جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

در آستان مناجات

زمان مطالعه: 2 دقیقه

اکنون که نماز مى‏خوانم… حصار هوا را برچیده ام، از پرچین خودخواهى رهیده ام، سیم خاردار وَهم را، با سیم چین وعده هاى صدق تو بریده ام. لقمه ى رفتار مهربانى ات را به گلو برده ام. کبوتر امیدم را در بام بلند نماز، به پرواز درآورده ام. در سایه سار بلند رأفتت، به زمزمه نشسته ام. به جست وجوى پناهگاه، اعتماد به تو را یافته ام. الهى! نمازم کهنه جامه ى به هم پیچیده اى ست که بر سرم مى‏کوبند. در مقابل شیرینى عسل گفت و گو با تو، کهنه گیاه کوچک و تلخى بیش نیستم. امّا گُل را که تو آفریده اى و به او آموخته اى که با همه ى زیبایى، خار را در جوار خود بپذیرد و با او همزیستى کند. مولاى من! تو خود مظهر پذیرشى، کوتاه نظرى به این خارستان، کافى است تا به من رخصت نمازخواندن دهد و در جرگه ى گفت و گو کنندگانت در آوَرَد؛ من هنوز در مرتبه ى نازِله ى نمازم.

گویند مسلمانم و نمازگزار، امّا مى‏دانم اگر تو مشقم دهى و به خدمتت بپسندى ام، مى‏توانم معطوف به مناجات تو گردم.

اکنون نماز مى‏خوانم و در آرامش با تو، به سر مى‏برم. فاخته سان، داد «کوکو»

**روایت مهر، ص: 45@

سر مى‏دهم. نمى‏بینمت، امّا صداى «انّى اَنَا ربّک فاخلع نعلیک»(1) تو در گوشم زمزمه مى‏کند.

… خیل عظیم سپاهیان روح، آن گاه که مارش زیباى اذان به صدا در مى‏آید، خبردارِ نبرد با دیو نفس مى‏شوند و باید در کلاس آموزش دفاعى، آموزش ببینند.

در سرماى طاقت فرساى روح، تقارن مهیب شیرخوبى ها با لطافت نگاه روح پاک و نجواى خداگونه ى اذان، زیباست.

موازنه ى ترکیب بیدارى و صلوة صبح باید انجام گیرد و صفاى دل با محلول شدن نجواى نماز با آن، به تعادل برسد.

باید نیاز و نماز، کاملاً محلول شوند؛ عشق به نهایت برسد، تا «بیدلى در همه احوال، خدا با او…» باشد و او را به سر منزل مقصود برساند.

همه جا، نشان از اوست، ولى چشم بینایى کو؟ همه چیز، اوست، که نامش «هو» ست، و من بیدلى که او را نمى‏بیند و از دورادور، داد «خدایا» مى‏زند، (مدهوشى که به نماز مى‏ایستد و نماز بى‏نمازى مى‏خواند؛ لوحه اى که بر وجود کلمات نماز را، حک مى‏کند و سیلاب گناه، فرسایش آن را تسریع مى‏نماید.

من که واژه ى نمازم به «ریا» آلوده است و از افق پاکى به زیر افتاده ام؛ من که فرش فرش سجّاده ام، زرد گناه است و پاییزى مدام، آن را احاطه کرده، آرزویم این است آن گاه که نماز مى‏خوانم آسمان همراه با نمازم روایت «الصّلوة عمود الدّین (2)» را پر تلاوت کند و سرمایه ى زیستنم را، باران لطیف مهر قرار دهد.

**روایت مهر، ص: 46@


1) قرآن کریم.

2) پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم).