انسان در زندگى اندیشور و حسابگر است، و نیک مىداند که با همه توانایى جسمى و علمى و فکرى و هنرى و اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و نظامىاش، بسیار آسیب پذیر و نیازمند و ناتوان است؛ به همین جهت براى جلب سود و حفظ سلامت و دفع زیان و دور ساختن خطرهاى احتمالى از خود، پناه و پناهگاه مىجوید و در این راه به تدریج درمىیابد که چنین پناه و پناهگاه پاینده و بىکرانى تنها آفریدگار تواناى هستى است؛ با این خردورزى و حسابگرى است
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 25@
که به سوى خدا مىرود و به پرستش و نیایش او کمر مىبندد تا از سویى به نعمتها و منافع این جهان و آن جهان برسد و از سوى دیگر از خطر و کیفر احتمالى در امان بماند.
پس انگیزهى دیگر خداجویى و پرستش و نیایش، گوهر خرد و حسابگرى انسانى است که از ژرفاى جان او مىجوشد.
جالب است بدانیم که پیامبران نه براى انگیزش انسان به خداجویى و خداپرستى، (1) که براى شناساندن خداى یکتا به انسان خداجو و هشدار از پرستش خدایان دروغین آمدهاند (2) و نیز مردم غفلت زده و آفت زده را با انگیزش و بیدار سازى همین انگیزهها به سوى خدا فراخواندهاند. (3).
امیر یکتاپرستان، در بیانى، افزون بر آن انگیزهها، از نوید و امید (4) و
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 26@
از آیندهنگرى و هراس از آیندهى ناشناخته (5) و حس حقشناسى و سپاسگزارى انسان سخن دارد و مىفرماید:
«ان قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار،
و ان قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید،
و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الأحرار؛» (6).
حقیقت این است که گروهى خدا را به انگیزهى رسیدن به پاداش و نعمتهایش مىپرستند و در برابر او فروتنى و فرمانبردارى و نیایش مىکنند، که این عبادت و نماز آنان، تاجر منشانه است.
گروهى دیگر خدا را به انگیزهى ترس از قدرت و عدالت و کیفرش مىپرستند که این پرستش و نیایش نیز برده صفتانه است.
اما گروهى دیگر خدا را به انگیزهى سپاسگزارى و حقشناسى مىپرستند، که این عبادت و پرستشى آزادمنشانه است و کار انسانهاى آزادمنش، و این برترین عبادتهاست.
و خود او در نماز و نیایش با خدا این سان زمزمه مىکرد:
«الهى ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فى جنتک بل وجدتک أهلا للعبادة فعبدتک؛» (7).
خداى من! تو را نه به انگیزهى ترس از آتش دوزخت مىپرستم و فرمانبردارى مىکنم و نه به انگیزهى چشم طمع دوختن به بهشت زیبا و پرنعمت تو عبادت مىکنم؛ نه، بلکه تو را شایستهى پرستش یافتم و در نتیجه به عبادت و پرستش تو برخاستم و در برابرت به نماز و نیایش ایستادم.
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 27@
1) قرآن منطق پیامبران را در این مورد در قالب پرسشى تعجبانگیز آورده است که از حق ناپذیران مىپرسند: «… أفى الله شک فاطر السموات و الأرض-» ابراهیم / 10.آیا در کار خدا که پدیدآورندهى آسمانها و زمین است تردیدى است؟ و امیر توحیدگرایان پس از توجه دادن خردمندان به نگرش اندیشمندانه به همانندى پدیدهها در اصول حیات و هستى… مىفرماید: «… فالویل لمن أنکر المقدر، و جحد المدبر… و هل یکون بناء من غیر بان، أو جنایة من غیر جان؛» نهجالبلاغة / خ 185. پس واى بر آن که نظام بخش دانا و تقدیر کنندهى توانا و تدبیرگر فرزانهى آفرینش را انکار کند!! آیا پدید آمدن ساختمانى پرشکوه و شهرى مدرن بدون مهندس و سازنده و یا جنایتى بدون دست جنایتکار ممکن است؟! و نیز در این مورد به قصار 126 از نهجالبلاغة بنگرید.
2) نحل / آیهى 36؛ فاطر / آیهى 3؛ یونس / آیهى 31.
3) نهجالبلاغه / خ 1.
4) مائده / آیهى 9؛ اعراف / آیهى 56؛ نساء / آیهى 13؛ سجده / آیه 16.
5) یونس / آیهى 15؛ انسان / آیهى 10.
6) نهجالبلاغه / ق 237.
7) بحار / ج 67 / ص 186.