بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛
بسماللَّه، سرآغاز کتاب وحى است. بسماللَّه، نه تنها در ابتداى قرآن که در آغاز تمام کتابهاى آسمانى بوده است. بسماللَّه، سرلوحه ی عمل همه ی انبیاء بوده است. به زبان آوردن بسماللَّه در شروع هر کارى سفارش شده است.
امامان معصوم علیهم السلام اصرار داشتند که در نماز بسماللَّه را بلند بگویند تا جایى که بلند گفتن بسماللَّه از ویژگىهاى شیعه به حساب آمده است.
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛
ستایش خداى را که پروردگار جهانیان است.
وقتى انسان در برابر عظمت بیکران خداوند قرار مىگیرد و همه ی کمالها و جمالها و زیبایىها را از او مىیابد و او را پروردگار و مدبّر همه ی آفرینش مىشناسد زبان به حمد و ستایش مىگشاید حمد و ستایشى که در آن معناى پرستش نهفته است.
ما، در آغاز مکالمه ی خود با خدا شیرین سخن مىگوییم و زبان به بیان خرّمىها و کمالات او مىگشاییم پس چه بهتر که در آغاز سخن گفتن با دیگران نیز چنین باشیم.
**راه سبز، ص: 82@
اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛
(خداوندِ) رحتمگرِ مهربان.
رحمن و رحیم هر دو از کلمه ی رحمت گرفته شدهاند. رحمن، رحمت گسترده ی الهى است که همه ی انسانها را شامل مىشود و چون آفتابى است که بر خوب و بد، و زشت و زیبا مىتابد ولى رحیم، رحمت ویژهاى است که به عنوان پاداش و نتیجه ی کارهاى خوب تنها بر نیکوکاران نازل مىشود.
مالِکِ یَوْمِ الدّینِ؛
مالک و فرمانرواى روز جزا
یکى از نامهاى روز قیامت «یومُ الدّین» است یعنى روز کیفر و پاداش. خداوند هم مالک است و هم مَلِک. مالک است یعنى همه چیز در واقع براى اوست و مالکیّت دیگران اعتبارى است. مَلِک است یعنى پادشاه و فرمانرواى حقیقى است.
روز قیامت که پردهها از جلو چشمان ما کنار مىرود او را مالک و مَلِک خواهیم یافت وگرنه او هم در دنیا و هم در آخرت مالک و مَلِک است.
اِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیَّاکَ نَسْتَعینُ؛
تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى مىجوییم.
وقتى نمازگزار خداوند را همه کاره ی خود و جهان دانست و بدان اعتراف کرد، از جان و دل به او دل مىبندد، تنها او را مىپرستد و تنها از او یارى مىجوید. او دیگر بنده ی طاغوتها، بنده ی شرق و غرب و بنده ی زر و زور نمىشود و در برابر هیچ قدرتى سرِ کُرنش فرود نمىآورد.
اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ؛
ما را به راه راست راهبر باش!
کلمه ی صراط که بیش از 40بار در قرآن آمده است، به معناى راه هموار، روشن و وسیع است. ما از خدا مىخواهیم که همه ی مسلمانان را به
**راه سبز، ص: 83@
بزرگراه سعادت هدایت کند؛ بزرگراهى که به راحتى ما را به خدا برساند.
کسى که مىخواهد در صراط مستقیم قرار گیرد باید راه هوسهاى خود، راه هوسهاى مردم، راه طاغوتها، و راه نادرست نیاکان و پیشینیان خود را کنار بگذارد و تنها در راه مستقیمى که توسّط انبیاء و امامان ترسیم شده است، حرکت کند.
صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ؛
راه آنان که نعمتشان دادى.
نمازگزار این حقیقت را باور دارد که راه مستقیم، راهى است پیمودنى و پیش از او کسانى این راه را پیمودهاند، لذا از خدا مىخواهد که او را در زُمره ی آنان قرار دهد. آنها کسانى هستند که خداوند آنان را مشمول نعمتهاى خود ساخته است.
قرآن، پیامبران، صدّیقان، شهدا و صالحان را از جمله ی کسانى مىداند که از نعمت هدایت برخوردار شدهاند.
و نمازگزار از خدا مىخواهد که دنبالهرو آنان باشد.
غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَاالضَّالّینَ؛
همانان که نه در خور خشماند و نه گمراهان و گمگشتگان(اند).
نمازگزار در پایان سوره ی حمد از خدا مىخواهد که جزء دو گروه نباشد و راه آنان را نپیماید.
1. غضب شدگان، آنان که چون فرعون و قارون و ابولهب و چون قوم عاد و ثمود و بنىاسرائیل در برابر حقّ و حقیقت و دین و خدا جبههگیرى مىکردند و مورد خشم او قرار گرفتند.
2. گمراهان و گمگشتگان، آنان که حیران و سر در گماند. نه راه انبیاء را برگزیدهاند و از آنان جانبدارى مىکنند و نه راه مخالفان و معاندان را برگزیدهاند آنان افرادى بىتفاوت، بىدرد، و رفاهطلب هستند که به فکر
**راه سبز، ص: 84@
شهوت و شکم خود هستند و کارى به حقّ و باطل ندارند. مانند عابدان پس از حضرت عیسى یا عالم نمایان دنیادوست.