بعد از نهضت بزرگ عاشورا، نهضت هاى اسلامى متعددى شکل گرفت که همه این نهضت ها از نهضت بزرگى که به وسیله قافله سالار شهیدان شکل گرفته بود سرچشمه مى گرفتند. ولى مهم تر از هر چیز این بود که همه یا لااقل تعداد زیادى از آن ها همان هدف امام حسین علیه السلام را دنبال مى کردند. یعنى در همان راه راست و روشن الهى و معنوى حرکت مى کردند.
در این نهضت ها نیز مانند نهضت پیروز عاشورا، کسانى که بر علیه باطل مى جنگیدند و براى برپاداشتن ارزش هاى الهى قیام کرده بودند به خاک و خون کشیده شدند و به ظاهر شکست خوردند اما این پیروزى که دشمنان آن ها فکر مى کردند به آن رسیده اند تنها یک پیروزى ظاهرى و کم ارزش بود چرا که این نهضت ها در هر حال به اهداف و آرمان هاى بلند خود مى رسیدند. و همین آرمان هاى والاى الهى آن ها بود که کام طاغوت هاى زمان خود را زهرآگین و روزگار و زندگى آنان را حتى در سایه قدرت هاى جهنمى شان تباه کرد.
اگر دشمنان و مستکبران، از قدرت هاى زیادى از جمله: تجهیزات فراوان، اسلحه، نیروى انسانى زیاد و… برخوردار بودند، این ها قدرتى بالاتر از تمامى این تجهیزات داشتند که مافوق همه قدرت هاى مادى بود و آن نیروى ایمان و تقوا بود که به تنهایى بر همه قدرت هاى دشمنان فائق مى آمد.
از آن جایى که نماز، تنها حرکاتى ظاهرى و فیزیکى نیست و در واقع نماز عین ایمان است، در این فصل نقش ایمان (نماز) در نهضت ها بررسى مى شود:
«دلیل محکم براى این که نماز همان ایمان است این است که بعد از حدود 15 سال که مردم به سوى بیت المقدس نماز مى خواندند و دیدند (به دلائلى که در سوره بقره است) قبله به سوى کعبه تغییر کرد سؤالى براى مسلمان پیش آمد که نمازهاى قبلى ما چه حکمى دارد؟ این مسئله فقهى را از پیامبر پرسیدند. آیه نازل شد که نمازهاى قبلى شما صحیح است و خداوند پاداش نمازهاى شما را ضایع نمى کند لکن آیه اى که نازل شد این بود «و ما کان الله لیضیع ایمانکم» خداوند ایمان شما را ضایع نمى کند. به جاى این که بگوید نمازهایتان از بین نرفته و صحیح است، مى فرماید ایمانتان ضایع نشده که این تعبیر نشان دهنده آن است که نماز یعنى ایمان.(1).
1) محسن قرائتى، صد و چهارده نکته درباره نماز.