جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پس این رهاورد درخشان در کجاست

زمان مطالعه: 5 دقیقه

با دقت در سخنان شما، به ویژه برداشت ظریف و لطیف‏تان از آیات و روایات، این پرسش در ذهن انسان پدیدار مى‏گردد که شگفتا! اگر چنین است و نماز و نیایش داراى چنین رهاورد درخشان تربیتى و

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 182@

اخلاقى و اصلاحى و آزاداندیشانه و آزادمنشانه و مرزشناسانه و قانون‏گرایانه است، و به تدریج فرد و جامعه و مدیریت و فضایى حقوقى و اخلاقى و آزاد و آباد مى‏سازد، پس این رهاورد سازنده و درخشان فردى و خانوادگى و اجتماعى و قضایى و سیاسى و حقوقى و تربیتى و فرهنگى و هنرى و… کجاست؟ و چرا در اندیشه و منش و منطق و عملکرد جامعه و مدیریت و مردم ما به چشم نمى‏خورد، بلکه به عکس، برخى آمارهاى هنجارشکنى و بیداد و خشونت و نقض ابتدایى‏ترین حقوق بشر، آن هم بیشتر به دست جریانها و نهادهایى که باید حافظ و حمایتگر و ترویج کننده‏ى آن باشند، دل هر انسان آگاه و هدفمند و دلسوزى را جریحه‏دار مى‏سازد؟

آیا بسان برخى، باید در درستى پیام این آیات و روایات و نقش تربیتى نماز تردید نمود؟ یا در دریافت و برداشت هنرمندانه و خوشبینانه‏ى شما از پیام آنها؟ یا در درستى و داراى شرایط بودن این نماز و نیایش‏ها و این جمعه و جماعت‏ها و ادعاهاى دینمدارى و اصولگرایى و سوگوارى‏ها و هیئت‏هاى مذهبى؟ در اخلاص و درستى کدام یک باید تردید نمود؟

پاسخ

به باور ما، پاسخ منصفانه این است که در سومى باید بیشتر اندیشید و تردید کرد و در اصلاح آن کوشید؛ چرا که در قرآن و روایات هماره به باور عمیق و منش و رفتار درست و خداپسندانه تأکید شده است، نه لاف و گزاف‏هاى میان‏تهى، و یا بهره‏ورى ابزارى از نماز و

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 183@

نیایش و باورهاى مذهبى.

و در روایات هم آمده است که:

«ألایمان کله عمل و القول بعض ذلک…» (1).

ایمان کامل و باور درست خدا و جهان دیگر، در گرو عملکرد شایسته و برابر مقررات است، نه گفتار، چرا که گفتار جزیى کوچک از ایمان است.

جالب است که ریحانه‏ى اندیشمند پیامبر فاطمه علیهاالسلام در بیان معیار دینمدار بودن فرد و جامعه و مدیریت آن، به یکى از زنان معاصر خود چنین فرمود:

«ان کنت تعمل بما أمرناک، و تنتهى عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا حقا و الا فلا؛» (2).

اگر آنچه را ما براساس مقررات خدا، شما را راه مى‏نماییم، به کار مى‏بندى و از آنچه هشدارتان مى‏دهیم، هشدار مى‏پذیرى، از شیعیان ما هستى؛ اما اگر جز این باشد، از راه و رسم و فرهنگ و اخلاق ما بیگانه‏اى.

و نیز امام حسن علیه‏السلام به یکى از همان مدعیان فرمود:

«یا عبدالله! ان کنت لنا فى أوامرنا و زواجرنا مطیعا فقد صدقت، و ان کنت بخلاف ذلک فلا تزد فى ذنوبک بدعوک مرتبة شریفة لست من أهلها؛ لا تقل أنا من شیعتکم، و لکن قل أنا من موالیکم و محبیکم و معادى أعدائکم و أنت فى خیر و الى خیر؛» (3).

بنده‏ى خدا! اگر در انجام فرمان‏ها و دورى گزیدن از هشدارهاى ما، قانون‏گرا هستى، آنچه در مورد شیعه و اصولگرا بودنت مى‏گویى، درست است؛ اما اگر در

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 184@

اندیشه و منطق و منش و عمل، رهرو راه ما نیستى، با این ادعاى گزاف بر گناهان خود میفزاى؛ چرا که شیعه بودن، مقام پرفرازى است، و تو با گفتار بدون منش و رفتار و سیاست زیبا، در خور آن نخواهى بود؛ پس، مگو من شیعه‏ى شما هستم، بلکه بگو: من از دوستداران شما و از مخالفان دشمنانتان هستم، که در آن صورت در راه خوبى هستى و در خیرخواهى قرار خواهى داشت.

و نیز جالب است که در قرآن و سخنان حکیمانه‏ى أهل بیت آمده است که نمازگزار، افزون بر شرایط بهداشت و طهارت جسم و جان، و رعایت شرایط مکان و لباس، و مقررات مربوط به وقت نماز و درستى اندیشه و منطق و منش و عملکرد امام جمعه و جماعت و نظم و ترتیب نماز و ارکان و واجبات آن، پیش از نماز و نیایش و پس از آن، نباید زبان به غیبت و تهمت و دروغ بگشاید. نباید به حقوق اقتصادى و اجتماعى و سیاسى و انسانى دیگران دست درازى و دست اندازى کند. نباید حقوق و کرامت آشنا و بیگانه را پایمال سازد. بلکه باید به بهداشت در غذاى جسم و روح دقت کند و از حرامخوارگى و حق‏کشى و فریبکارى و عوام‏بازى دورى گزیند.

