امام حسن مجتبى علیهالسلام مىفرماید: «در دوران کودکى شبى بیدار ماندم و به نظاره مادرم زهرا علیهاالسلام در حالى که مشغول نمازشب بود، گذراندم.
پس از آنکه نمازش به پایان رسید متوجه شدم که در دعاهایش یک یک مسلمین را نام مىبرد و آنها را دعا مىکند، خواستم بدانم که درباره خودش چگونه دعا مى کند. اما با کمال تعجب دیدم که براى خود دعا نکرد.
فردا از او سؤال کردم: «چرا براى همه دعا کردى، اما براى خودت دعا نکردى؟»
فرمود: «یا بنى؛ الجار ثم الدار». پسرم، اول همسایه بعد خودت.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و اله و سلم فرمودند: «اما دخترم فاطمه علیهاالسلام پس به راستى که او سیدهى زنان عالمیان از اولین و آخرینشان مىباشد.»
تا آنجا که فرمود: «زمانى که در محرابش در مقابل پروردگار – جل جلاله – مى ایستد، نورش براى ملائکهها پرتوافکنى مىکند، آن چنان که ستارگان آسمان براى اهل زمین نورافکنى مىنمایند و خداوند متعال به ملائکههایش مىفرماید: «اى ملائکهى من! بنگرید به امه و کنیز من فاطمه سیدهى کنیزانم، که در مقابل من به عبادت ایستاده، به طورى که بدنش از ترس مقام من مىلرزد. و با تمام وجود و قلبش بر عبادت و اطاعتم روى آورده، شما فرشتگانم را شاهد مىگیرم که
**سجادهى عشق، ص: 62@
شیعیان فاطمه علیهاالسلام را از آتش جهنم ایمن گردانیدم». (1).
البته به شرطى که ما از پیروان راستین آن بانوى بزرگ اسلام باشیم.
1) منتهى الاآمال، ج 1، ص 97 / داستانها و حکایتهاى نماز، ج 1، ص 17.