخن را فقط به نام خدا شروع مى‏کند و در جامعه‏ى مسلمانان هر چیزى تنها «به نام خدا» افتتاح مى‏شود.

از نظر اسلام، ستایش مخصوص خداست که کمال بى‏نهایت است. غیر از خدا هیچ کس و هیچ چیز شایسته‏ى ستایش نیست. از هر کس و هر چیز در حدود ارزش واقعى‏اش مى‏توان قدردانى و در حدود محبت و خدمتش مى‏توان تشکر کرد، ولى قدردانى و تشکر هرگز نباید رنگ چاپلوسى، مداحى و ستایشگرى به خود گیرد.

**سرود یکتاپرستى، ص: 115@

مداحى و ستایشگرى یک آفت بزرگ اخلاقى و یک آفت بزرگ اجتماعى است.

مداح و چاپلوس از یک طرف شخصیت خود را مى‏کشد و خود را به دست خود پست و زبون مى‏کند و از طرف دیگر با مداحى و چاپلوسى، شخصیت‏هاى دروغین اجتماعى مى‏سازد که روز به روز مغرورتر و خودپسندتر مى‏شوند؛ دیگر نه خودشان به فکر آن مى‏افتند که نواقص واقعى خود را بشناسند و نه به کسى این اجازه و فرصت را مى‏دهند که از آنها انتقاد کند. مداحان فرومایه کم‏کم آنها را در جامعه به صورت بتهایى مغرور، خودکامه و خطرناک درمى‏آورند که خودآگاه یا ناخودآگاه انتظار دارند مردم به آنها به حد پرستش احترام بگذارند و از آراء و افکارشان بى‏چون و چرا پیروى کنند.

اسلام با اعلام مکرر این حقیقت که: «ستایش مخصوص خداست» مى‏خواهد هرگز در جامعه‏ى یکتاپرستى اسلامى چنین بت‏هاى خودکامه و مغرورى به وجود نیایند و راه انتقاد منطقى و بى‏غرض از هر کس در هر مقام به روى همه باز باشد.

«الرحمن الرحیم»

خداى مهربان مهرورز.

«مالک یوم الدین»

دارنده‏ى روز پاداش.

مسلمان از یک طرف به بخشایش الهى ایمان دارد و از طرف دیگر به پاداش اعمال. به رحمت خدا امیدوار است، ولى نگران کیفر او نیز هست. او هرگز مغرور نمى‏شود، زیرا که هر نیک و بدى از او سر زند سزاى آن را در

**سرود یکتاپرستى، ص: 116@

روز پاداش خواهد دید.

«ایاک نعبد و ایاک نستعین»

تنها تو را مى‏پرستیم و تنها از تو کمک مى‏خواهیم.

مسلمان همواره بر خدا و نیروها و امکانات فراوانى که او در دسترسش گذارده تکیه مى‏کند و دست نیاز پیش احدى نمى‏برد.

او در کار خود البته از دیگران کمک مى‏گیرد، ولى این کمک‏گیرى یا به صورت قرارداد است، یا جنبه‏ى رفاقت و دوستى دارد، یا طبق قوانین و سنن است – که آنها هم خود نوعى قرارداد اجتماعى هستند. به هر صورت، او در برابر کمکى که مى‏خواهد، نقد یا نسیه کمکى هم مى‏دهد، بى‏آنکه کمک دیگران به او یا کمک او به دیگران رنگ آقامنشى داشته و با منت همراه باشد.

مسلمان کمک آقامنشانه قبول نمى‏کند و چشم طمع به دست این و آن نمى‏دوزد؛ به عکس، با اتکاى بر خدا و نیروهاى خداداد کار مى‏کند و با استفاده از نیروى کار و ابتکار خود به تأمین شرافتمندانه‏ى نیازمندى‏هاى زندگى و خواسته‏ها و آرزوهاى خویش مى‏پردازد.

«اهدنا الصراط المستقیم»

راه راست را به ما بنما.

«صراط الذین انعمت علیهم»

راه آنها که از نعمت خود برخوردارشان ساختى.

«غیر المغضوب علیهم»

نه آنها که بر ایشان خشم رفته.

«و لا الضالین»

**سرود یکتاپرستى، ص: 117@

و نه گمراهان.

این اساسى‏ترین دعاى هر مسلمان در نماز روزانه‏اش با خداست. از او مى‏خواهد که همواره راه راست زندگى را به او بنمایاند و پیش پایش نهد؛ راهى که او را به استفاده از نعمت‏هاى خداداد توانا کند، از محرومیت‏هاى نابجا که ناشى از تنبلى یا بیراهه رفتن انسان و نشانه‏اى از خشم خداست نجات بخشد و مانع تلف شدن نابجاى نیروهاى ارزنده‏ى او در بیراهه‏ها گردد.