براى نمونه به شمارى از این گونه روایات – که بیانگر پیش نیازها و پیش شرطهاى نماز و نیایش حقیقى و با روح و معنویت کامل است – بنگریم:

1. از پیامبر آورده‏اند که فرمود:

«من اعتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلاته و لا صیامه اربعین

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 185@

یوما الا ان یغفر له صاحبه؛» (4).

کسى که غیبت مرد یا زنى درستکار را بکند، خداوند تا چهل روز نماز و روزه‏اش را نمى‏پذیرد، مگر آنکه فرد مورد غیبت را بیابد و او، وى را ببخشد.

با این بیان، نمازگزار راستین، امنیت مردم را با دست و زبان و چشم و گوش و قلم و قدم و قدرت و امکانات خود خدشه‏دار نمى‏سازد؛ چرا که نماز و نیایش با خودکامگى و حق‏کشى و بیداد و فریب ناسازگار است.

2. در بیان دیگرى از پیامبر مى‏خوانیم که فرمود:

«من اکل حراما لم یقبل الله منه صرفا و لا عدلا؛ و الصرف النافلة و العدل الفریضة؛» (5).

هر شب فرشته‏اى ندا مى‏دهد که: هان اى مردم، کسى که حرامخوارگى کند، خدا از او نه نماز نافله‏اى را مى‏پذیرد و نه نماز واجب را. (6).

3. و نیز فرمود:

«من أکل لقمة حراما لم تقبل له صلاة اربعین لیلة، و لم یستجب له دعوة اربعین صباحا، و کل لحم ینبته الحرام فالنار اولى به؛» (7).

کسى که غذاى حرام بخورد، تا چهل شب، نمازش پذیرفته نمى‏شود، و تا چهل روز دعا و خواسته‏اش شنیده و برآورده نمى‏گردد، و هر گوشتى که غذاى حرام آن را در پیکرش رویانده است، آتش دوزخ بر آن سزاوارتر است.

4. و باز در بیانى دیگر فرمود:

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 186@

«من کان له امرأة تؤذیه لم یقبل الله صلاتها و لا حسنة من عملها حتى تعینه و ترضاه و ان صامت الدهر؛» (8).

زنى که همسرش را بیازارد، نماز و نیایش و کارهاى نیک او مورد پذیرش بارگاه خدا قرار نمى‏گیرد، گرچه همیشه روزه‏دار باشد، مگر آنکه به همسرش یارى رساند و برابر مقررات، خشنودى خاطر او را فراهم آورد.

5. از امام على علیه‏السلام آورده‏اند که فرمود:

«لا یقبل الله الصلاة ممن منع الزکاة؛» (9).

خدا نماز کسى را که زکات و حقوق مالى خود را نپردازد، نمى‏پذیرد.

این منطق نشانگر رابطه‏ى نماز با رعایت حقوق جامعه و مردم است.

6. از امام صادق آورده‏اند که در هشدارى فرمود:

«ان الرجل لیکذب الکذبة فتحرم به صلاة اللیل؛» (10).

کسى دروغى را سرهم مى‏کند، و به کیفر آن، توفیق نماز و نیایش شبانه از او سلب مى‏گردد.

7. و نیز فرمود:

«ترک لقمة حرام احب الى الله من صلاة ألفى رکعة تطوعا؛» (11).

وانهادن اندک غذاى حرام نزد خدا محبوب‏تر از دو هزار رکعت نماز و نیایش مستحب است.

با این بیان نباید در درستى پیام آیات و روایات و در سازندگى و نقش اصلاحى و تربیتى نماز و نیایش و رابطه‏ى دوستانه‏ى انسان با

**زلال جارى نماز و نیایش در آیینه‏ى قرآن و روایات، ص: 187@

خدا تردید نمود، بلکه باید در اخلاص و درستى ادعاها و کارهاى خود تردید نماییم و به اصلاح اندیشه و منطق و روش مدیریت و رفتار خود در ابعاد گوناگون همت گماریم، و به هوش باشیم که از دین و آموزه‏ها و باورهاى مقدس دینى به صورت ابزار فریب و سلطه بهره نجوییم و باعث مذهب گریزى عصر و نسل خویش نگردیم.


1) اصول کافى / ج 2 / ص 39.

2) سیما و سیره‏ى ریحانه‏ى پیامبر / ص 367.

3) مجموعه‏ى ورام / ص 113 / چاپ مؤسسه‏ى حیدرى تهران.

4) صدوق / جامع الأخبار / فصل غیبت.

5) بحار / ج 103 / ص 16.

6) واژه‏ى «صرف» در روایت به معنى نماز نافله است، و واژه‏ى «عدل» نماز واجب.

7) سفینة البحار / ج 1 / ص 24.

8) وسائل الشیعه / ج 14 / ص 116.

9) بحار / ج 96 / ص 29.

10) میزان الحکمة / ج 5 / ص 422.

11) بحار / ج 93 / ص 373.