بار دیگر به سخن و منش امام على، آن پرشکوهترین نمازگزار، در
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 124@
مورد نماز و نیایش و فرهنگ سازى و فرهنگ بانى آن در زندگى انسان بنگرید.
او – که هماره یاد و نام جاودانهاش یادآور نماز، رمز نماز، فرهنگ نماز، جان نماز، قلب نماز، رهنمون ساز به سوى نماز و یادآور برترین نماز او در نمازگاه گلگون مسجد کوفه است – فرزندان و رهروان راه خود را به نماز فرامىخواند؛ آن هم با این بیان که مىفرماید: از خدا بترسید، از خدا بترسید، دربارهى نماز، چرا که نماز پایه و ستون دین شماست.
راستى چرا؟
آیا بدان جهت است که نماز به مفهوم راستین آن، دنیایى است از معنویت و سازندگى و برازندگى و پالایش و اصلاح و انسان شدن و انسانى اندیشیدن و انسانى زیستن و آنچه را براى خود مىخواهد براى دیگران خواستن و یا رعایت حقوق دیگران؟
آیا بدان جهت است که نماز و نیایش به مفهوم حقیقى آن، روح عبادت،
جان پرستش،
مغز نیایش،
بارزترین نوع بندگى و خضوع،
پرواز روح و جان شیفتهى حق،
پرواز و معراج انسان توحیدگرا و با ایمان در فضاى بىکران معنویت،
اوج گرفتن به قرب پروردگار،
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 125@
طیران معنوى و روحانى،
پدیدآورندهى صفاى دل و روشنایى جان،
توجه به عظمت حق و سپاس از او،
مظهر پیوند با خدا و رمز دوستى با او،
دانشگاه حکمت و هدایت،
نشان عشق و دلدادگى،
بانگ بیدارى و رهایى و آزادى،
نگرش به لطف خدا و امید به مهر او،
یارى طلبى از سرچشمهى قدرتها،
صراط مستقیم و راه درست و بىانحراف،
نشان خشوع و خاکسارى در برابر خدا،
هماهنگى، همرنگى، همنوایى، همصدایى و همدلى با کران تا کران هستى،
رمز عشق به خدا و اعتماد به او،
گواهى به یکتایى و بىهمتایى او،
مهمترین توصیه و سفارش پیامبران،
پیمان با خدا و پیامبر،
نور چشم پیامبر،
وسیلهى یارى خواهى و یارى طلبى از خدا،
راه سپاس از او و نعمتهاى او،
سیماى مکتب و مذهب و آیین،
پرچم، و نشانه و رمز و آرم اسلام،
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 126@
پایه و ستون دین،
بسان سر، در برابر پیکر،
کلید بهشت زیباى خدا،
میزان روز رستاخیز،
اساس دین و پایهى آیین، نخستین پرسش روز رستاخیز، شویندهى گناهان و زدایندهى لغزشها، عامل بازدارندهى انسان از گناه، زشتى و زشتکارى، و راه زنده و پاینده داشتن منش پیامبر، از آدم تا خاتم و از امام على تا امام مهدى علیهمالسلام است؟
نماز ظاهر و قالباش نیت، قیام، قرائت، رکوع، سجود، تشهد، سلام و دیگر ارکان و واجبات نماز است، اما روح آن، پیوند با سرچشمهى هستى، و یاد و نام بلند و با عظمت او و آراستگى به خلق و خو و رنگ و رایحهى دلنواز اوست. (1).
و رهآورد آن – اگر درست و با اخلاص و به دور از فریب و ابزار فریب باشد – باید در زندگى فرد و جامعه و مدیریت نمازگزار به گونهاى اثر سازنده و بازدارنده داشته باشد که از سویى آنان را از انواع ناهنجاریها و فحشاى اخلاقى و اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و فرهنگى و هنرى و قضایى و جنسی و دیگر انواع و اقسام آن بازدارد و فرهنگ بانى کند، و از سوى دیگر به منش قانونگرایانه و عدالتخواهانه و آزادمنشانه و رعایت مقررات و حقوق بشر آراسته
**زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، ص: 127@
سازد و فرهنگ سازى نماید؛ چرا که این دیدگاه قرآن در مورد رهآورد نماز و نیایش واقعى است. (2).
1) «صبغة الله و من أحسن من الله صبغة و نحن له عابدون -»رنگ خداى را [برگزینید، و به آیین او بگرایید]؛ و چه کسى به رنگ نیکوتر از خدا؟ و ما تنها او را مىپرستیم. بقره / آیهى 138.
2) عنکبوت / آیهى 45.