در مناقب روایت شده حضرت امام حسین علیهالسلام در جاى تاریک که مىنشست مردم راهنمائى مىشدند از نور پیشانى آن بزرگوار.
در بحار حذیفه یمانى روایت کرده که شنیدم
**زاد المتقین یا معراج المومنین، ص: 195@
حسین بن على علیهالسلام مىفرمود: به خدا قسم اجتماع مىکنند بر قتل من طغاة بنىامیه و رئیس آنها عمر بن سعد است و در زمان پیغمبر صلى الله علیه و آله بود گفتم: جدت تو را آگاه کرده؟ فرمود: نه. پس آمدم نزد پیغمبر صلى الله علیه و آله و او را خبر دادم. حضرت فرمود: علم او علم من است و علم من علم او.
بدان که بنده و بالاتر از بنده قدرت بر بیان کردن فضائل انبیاء و اولیاء را نداریم و البته فضائل آنها و بلاهائى که به آنها رسیده است زیاد است و تمام آنها یک نور هستند و تمام آنها شهید شدند حتى رسول الله صلى الله علیه و آله بنابر بعضى از تواریخ. از این جهت شاعر مىگوید:
لا تأمن الدهر ان الدهر ذو غیر
و ذو لسانین فى الدنیا و وجهین
اخنى على عترة الهادى فشتتهم
فما ترى جامعاً منهم بشخصین
خواطر فکرى فى الحشاء تجول
و حزنى على آل الرسول طویل
**زاد المتقین یا معراج المومنین، ص: 196@
اراق دموعى حزن آل محمد صلى الله علیه و آله
و قتلا لنفسى فى الهداة قلیل