جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سخن یک پارسا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

یکى از بزرگان پارسایى را گفت: «چه گویى در حق فلان عابد که دیگران در حق او به طعنه(1) سخن‏ها گفته‏اند؟» گفت: «بر ظاهرش عیب نمى‏بینم و در باطنش غیب نمى‏دانم».

هر که را جامه‏ى پارسا(2) بینى

پارسادان و نیکمرد انگار

ورندانى که در نهادش چیست

محتسب(3) را درون خانه چه کار؟

گلستان، ص 86، حکایت [1]


1) بطعنه: با سرزنش، به بدگویى.

2) جامه پارسا: پارسا جامه، در جامه‏ى پرهیزگارى.

3) محتسب: مأمورى که کار او نظارت در اجراى احکام دین بود. مضمون بیت متأثرست از آیه‏ى شریفه: «یا ایها الذین امنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا…» سوره‏ى حجرات (49) آیه‏ى 12: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید از بسیارى پندارها (گمان بد) نسبت به یکدیگر پرهیز کنید که برخى از گمان‏ها گناه است و (احوال درونى مردم را) تجسس مکنید».