پس از سوره‏ى حمد، نمازگزار یک سوره‏ى دیگر از قرآن مى‏خواند. براى نمونه، سوره‏ى «توحید» را با ترجمه و توضیح آن مى‏نویسیم.

«بسم الله الرحمن الرحیم»

به نام خداى مهربان مهرورز.

«قل هو الله احد»

بگو اوست خداى یکتا.

«الله الصمد»

خدا کامل و بى‏نقص و بى‏نیاز است.

«لم یلد و لم یولد»

نه زاییده و نه زاییده شده.

«و لم یکن له کفوا احد.»

و نه هیچ کس همتاى او بوده است.

این است عقیده‏ى یک مسلمان درباره‏ى خدا، در مقابل عقیده‏هاى خرافى دیگر، مثلا عقیده‏ى بیشتر مسیحیان که به خداى پدر – پسر معتقدند و در کنار آن دو، روح‏القدس را هم خداى سوم مى‏دانند و این سه خداى با هم یکى شده را مى‏پرستند (تثلیث)؛ یا در برابر مجسمه‏ى حضرت مریم (ع) یا

**سرود یکتاپرستى، ص: 118@

شخصیت‏هاى برجسته‏ى دیگر آن مذهب مى‏ایستند و راز و نیاز و نیایش مى‏کنند و…

نمازگزار پس از ستایش و نیایش و راز و نیاز با خدا در برابر عظمت او سر تعظیم فرومى‏آورد؛ تا زانو خم مى‏شود (رکوع)، و زبان به ستایش الهى مى‏گشاید؛ مثلا مى‏گوید:

«سبحان ربى العظیم و بحمده»

خداى بزرگ خود را مى‏ستایم و پیراسته مى‏شمرم. یا:

«سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله»

پیراسته باد خدا؛ پیراسته باد خدا؛ پیراسته باد خدا.

نمازگزار با این جمله که در رکوع نماز مى‏گوید بار دیگر شعار توحید و یکتاپرستى را تکرار مى‏کند و مى‏گوید:

بارالها! تنها عظمتى که مرا در برابر خود به خم شدن و رکوع وامى‏دارد تویى. در برابر هیچ چیز جز تو براى تعظیم و بزرگداشت قد خم نمى‏کنم. در برابر همه‏ى قدرت‏هاى طبیعى و انسانى سر راست مى‏گیرم و هرگز اجازه نمى‏دهم قامت راستى که به من داده‏اى و فکر و اراده‏ى آزادى که به من ارزانى داشته‏اى در برابر این قدرت‏ها خم شوند.

این است مسلمان تربیت ‏شده‏ى اسلام که در برابر همه‏ى صاحبان قدرت و ثروت و جاه و مقام سر راست مى‏گیرد و هرگز در برابر این و آن تعظیم نمى‏کند.

بعد، سر از رکوع برمى‏دارد و راست مى‏ایستد. آنگاه بار دیگر در برابر کمال و عظمت الهى با فروتنى و خضوع بیشتر به روى خاک مى‏افتد.

سر انگشت بزرگ دو پا، زانوها و کف دست‏ها را روى زمین، و

**سرود یکتاپرستى، ص: 119@

پیشانى را بر روى خاک(1) مى‏نهد: «سجده». بار دیگر زبان به ستایش الهى مى‏گشاید و مى‏گوید:

«سبحان ربى الاعلى و بحمده»

خداوند خود را که از همه بالاتر و برتر است مى‏ستایم و پیراسته مى‏شمرم.

یا مى‏گوید:

«سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله.»

نمازگزار با این جمله‏ها در حالت سجود، که نمودار کامل‏ترى از خضوع و خشوع و فروتنى است، بار دیگر آهنگ توحید و یکتاپرستى را در گوش جان زمزمه مى‏کند و مى‏گوید: دیگران در برابر غیر خدا، در برابر صاحبان ثروت و قدرت به خاک مى‏افتند، اما من که یک مسلمانم تنها در برابر خدا، خدایى که برتر از همه است، به خاک مى‏افتم و هرگز در برابر هیچ کس و هیچ چیز جز او به خاک نخواهم افتاد.

سپس سر از خاک برمى‏دارد و مى‏نشیند.

بار دیگر سجده مى‏کند: پیشانى بر خاک مى‏نهد و ستایش خود را تکرار مى‏کند. بعد سر از خاک برمى‏دارد و مى‏نشیند.

**سرود یکتاپرستى، ص: 120@


1) در سجده‏ى نماز باید پیشانى را روى خاک یا سنگ یا چیزى از این قبیل نهاد، یا بر چیزهایى که از خاک مى‏روید، ولى براى خوراک یا پوشاک مصرف نمى‏شود. مهر نماز که غالبا در میان ما معمول است در حقیقت قطعه‏ى خاک پاکیزه‏اى است که همراه خود داریم تا براى سجده پیشانى روى آن بگذاریم.