جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روز به یادماندنی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

– الهه صاحبکار خورقی

بعد از وضو، مادربزرگم سجاده‌اش را پهن کرد و به من گفت:«‌توهم برو سجاده‌ات را بیاور و پهن کن تا آیاتی را که در نماز خوانده می‌شود به تویاد بدهم.»

من که از قبل دو سوره حمد و توحید را یاد داشتم، بقیه ذکرها را آن‌قدر با مادربزرگم تکرار کردم تا یاد گرفتم.

آن‌گاه شروع به نماز خواندن کردم. بعد از نماز مادربزرگم پرسید: «عزیزم! ‌حالا چه احساسی داری؟»

گفتم:«‌فکر می‌کنم به خدا نزدیک‌تر شده‌ام و او را بهتر می‌شناسم.»‌

مادربزرگ گفت:«‌نماز خواندن، فقط گفتن آیات و ذکرهای آن نیست، بلکه عمل کردن به آن‌هم مهم است.»

-الهه صاحبکار، در بخش «آثار گوناگون» با سه داستان و یک شعر از مسابقه استقبال کرده است. این نویسنده در آثار خود مستقیماً ‌به نماز و تأثیر آن در زندگی پرداخته و شعر خود را به موضوع نماز ظهر عاشورا اختصاص داده است. با این که آثار وی سرشار از عبارات و الفاظ عاطفی و احساسی است اما هنوز تا رسیدن به غنا و قوت لازم راه زیادی در پیش‌رو دارد که البته با همتی که از او مشاهده می‌شود، ان‌شاءالله راه ترقی را خواهد پیمود.

عناوین سه داستان و یک شعر وی به ترتیب زیر است:

روز به یاد ماندنی؛

در آرزوی یک معجزه؛

نوری در عاشورا؛

مسافر شب.