جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

در حالات آقا نورالدین عراقى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

شیخ‏الفقهاء، حضرت آیت‏الله العظمى آقاى اراکى رحمه‏الله در رابطه با مرحوم آقانورالدین عراقى و نمازشب‏هاى ایشان این داستان را نقل مى‏فرمایند:

«آقاى نورالدین مرد عجیبى بود، معروف بود که نمازشب ایشان دیدنى است. شخصى به نام سید محمود خوانسارى از اهل منبر، طالب شد که او را ببیند، چون صداى العفو العفو ایشان توى کوچه مى‏آمد، و مردم از توى کوچه گوش مى‏گرفتند، این آقا، خواست که خود مجلس نمازشب خواندن آقا نورالدین را ببیند.

شب‏هاى ماه مبارک بود و مرحوم آقا نورالدین از عده‏اى از جمله از آقاى خوانسارى براى افطار دعوت کرد، آقا سید محمود خودش گفت، وقتى افطار تمام شد و همه رفتند، من نشستم، دید من بلند نمى‏شوم، به خدمتکارش گفت: «دو تا رختخواب بیاور» یک رختخواب خودش داشت، یکى را هم براى من آوردند.

من توى رختخواب که رفتم نخوابیدم، مى‏خواستم سحر ایشان را ملاحظه کنم، سحر شد دیدم که بلند شد، رفت بیرون وضوء گرفت و آمد مشغول نماز شد، وقتى که رسید به «العفو» دیدم چنان گریه بر او مستولى شد که چندین دفعه بغض گلویش را گرفت، فکر مى‏کرد من در خواب هستم». (1).

**سجاده‏ى عشق، ص: 85@


1) مجله‏ى حوزه، شماره دوازدهم، سال دوم، ص 24.