زمان مطالعه: < 1 دقیقه
برخلاف دسته فوق، گروهى دیگر از نوجوانان که یک دورهی طولانى از سردرگمى هویت را مىگذرانند؛ شاید هیچگاه احساس هویتى قوى و روشن در آنان ایجاد نشود. اینها نوجوانانىاند که نمىتوانند خود را آنگونه که هستند بیابند، نوجوانانى که خود را رها و فارغ از پیوند با دیگران نگه مىدارند و در حالت تجرد و در دوران پیش از شکلگیرى هویت باقى مىمانند (1) این عده، داراى عزت نفس کمتر، استدلال اخلاقى رشد نایافته بوده و از اضطراب و تکانش روانى رنج مىبرند. طبق یافتههاى پژوهشى، این عده از نوجوانان آمادگى زیادى براى اعتیاد، بزهکارى، جامعهستیزى و اختلالات روانى دارند(2).
1) دوران و آدلسون 1966 ص 16.
2) دو نوان 1975ـ مارسیا 1980 ـ اورلوفسکى 1978، واترمن 1978، واترمن 1974.